کد خبر: 515403
|
۱۴۰۰/۰۷/۰۳ ۱۶:۵۹:۳۸
| |

جایگاه علوم اجتماعی در سینمای نوجوان در گفت‌وگو با عباس جهانگیریان:

فیلم سازان ما رمان کم می خوانند

عباس جهانگیریان گفت: در حال حاضر طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است نوجوانان بیشتر چند ژانر مورد علاقه دارند. از جمله ژانر عاشقانه، طنز، پلیسی و فانتزی. هر چه اکشن و پر تعلیق تر باشه بیشتر دوست دارند.

فیلم سازان ما رمان کم می خوانند
کد خبر: 515403
|
۱۴۰۰/۰۷/۰۳ ۱۶:۵۹:۳۸

اعتمادآنلاین| زهرا نقبائی- علوم اجتماعی یکی از مهم ترین سرمایه های انسانی هر جامعه ای است که مسائل مربوط به آن از کودکی و نوجوانی باید در افراد نهادینه شود. سینما یکی از ابزارهای آموزش این موضوع است . در این باره گفتگو کردیم با عباس جهانگیریان نویسنده و ناظر علمی مطالعات سینمایی کودک و نوجوان معاونت سینمایی.

*فیلم را باید برای نوجوان ساخت یا درباره ی نوجوان؟

تا سال 1367 فیلم بزرگسال و کودک و نوجوان در جشنواره فیلم فجر یکی بود. در سال 67 این دو از هم جدا شدند. در همان سال به پیشنهاد بنیاد سینمایی فارابی در مقدمه کتابی برای اولین بار من این موضوع که تکلیف سینمای کودک با خودش باید مشخص شود را مطرح کردم. از نظر سنی و موضوعی خیلی از فیلم هایی که تا آن زمان ساخته شده بود روشن فکری، جشنواره ای و مختلط بود. سه نوع فیلم کودک و نوجوان را تعریف کردم: فیلم برای کودکان و نوجوانان، فیلم درباره ی کودک و نوجوان، فیلم با کودک و نوجوان. بنابراین در صورتی که ما قرار است فیلمی را برای مخاطب نوجوان بسازیم این فیلم باید به سلیقه و نیاز آن ها پاسخ دهد. این موضوع نیاز به پژوهش و مطالعات دارد.

*موضوعی مثل عشق دغدغه نوجوان امروز ماست و جای خالی آن در سینمای نوجوان محسوس است. کمبود وجود آن را در سینمای او چگونه ارزیابی می کنید؟

بر اساس پژوهش های میدانی، مطالعاتی و تحقیقاتی که سال ها پیش کتابخانه مونیخ انجام داده بود در سراسر جهان استقبال از کتاب ها و فیلم های عاشقانه زیاد است. پس از جنگ ما جنگ سرد و بحران های اقتصادی را داریم. یک خشونت پنهان و آشکار در جامعه وجود دارد که این خشونت بیشتر روی زنان، کودکان و نوجوانان اعمال می شود و بیشتر از همه آن ها آسیب می بینند. در چنین شرایطی شاید سینمای عاشقانه بتواند کمی از بار این خشونت کم کند. در کشورهایی مثل ایران یا افغانستان خشونت می تواند هزینه جامعه را بالا ببرد. جرایم اجتماعی در حوزه سنی کودک و نوجوان مشکلاتی را برای خانواده ها و جامعه به وجود می آورد. در یک جامعه متعادل و سالم جرم کمتر اتفاق می افتد. ادبیات و سینما نمی تواند بسترسازی خوبی انجام دهد چون منشا این جرایم بیشتر اقتصادی است. ادبیات و سینما می تواند بخش فکری، فرهنگ سازی عاطفی این جریان را سازمان دهی کند. ادبیات عاشقانه کمک می کند که خشونت جامعه کم شود. دوست داشتن را ترویج می کند. انسان هایی که یکدیگر را دوست دارند کمتر به هم تعرض می کنند. باعث آزار و اذیت دیگران نمی شوند. انسان مهربان در جامعه محبت می کارد و کمتر به آدم کشی دست می زند. نیمی از دوست داشتن عمل و نیمی کلام است. در آموزش و پرورش، فیلم ها و جامعه به نوجوانان نه تنها دوست داشتن را یاد نداده اند که بیان کردن آن را هم آموزش نداده اند. یکی از کارکردهای سینما و رمان عاشقانه ترویج ادبیات دوست داشتن و مهرورزی است که باعث کاهش خشونت در جامعه می شود. اما تابوهایی که درست کرده اند تا حدودی مانع است. از سینمای عاشقانه ترس دارند. به آن بدآموزی می گویند. اگر دو صحنه را در نظر بگیریم که در یکی دو نوجوان با چاقو با هم درگیر شده اند و در دیگری دو نوجوان به یکدیگر مهرورزی می کنند بی گمان تصویر دوم صحنه محبوب محصول آفرینش است. فیلم هامون و دریا از فیلم های عاشقانه ای ست که کار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و اکران عمومی نشد اما خوب درخشید.

