کد خبر: 246311
|
۱۳۹۷/۰۸/۲۹ ۱۰:۱۲:۰۰
| |

از دیپلماسی ورزشی چه می‌دانیم؟

سران سیاسی و ورزشی ایران چندی پیش دیدارهایی با رییس فیفا و رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا داشتند.

از دیپلماسی ورزشی چه می‌دانیم؟
کد خبر: 246311
|
۱۳۹۷/۰۸/۲۹ ۱۰:۱۲:۰۰

اعتمادآنلاین| حالا دیگر همه می‌دانیم تصمیمات فوتبالی، تصمیماتی لزوما دموکراتیک و مبتنی‌بر قوانین موجود نیستند. فوتبال در عصر ما عرصه تلاقی سیاست، اقتصاد و حتی ایدئولوژی هم هست. می‌دانیم که در ورای بسیاری از تصمیمات، از انتخاب میزبان رویدادهای ورزشی گرفته تا انتخاب بهترین بازیکنان و باشگاه‌ها ردپای مسائل غیرفنی دیده می‌شود. چه کسی می‌تواند نقش حیرت‌انگیز اسپانسرها در فوتبال امروز را انکار کند. از این‌رو مدیریت در فوتبال امروز، شاید بیش از هرچیز مساله‌ای است مربوط به چانه‌زنی، مربوط به همراه کردن دیگران با خود و چیزی که معطوف است به امتیازگیری.

لابی ایران در آسیا

با این توضیحات می‌توان کمی هم به بررسی توانایی مدیران ورزشی و فوتبالی ایران پرداخت. کمی برگردیم به گذشته. اواسط دهه 70، وقتی ولاپان دبیرکل فدراسیون فوتبال آسیا بود و می‌گفتند روابط خوبی با مسئولان فوتبالی ما دارد. آن وقت‌ها نام ولاپان برای ما یادآور قالی و پسته و درنتیجه همراهی با خواست‌های فوتبال ما بود. البته ساختار فوتبال در آسیا هنوز پیشاحرفه‌ای بود و شاید منافع به اندازه امروز محل نزاع نبودند. از یک زمانی اما همواره این احساس وجود داشته است که حرف ما در کنفدراسیون آسیا خریدار چندانی ندارد. ما یک به یک کرسی‌هایمان را از دست دادیم. روسای فدراسیون فوتبال ایران توان چانه‌زنی نداشتند و این بود که در موارد مختلف احساس می‌شد سر فوتبال ما بی‌کلاه مانده است. همه بر لزوم «نفوذ» تاکید داشتیم. می‌دانستیم که خیلی از نتایج فوتبالی متاثر هستند؛ از این چانه‌زنی‌ها، اما ما فاقد نمایندگانی موثر درAFC بودیم.

در مذاکرات تهران چه گذشت؟

یک ماه گذشته را می‌توان نقطه عطفی در مراودات فوتبالی ما دانست. به خاطر برگزاری بازی برگشت فینال لیگ قهرمانان آسیا، تهران عملا به پایتخت فوتبال بدل شد، رفت و آمدهای بسیار در سطوح مختلف؛ از کارشناسان اجرایی گرفته تا شیخ سلمان رئیس AFC و حتی اینفانتینو رئیس فیفا. آنها جلسات مختلفی با مسئولان ورزشی و غیرورزشی ما داشتند. گمان می‌رفت حاصل این جلسات قدمی روبه جلو برای فوتبال ما باشد. اما مرور زمان دارد همه ما را ناامید می‌کند. بیایید ببینیم دستاوردهای ما از این جلسات چه بوده است؟

ایران - عربستان، ‌همچنان در کشور ثالث

مهم‌ترین چالش حقوقیِ فوتبال ما در سال‌های گذشته مساله رقابت با تیم‌های عربستان سعودی بوده است. عربستان بدون ادله‌ای قابل‌اتکا توانست AFC را راضی کند تا بازی‌های تیم‌های ایرانی و عربستانی در زمینی بی‌طرف باشد. آنها ادعا می‌کردند در ایران امنیت برگزاری بازی را ندارند، چیزی که همه می‌دانستند بی‌پشتوانه است. با این حال مسئولان فوتبال ما نتوانستند دفاع خوبی انجام بدهند. با رایزنی‌های اخیر و جلساتی که در یک ماه اخیر در تهران برگزار شد، امید می‌رفت ما بالاخره از پس این چالش برآییم. اما امسال هم روال مثل سال‌های قبل است و AFC اعلام کرد که بازی تیم‌های این دوکشور در زمین بی‌طرف برگزار می‌شود. پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا اصلا این مساله در دیدار با روسایAFC مطرح شده است؟ و اگر شده چرا هیچ نتیجه‌ای به همراه نداشته است. آیا مساله برمی‌گردد به همان ضعف در دیپلماسی ورزشی؟ هرچه هست فوتبال ما چندسال است آشکارا از این مساله رنج می‌برد.

خط‌خوردن بیرانوند

مساله دیگر این روزها احتمال حضور علیرضا بیرانوند در میان بهترین‌های فوتبال آسیا بود. خیلی‌ها می‌گفتند تنها رقیب بیرانوند سوزوکی است. این چندسال، نه‌تنها در آسیا، بلکه در همه جای دنیا به همه ثابت شده بود که چانه‌زنی‌های غیرفنی چه تاثیر قاطعی بر این انتخاب‌ها دارند. بیرانوند هم در جام جهانی عملکرد درخشانی داشت و هم از عوامل رسیدن پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا بود. حالا اما خبر می‌رسد که نام بیرانوند خط خورده و او جایی بین سه نامزد اصلی ندارد؛ یک ناکامی دیگر.

شبح خطرناک تعلیق

اما مهم‌ترین مساله فوتبال ما در روزهای اخیر داستان کشدار ماندن یا رفتن تاج از فدراسیون فوتبال ماست. بر مبنای قوانین ایران مهدی تاج بازنشسته است و باید برود. حتی رئیس مجلس شورای اسلامی هم بر این نظر تاکید کرد. انتظار می‌رفت این چالش جدید، که خطر تعلیق فوتبال ایران را هم به همراه دارد، با مذاکراتی مثبت با اینفانتینو حل شود. حالا اما خبرهای رسیده هر لحظه نگرانی را بیشتر می‌کند. گویا مذاکرات قانع‌کننده نبود و فیفا کناررفتن تاج را بهانه‌ای برای تعلیق فوتبال ایران کرده است. ما یک‌بار طعم تلخ تعلیق را چشیده‌ایم و می‌دانیم شوخی نیست.

از دیپلماسی ورزشی چه می‌دانیم؟

وقتی همه اینها را کنار هم می‌گذاریم می‌بینیم ضعف مفرط در دیپلماسی ورزشی را باید به دیگر ضعف‌های مدیریتی‌مان اضافه کنیم. حالا پرسش این است: آن همه رفت و آمد در زمان برگزاری فینال لیگ قهرمانان آسیا چه عایدی برای فوتبال ما داشته است؟ یک به یک تهدیدها رخ می‌نمایند و گویا نتیجه‌ای در کار نبوده است؛ هیاهویی بسیار برای هیچ.

منبع: روزنامه فرهیختگان

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها