به بهانه روز جهانی مالکیت فکری
اگر در دوره پیشاکرونا، دغدغه تهیهکنندگان آثار هنری تنها در این خلاصه میشد که فیلمهای تازه اکران شده به سرعت در فضای مجازی منتشر شده و به راحتی یک کلیک در همهجا قابلدسترس بودند، زندگی در عصر «مجازی شدن ناگزیر همه چیز» (در شرایط همهگیری کرونا) معادلات را بسیار پیچیدهتر کرد.
اعتمادآنلاین| فائزه اسماعیلی، تحلیلگر اندیشکده حکمرانی شریف، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: اگر در دوره پیشاکرونا، دغدغه تهیهکنندگان آثار هنری تنها در این خلاصه میشد که فیلمهای تازه اکران شده به سرعت در فضای مجازی منتشر شده و به راحتی یک کلیک در همهجا قابل دسترس بودند، زندگی در عصر «مجازی شدن ناگزیر همه چیز» (در شرایط همهگیری کرونا) معادلات را بسیار پیچیدهتر کرد؛ به واقع، معدود بازماندگان ارتباط فیزیکی بین مخاطبان آثار هنری و صاحبان آثار (یعنی، اکران، کنسرت و ...) حداقل به طور موقت پا به عرصه دنیای دیجیتال گذاشتند و دشواری صدچندان صیانت از حقوق فکری آثار را سبب شدند.
در یک کلام میتوان گفت در نبود ساختارهای روزآمد تنظیمگری مالکیت فکری در کشور، مشکلاتی که فضای مجازی برای تولیدکنندگان آثار دارای حق تکثیر به وجود آورده، امروز بیش از هر زمان دیگری درحال فلج کردن این صنعت است. اما، این بار راهحل پیشنهادی از رهگذر وضع محدودیتهای قانونی یا کاغذبازیهای بروکراتیک ارائه نمیشود. بلکه، پای فناوری و زیستبوم دانشبنیان در میان است: فناوریهایی که با عنوان کلی RegTech یا «فناوریهای تنظیمیار» شناخته شده و اکنون در بیشتر کشورهای پیشرو در صنعت محتوا به طور گسترده مورداستفاده قرار میگیرند. در ادامه به نقش این فناوریها در صیانت از مالکیت فکری و همینطور دیدگاه ذینفعان مختلف حوزهی صوت و تصویر کشور نسبت به این قبیل فناوریهای تنظیمیار میپردازیم.
چالش مسئولیتپذیری
اگرچه در قراردادهایی که مراکز داده با سایتها منعقد میکنند ذکر شده که در صورت انجام فعالیت غیرقانونی، مرکز داده میتواند ارائهی خدمات را به این سایتها متوقف کند، اما بازهم انگیزهی اولیهای برای پیدا کردن این سایتها، از طرف مرکز داده وجود ندارد و تا زمانیکه حکم قضایی دراین مورد صادر نشده، مراکز داده اقدامی انجام نخواهند داد. تنظیمگران البته باور دارند که مراکز داده چون ذینفع اصلی مصرف محتوا هستند باید مسئولیت آن را هم بپذیرند و کنترل فضای مجازی فقط با درنظرگرفتن مسئولیت قانونی برای این مراکز ممکن خواهد بود. البته نباید از این نکته غافل شویم که برخی از مراکز داده نسبت به عدم برخورد قانونی تنظیمگران با رقبای آنها که به صورت شناخته شدهای در ایران فعالیت غیرقانونی دارند، گلهمند هستند. نهادهای تنظیمگر میگویند که اگر بروز هرگونه تخلفی برای آنها ثابت شود، به سرعت اقدامات لازم را انجام میدهند؛ بااینحال عدم وجود فناوریهای تنظیمیار در این حوزه، مسدود کردن سایتهای آپلود محتوای غیرقانونی را برای تنظیمگران دشوار کرده و هماکنون تنها به صورت دستی از فعالیت این سایتها جلوگیری میشود.
البته در این زمینه وجود یک خلأ قانونی نیز احساس می شود: در قانون برای کسانی که محتوای ناقض کپیرایت را دانلود می کنند مجازات پیشبینی نشده و این باعث میشود که همواره بازاری برای فعالیت غیرقانونی سودجویان وجود داشته باشد.
مرکز توسعهی فرهنگ و هنر در فضای مجازی یکی از اولویتهای اصلی خود را حمایت از توسعهی فناوریهای تنظیمیار قرار داده و فناوریهایی که در این راستا موردحمایت قرار گرفتهاند، اکنون مراحل آزمایشی را طی میکنند. البته این چالش وجود دارد که اگر اقبال بخش خصوصی نسبت به توسعهی این فناوریها وجود نداشته باشد و فناوریها صرفا با حمایت تنظیمگران ارائه شوند؛ چنین فناوریهایی نه تنها نمیتوانند خود را با تغییر و تحولات پرسرعت عصر دیجیتال هماهنگ کنند -که به معنای ناکارآمدی این فناوریها خواهد بود- بلکه با گذشت زمان مدیریت این بخش به باری بر دوش نهادهای عمومی نیز تبدیل خواهد شد.
از تجربهها استفاده کنیم!
نباید از یاد برد که صنایع مرتبط با کپیرایت (همچون صنعت موسیقی، فیلم و سریال) جایگاه خاصی در اقتصاد کشورهای توسعه یافته دارند. این روزها دانلود غیرقانونی محتوا بخش بزرگی از سود این صنایع را در کشور ما بر باد می دهد و بدون وجود فناوریهایی که بتوانند در فضای بدون مرز اینترنت دوام بیاورند؛ نمیتوان آیندهی روشنی برای صنایع تولید کنندهی آثار ادبی، هنری و علمی تصور کرد. امروزه پلتفرمهایی همچون یوتیوب و فیسبوک برای جلوگیری از نقض کپیرایت از فناوریهای تنظیمیار استفاده میکنند و حذف محتوای صوتی و تصویری ناقض کپیرایت سرعت و دقت بیشتری پیدا کرده است. به نظر میرسد استفاده از فناوریهای تنظیم یار میتواند راهگشای معضل کپیرایت در ایران نیز باشد.
دیدگاه تان را بنویسید