۶شخصیت زن در دو سریال پربیننده این روزها(سمیرا، منصوره و کیمیا در "زخم کاری"/ خاتون، پروین و فهیمه اکبر در "خاتون"):
آدمیزاد؛ اوج انسانیت یا حضیضِ شقاوت؟!
3زن اصلی در سریال زخم کاری، مشمئزکنندهترین و خطرناکترین وجه شخصیت انسان را به تصویر میکشند.
اعتمادآنلاین| زهرا رضازاده دانشآموخته روانشناسی و فعال حقوق زنان طی یادداشتی در اعتماد انلاین نوشت: قدرتطلبی، کینهجویی، انتقام، قتل و آدمکشی، قساوت، خشونت، روانپریشی، همه و همه گویی از تاریکترین بعد شخصیت کاراکترها، بسان کوه یخی که سالها زیر اقیانوسِ جنون و نفرت پنهان بوده، حالا آهستهآهسته خود را آشکار میکند؛ تراژدیای با ابعاد روانشناختی و اجتماعی که حکایت از عمیقترین آسیبهای شخصیتی و عقدههای سرکوبشده در ناخودآگاه افراد دارد و امروز، با انواع رفتارهای غیرانسانی و بیمارگونه بیرون زده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای این سریال، زنان اصلی داستان هستند که محمدحسین مهدویان در مقام نویسنده و کارگردان، هر کدام را با انواع زخمهای کهنه به تصویر کشیده است؛ از بیپولی و فقر بگیرید تا عقدههای حلنشده کودکی، رویاهای ناتمام عاشقانه، ازدواجهای ناخواسته، جوانیهای ازدسترفته و تندادن به روابط اجباری که هر کدام با رفتارهای غیراخلاقی خود، به دنبال بازپسگرفتن سهم خویش از زندگی هستند.
خوب اگر بنگرید در هر 3شخصیت سمیرا، منصوره و کیمیا، تنها "یک" زن را میبینید؛ یک زن با شخصیتی چندگانه که در واقع، همه اینها یک نفرند؛ یک زن سرکوبشده و شکستخورده که قصد دارد خود را از باتلاق و تعفن همه ناکامیها بیرون بکشد و برنده بازی باشد، بیآنکه بداند باز هم ناخودآگاه در باتلاقی عمیقتر فرو میرود؛ باتلاقی از جنس توهم و هذیان، آدمکشی، خودکشی و در نهایت نابودی...
این 3کاراکتر را مقایسه کنید با زنان اصلی سریال خاتون؛فهیمه اکبر، پروین و خاتون.
شخصیت اصلی یعنی خود خاتون با بازی نگار جواهریان، زنی است در دوران پیشامدرن که گرایشی مدرن دارد، کتاب میخواند، اهل شعر و موسیقی و هنر است و در عین حال قدرتمند، باهوش و اثرگذار؛ زنی اجتماعی که در عین نجابت، میکوشد استقلال فردی خود را تمامعیار حفظ کند.
نمونه بارز و تمامقد از یک زن وطنپرست، یک مادر دلسوز و یک شخصیت آزادیخواه و خردمند، در گذر از دنیای سنت به مدرنیته.
اما پروین، دوست اصلی خاتون با وجوه مشترک فراوان؛ آزادیخواه و لیبرال، جنگجو و وطنپرست، آگاه و نترس و روشندل که تا شهادت، دست از مبارزه با غارتگران سرزمینش برنمیدارد.
و فهیمه اکبر که بیشک، یکی از تاثیرگذارترین زنان دوران خود بوده؛ خواننده، هنرمند، نویسنده، عضو انجمنها و سازمانهای خیریه، پیشرو در رشد و توسعه فرهنگ و هنر گیلان و در پی آگاهیبخشیدن به زنان عصر خویش.
این 3شخصیت، زنانی بودهاند که در دل تاریخ این سرزمین برای زن بودن، آزادی، عشق، هنر، اصالت و وطنپرستی تا پای جان، جنگیدهاند.
مهدویان و تینا پاکروان، یکی از روزگار کنونی و دیگری از تاریخ معاصر، این 6کاراکتر را بیرون کشیدهاند و پیش چشم مخاطب گذاشتهاند. رعنا آزادیور، هانیه توسلی، الهه حصاری، نگار جواهریان، ستاره پسیانی و غزل شاکری هم با تمام توان، وجوه مختلف این شخصیتها را در بازی خود منعکس کردهاند. بیننده با هر 6شخصیت، همذاتپنداری میکند چون مابهازای آنها را در تاریخ دیده و خوانده و در زندگی حال حاضرش هم دارد آنها را میبیند.
ما کدامیک از آنها هستیم؟ شاید بخشی از همه آنها را هر کس با خودش دارد. مهم این است: آدمیزاد میتواند تا اوج انسانیت پرواز کند و تا حضیضِ سنگدلی و سیاهی، فروغلتد!
دیدگاه تان را بنویسید