کد خبر: 533907
|
۱۴۰۰/۱۱/۰۳ ۱۵:۱۹:۳۲
| |

نامه ای به یک خرس قطبی مادر:

شور و وقت برای زندگی، غایت و نهایت ندارد!

چه نزدیک است دنیای سرد و یخبندان و وحشی و چه نبرد بقای بی‌همتایی که خوراکی برای طفلت فراهم آوری و از همه و همه در امان بداری‌اش و حتی از پدری مجنون‌شده در‌ پی همین بقایی که تو ماهرانه اما نه وحشیانه، هنرمندانه اما نه با شتک‌زدن قطره‌ای خون و پرقدرت اما اخلاق‌مدارانه انجامش می‌دهی.

شور و وقت برای زندگی، غایت و نهایت ندارد!
کد خبر: 533907
|
۱۴۰۰/۱۱/۰۳ ۱۵:۱۹:۳۲

آنیتا خلیلی، نویسنده و فعال اجتماعی: چه نزدیک است دنیای سرد و یخبندان و وحشی و چه نبرد بقای بی‌همتایی که خوراکی برای طفلت فراهم آوری و از همه و همه در امان بداری‌اش و حتی از پدری مجنون‌شده در‌ پی همین بقایی که تو ماهرانه اما نه وحشیانه، هنرمندانه اما نه با شتک‌زدن قطره‌ای خون و پرقدرت اما اخلاق‌مدارانه انجامش می‌دهی.

چه هوای گرمی‌ست آغوشت در سور شمالگان یخ‌زده که من را پناه می‌دهی میان بازوانت و شب‌های طولانی را آرام می‌خوابیم یا شیطنت‌آمیز در فضای میان آغوشت کلنجارهای کودکانه‌ام را بازی می‌کنی و گاه نه انگار که ابهتی داری، روی یخ‌ها دنبالم می‌دوی و هردو باهم بر عرصه هستی می‌سُریم و آسمان از خنده‌های سَرداده‌مان، شفق می‌شود.

ای خرس قطبی مادر!

چه شکوه و ابهت زیبا و سپیدی داری!

و چه استوار‌ند قدم‌هایت برای هر تولد، برای هر سرخوشی، برای هر بداقبالی و برای هر مرگ!

چه آغوشی می‌گشایی و چه کتی سپر می‌کنی برای هرآنچه دنیا به سویت می‌‌فرستد! 

خرس قطبی مادر!

این شورَت برای زندگی، عشق شیرینت به من و تمام به سنگ و یخ کوفتن خودت را چقدر بغض می‌کنم هربار که می‌اندیشم!

و چه طفل خوشبختی زاده شدم تا خرسی قطبی مادرم باشد و گرما و پهناوری آغوشش انتها و شوق زندگی‌اش غایت و نهایت، نداشته باشد.

دوستدارِ تو

توله خرس قطبی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها