شنیدن یک «خاطره شاد» با سنتور/ پرواز آغاز میشود!
آلبوم «خاطره شاد» با هنرمندی تعدادی از نوازندگان شاخص موسیقی ایرانی در قالب یک اثر بداهه نوازی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
اعتمادآنلاین| «خاطره شاد» عنوان یکی از تازهترین آثار منتشر شده در بازار موسیقی است که با هنرمندی پژمان حدادی نوازنده تمبک، جواد بطحایی نوازنده سنتور، مسعود حبیبی نوازنده دایره در دسترس شنوندگان قرار گرفته است.
به گزارش مهر، جواد بطحایی درباره این اثر موسیقایی توضیح داده: «بداهه نوازی یکی از ویژگیهای مهم موسیقی شرق و به ویژه ایران است.
خلق ملودی، ریتم، جمله بندی، ایجاد نوانس ها، حالتها، سکوتها، محیط ارائه، احساس درونی، شنونده، زمان و مکان، تکنیک، قابلیتهای اجرایی، پیشینههای موسیقایی، احساس و اندیشه عواملی هستند که به اجرایی ناآگاه میانجامد تا در زمان خود را بجویند و بیابند و بیان کنند. عواملی که اشاره کردم همراه با صمیمیت، احترام، حسن سلوک، اخلاق و همین طور تکنیک سرشار و احساس لطیف دو دوست هنرمندم پژمان حدادی و مسعود حبیبی در خلق بداهه نوازی نقشی پر رنگ و موثر در برداشت»
میرعلیرضا میرعلی نقی پژوهشگر موسیقی درباره این اثر نوشته است:
در موسیقی کمتر موضوعی همانند بداهه پردازی را میتوان یافت که چنین سهل و ممتنع باشد. از یک سو، سریع با ناخودآگاهِ شنونده ارتباط برقرار کند و از سوی دیگر، از هر توصیف ثابت و مشخصی بگریزد.
در موسیقی دستگاهی ایران با تکیه بر دو رکن اساسی نغمههای الگویی و شعر کلاسیک فارسی، حتی وقتی که ظاهراً از شعر و بالطبع از حضور خواننده، استفاده نشود و ساختهای شعری صرفاً ظهوری آهنگین دارند، سعی شده که هنر بداهه پردازی، در چند نوع دسته بندی کلی نشان داده شود.
استاد فقید محمد رضا لطفی نخستین هنرمندی بود که با تکیه بر سالها تجربه غنی در اجراهایی خصوصی و عمومی، تلاش کرد چنین کند و نوشتهای کوتاه اما پربار از قلم ایشان در یکی از آلبومهای منتشر شده در سالهای پیشین، در این باره وجود دارد.«استقبال از اتفاق».
و پیگیری آن به عنوان اولین الگوی فرا دست آمده در نواختن یکی از انواع انتخابها در هنر بداهه نوازی است که میتوان سیر و گشت عاشقانه جناب جواد بطحایی گرامی را ذیل آن، دریافت و رهاوردهای هنری وی را در سایه آن شناخت.
روشن است که نوازنده سنتور به خاطر الزامات کوک و محدوده صداها، از آزادی گستردهای که نوازندگان دیگر سازها به راحتی در اختیار دارند، برخوردار نیست. اما تخیل آزاد و رهای بطحایی، گلگشت هایش را با مدد از دیگر تواناییهای خویش پی میگیرد و ادامه میدهد.
سالهای سال نواختن ردیف و قطعات دلنشین از قدیم تا جدید و آمیختگی عجیب او با شعر کلاسیک فارسی، به او دو بال پرواز را به شکل دو مضراب ملتهب و بی تاب اعطا کرده تا فارغ از هر آداب و ترتیب کلیشه واری، پرواز را آغاز کند. تا مخاطب خاص خود را به بیشتر و بیشتر شنیدن برانگیزد.
در نوازندگی جواد بطحایی مسافر مادامالعمر دیار بی کران خیال، الگوهای بنیادین نغمهها، گاه با تغییر و گاه پرتغییر، همراه با برداشتهای بسیار عاطفی از مفاهیم و معانی اشعاری که در جانش نشسته، ممزوج میشوند و لحظههایی میآفرینند که شنونده دل سپرده را به تاملی شیرین و دلنشین وا میدارد.
این لحظههای گوارا، هم در اجراهای خصوصی او و هم در ضبطهای استودیویی او بروز دارند. این لحظهها ثمره شرایط متعددی است که شرح آنها در این یادداشت ممکن نیست و برآمده از دههها خلوت عاشقانه و صادقانه او با سنتور و غزل است.
در زمانهای که تکنواز به بیان رسیده است. همچون پدیدهای موزهای نگریسته میشود و از رسم قدیمی خنیاگری، تنها نامی بیمسما به جا مانده، وجود ذیجود جناب جواب بطحایی، بسی عزیزتر از بیش به چشم میآید.
او را علاوه بر بسیار ساختههای با کلام و بی کلام باید در بداهه نوازی هایش نیز شناخت، و مانند خودش ساده و بی غش پذیرفت و به یاد بایستی آورد که به قول اخوان ثالث: وی مرثیه خوان دل دیوانه خویش است.
دیدگاه تان را بنویسید