برای سالروز درگذشت منیر فرمانفرمائیان؛
کیلومترها دورتر به هنر کشورش وفادار ماند
منیر فرمانفرمائیان را به عنوان هندسهگراترین هنرمند معاصر ایران میشناسند. بانوی هنرمندی که کیلومترها دورتر از زادگاهش و با نگاه مدرنی که داشت، به سنتهای هنری کشورش وفادار ماند.
اعتمادآنلاین| منیر (شاهرودی) فرمانفرمائیان، بانوی هنرمند آینهها سال 1301 در شهر قزوین به دنیا آمد، 31 فرودین سال 98 از دنیا رفت و پیکرش نیز در زادگاهش به خاک سپرده شد.
به گزارش ایسنا، او در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران درس خوانده بود و مسیر هنریاش را در آمریکا ادامه داد، اما همیشه و در تمام آثارش با وجود رویکردهای مدرنیستی به هنرهای سنتی ایران نیز تعهد داشت.
البته تجربه هنرمندان ایرانی در استفاده از اشکال هندسی قدمتی تاریخی دارد و نمونههای بیشمار و شگفتانگیز آن را میتوان در معماریهای کهن ایرانی مشاهده کرد.
منیر فرمانفرمائیان نیز با نگاه به همین پیشنیه کهن ایرانی، آن هم در دورهای که مدرنیسیم حرف اول و آخر را میزد، به هنرهای سنتی ایران وفادار ماند و با بهرهگیری از اشکال هندسی در هنر، دست به خلق آثاری زد که شهرت جهانی به دنبال داشت.
منیر فرمانفرمائیان بیش از نیم قرن با استفاده از اشکال منظم هندسی و بهرهگیری از هنرهای سنتی ایران و با رویکردی انتزاعی و مدرنیستی آثار متعددی را خلق کرد. آثاری که نقوش تزئینی و آینه، دو بخش اساسی آثار او محسوب میشدند.
او درباره آثار خود گفته بود که «هندسه مرا به زادگاهم بازگرداند؛ به مربع، مثلث و دایره، به مشاهدات کودکی من از تجربه حضور در میان زیبایی برآمده از این مرز و بوم. همه چیز برایم معنای تازهای یافت؛ مکعب، استوانه و منشور».
هرچند که ایده استفاده از هنر آینهکاری در آثار فرمانفرمائیان نه در قلب ایران، بلکه کیلومترها آن طرفتر و در نیویورک به ذهن این هنرمند خطور کرد.
بسیاری از کارشناسان هنر معتقدند که منیر فرمانفرماییان به نوعی هنر پاپ و هنر مفهومی را با هم ترکیب و تلفیق کرد و استفاده از آینه به عنوان پس زمینه سنت و ترکیب آن با ریاضی و هندسه و نگاهی استعاری به این مقوله را دستمایه خلق چنین آثاری میدانند.
آثاری که تمام فرمها و ترکیببندیهایش در نهایت به تقارن میرسند و نوعی انسجام جهانی را به چشم و ذهن مخاطب منتقل میکنند.
خودش میگفت که همیشه دغدغهاش خلق آثاری بوده که در عین الهام از محیط پیرامونی، معاصر هم باشند. او میگفت، «سعی من بر این بوده که جادوی آینهکاری را دریابم. دیگر به آن به عنوان هنری سنتی نگاه نمیکردم، بلکه سعی میکردم عناصری که در خلق زیباییهای آن به کار رفته را شناسایی کنم.
بدین سان نگرش من به هنر نیز دستخوش تحول شد.» در واقع فرمانفرمائیان باور داشت که آینهکاری با وجود قدمتی کهن باز هم میتواند بهخوبی با انسان معاصر ارتباط برقرار کند.
دیدگاه تان را بنویسید