*وضعیت نوجوانان دختر در سینمای امروز چگونه است و چرا اغلب قهرمانان فیلم های ما پسر هستند؟

فیلم سازان ما اغلب مرد هستند و بر اساس ساختار ذهنی خود ناخواسته به سمت قهرمان پسر در داستان می روند. از طرفی نگران مشکلات ممیزی در پروانه ساخت یا اکران هستند. اگر موضوع ماجراجویی باشد در ایران پسرها می توانند در ماجراجویی ها شرکت کنند. بر اساس یک مساله ذهنی دخترها نمی توانند. در حالی که در فیلم های خارجی دخترها را نیز در فیلم های اکشن می بینیم. این ها همه تصورات ذهنی است. در ایران کارگردان هایی داشتیم فیلم هایی ساختند که شخصیت اصلی شان دختر بود. یا دست کم یک دختر، یک پسر به موازات هم حضور داشتند. مثل پوران درخشنده، کیومرث پوراحمد، یا کامبوزیا پرتوی. در یکی، دو دهه گذشته خانم ها دارند به سمت سینما می روند و ما هر سال چند کارگردان زن می بینیم که به‌ کارگردان های سینمای ایران اضافه می شود. امید دارم که تا چهار، پنج سال دیگر نسلی از کارگردان های زن ظهور کنند. طبیعتن کارگردان زن که باشد این جنس بیشتر وارد سینما می شود. در سینمای نوجوان ما شخصیت ها بیشتر پسر هستند. فیلم هایی با شخصیت دختر هم داریم که حضور ذهن ندارم. کارهایی که پسرها می توانند در فیلم ها انجام دهند؛ دخترها هم می توانند. سلیقه کارگردان، نویسنده یا فیلم نامه نویس با ذهن پسرگراست که ناخواسته شخصیت پسر را در یک جامعه مردسالار انتخاب می کند.

*چرا موضوع هایی مثل طلاق، فقر، کودکان کار، فرار از خانه، اعتیاد، ایدز و غیره... سیاه نمایی خوانده شده و اغلب در لبه تیغ سانسور از سینمای نوجوان حذف می شوند؟

فیلم هایی داشتیم که به موضوع های اجتماعی مثل طلاق، فقر، اعتیاد، کودکان کار و غیره پرداخته است اما چون عمدتا این فیلم ها تلخ است برخی از روان شناس ها، منتقدین و کارگزاران فرهنگی بر این باورند که چون به این موضوع ها می پردازند مناسب نوجوان نیستند. این فیلم ها باید ساخته شود که بزرگسال ببیند و تاثیر بپذیرد. برای مثال هنگام طلاق چه اتفاقی برای فرزندان می افتد. وقتی شرایط اقتصادی خانواده به هم می ریزد چه حادثه ای برای نوجوانان رخ می دهد. در واقع آسیب شناسی می شود. در چنین فیلم هایی شادی و آرامش غایب است. اگر فیلم ساز بتواند رگه هایی از طنز را در چنین موضوع هایی جاری کند می تواند کشش داشته باشد‌. می توان به سراغ آسیب های اجتماعی رفت. نگاه امروز تهیه کننده به گیشه است تا سرمایه اش برگردد. اهمیتی ندارد موضوع چه باشد. بیشتر به برگشت سرمایه فکر می کند. در این میان فیلم نامه نویس می تواند با روایت این مضامین نگاهی هم به گیشه داشته باشد. در این زمان ها سیاه نمایی را مطرح می کنند. چون صورت گرفته است. من مخالف پرداختن به بخش سیاه، نکبت و پنهان جامعه نیستم. اما به شکل تحقیر ما توسط خارجی ها نباشد.

*جایگاه علوم اجتماعی را در سینمای نوجوان چگونه می بینید؟

در همه جای دنیا یک جریان به نام سینمای اجتماعی وجود دارد. یعنی مضمون اصلی فیلم اجتماعی است. در ایران فیلم سازانی داریم که در این حوزه ها کار می کنند. مثل خسرو معصومی. اما این که به صورت جریان در بیاید باید متولی داشته باشد. یعنی نهادی باشد که از سینمای اجتماعی حمایت کند. در این صورت این نوع سینما رشد می کند. در حال حاضر طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است نوجوانان بیشتر چند ژانر مورد علاقه دارند. از جمله ژانر عاشقانه، طنز، پلیسی و فانتزی. هر چه اکشن و پر تعلیق تر باشه بیشتر دوست دارند. اگر طنز عاشقانه است مقداری هم باید اکشن باشد چون ریتم کند را دوست ندارند. این تحقیقاتی ست که در جامعه شناسی مخاطب انجام گرفته است. فیلم سازها باید اینها را بخوانند. متاسفانه فیلم سازان ما رمان کم می خوانند. مطالعات سینمایی کم دارند. باید هم نشینی و تعامل بین فیلم سازان و نویسندگان به وجود بیاید.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها