۱۶ نکته درباره نویسنده معروف «ر. اعتمادی»؛ از دو دهه ممنوعالکاری تا تغییر نام از رجبعلی به مهدی
وقتی بعد از انقلاب و پس از ۱۲ سال ممنوعیت، وزارت ارشاد تصمیم به چاپ رمان جدید آبی عشق و تجدید چاپ کتابهای قدیمی ر. اعتمادی گرفت، شرط گذاشت کتابها با اسم کوچک دیگری چاپ شود.
«ر. اعتمادی»، نویسنده کتابهای عامهپسند امروز در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
به گزارش هفت صبح، به مناسبت درگذشت ر- اعتمادی 16 نکته زندگی او به این شرح است:
1- رجبعلی اعتمادی (زاده بهمن ۱۳۱۲) مشهور به ر. اعتمادی نویسنده، رماننویس و روزنامهنگار معاصر ایرانی است. او بیشتر به خاطر نوشتن رمانهای عامهپسند و پرفروش شهرت دارد.
2- رجبعلی اعتمادی در سال ۱۳۱۲ در شهر لار در استان فارس به دنیا آمد. پدرش اسم پدربزرگش را برای او انتخاب کرد ولی مادرش نام او را به مهدی تغییر داد ولی نام شناسنامهای او همچنان رجبعلی باقی ماند.
3- در سال ۱۳۳۵ پس از اتمام دوره سربازی، در آزمون آموزشی روزنامه اطلاعات شرکت کرد و به عنوان نفر ششم وارد روزنامه اطلاعات شد.
4- اعتمادی بنیانگذار و سردبیر اولین مجله با مخاطب ویژه نسل جوان ایران بود. مجله جوانان از نشریات مؤسسه اطلاعات در سالهای دهه چهل و پنجاه با سردبیری اعتمادی (۱۳۴۵–۱۳۵۹) به یکی از پرفروشترین مجلات ایران تبدیل شد که فراتر از مرزهای ایران حتی در دیگر کشورهای فارسیزبان همانند افغانستان و تاجیکستان هواداران خود را داشت
5- رجبعلی اعتمادی بیشتر کتابهایش را با نام مستعار ر. اعتمادی به چاپ رسانده است. کتابهایی که با سوژههایی خاص منتشر میشدند. چند نسل جوان ایران بسیاری از کتابهای او را خواندهاند و میشناسند.
6- اعتمادی از اواخر دهه پنجاه تا اواخر دهه هفتاد نمیتوانست با نام واقعی خود چیزی را به چاپ برساند اما کپیهای غیرمجاز کارهایش جزو محصولات پرفروش دستفروشهای حوالی میدان انقلاب بود
7- ۲۸ کتاب اعتمادی تا کنون چاپ شدهاند که ۱۸ تای آنها قبل از چاپ به صورت پاورقی هفتگی در مجله اطلاعات هفتگی و جوانان منتشر میشدند. به گفته نویسنده همگی رمانهایش بر پایه شخصیتهای واقعی شکل گرفتهاند. به عنوان نمونه ماجرای شهرزاد شخصیت و داستان کتاب شب ایرانی اعتمادی از خبری که در روزنامه بیلد آلمان منتشر شد الهام گرفته شدهاست. رمان عالیجناب عشق او که سال ۱۳۸۱ اولین بار توسط نشر شادان به چاپ رسید در سال ۱۳۹۱ به چاپ پانزدهمین رسید.
8- سبک داستانهای اعتمادی عشقی، اجتماعی و عرفانی است. اگر چه منتقدان آثارش را در زمره رمانهای عامه پسند قلمداد میکنند.
9- ر. اعتمادی پس از سالها در آذر ماه سال ۱۳۹۶ گفت و گویی بلند با روزنامه همدلی داشت. این گفتگو در سه صفحه منتشر شد. اعتمادی در جایی از این گفت و گو از دیدارش با آیتالله مکارم شیرازی سخن گفت که رمان «تویست داغم کن» را خوانده بوده. او همچنین از سه ماه حضورش در شهر نو صحبت کرد؛ که منجر به نوشتن کتاب «داستان شهر غم» شد.
۱۰- رجبعلی اعتمادی دو دختر دارد که یکی از آنها حقوقدان است و دیگری لیسانس روانشناسی دارد اما هر دو در آمریکا ساکن هستند.
۱۱- نخستین داستان رجبعلی اعتمادی خاطرهه عاشقانهاش از دوران خدمت سربازی در آستارا است. نامش را گور پریا گذاشت و در مجله «داستان هفتگی» کنار نام بزرگان چاپ شد.
۱۲ | وقتی پس از ۱۲ سال ممنوعیت، وزارت ارشاد تصمیم به چاپ رمان جدید آبی عشق و تجدید چاپ کتابهای قدیمی ر. اعتمادی گرفت، شرط گذاشت کتابها با اسم کوچک دیگری چاپ شود. رجبعلی رمانهایش را بهمدت دو سال با نام مهدی اعتمادی به چاپ رساند.
۱۳ | خودش در گفتگو با دوماهنامه فرهنگی قدمگاه این خاطره را تعریف کرده است: وقتی کلاس ششم را تمام کردم، پدر برای کار به تهران رفت و بعد از مدت کوتاهی، مادر بهدلیل شلوغبازیهایم، مرا همراه یکی از آشنایان به تهران فرستاد.
پدر در خیابان ناصرخسرو منتظر بود و بهمحض اینکه پدر را دیدم، گفتم: «پدر من را به سینما میبری؟» و پدر با لبخند جواب داد: «سینما هم میرویم.» آن زمان شیراز سینما داشت و کسانی که وضع مالی مناسبی داشتند به سینما میرفتند.
روزی از دوستم که سینما رفته بود، پرسیدم: «سینما چه شکلی است؟» و دوستم در جواب گفته بود: «سینما جایی است که باران میبارد؛ ولی تو خیس نمیشوی!»
از فکرکردن به این مسئله که باران میبارد ولی آدم خیس نمیشود، داشتم دیوانه میشدم. تا اینکه در تهران پدرم که مدیر یک مسافرخانه بود، روزی پنج ریال پولتوجیبی به من داد. کمترین بلیط سینما هم پنج ریال بود و هفتهای دو بار به سینما میرفتم و لذت میبُردم.
۱۴ | ر.اعتمادی خودش را عاشقانهنویس میداند. چون نظرش بر این است که عشق مفهومی ابدی دارد. هرکجای جهان هر داستانی که در آن سخنی از عشق نباشد، فراموش خواهد شد.[۱۳] داستان سیاسی تاریخ مصرف دارد و در مدت زمان مشخصی که مردم تب سیاسی دارند، پرفروش میشود و بعد فروکش میکند؛ ولی داستان عاشقانه همیشه در دل مردم باقی میماند مثل لیلیومجنون و رومئووژولیت
۱۵ | او تا ۱۲ سالگی ساکن شهرستان لار در شیراز بود. سپس بههمراه خانواده به تهران، خیابان ناصرخسرو آمدند و پس از آن ادامهٔ زندگی خود را در شهرک اکباتانِ تهران گذراند
۱۶ | مستند عالیجناب عشق که زندگی ر.اعتمادی را روایت میکند، به کارگردانی رحمان حقیقی ساخته شده است.
دیدگاه تان را بنویسید