اعتمادآنلاین از حضور سیاسی و اجتماعی ورزشکاران ایرانی گزارش میدهد
ورزشکاران ایرانی و دنیای سیاست
در روزهای پایانی سال گذشته انتقاد علی کریمی بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی و وریا غفوری بازیکن استقلال از وضعیت اقتصادی سر و صدای زیادی ایجاد کرد. عدهای از اعتراض این دو فوتبالیست استقبال کردند و اظهارنظر سیاسی و اجتماعی را حق هر شهروندی دانستند و تعدادی معتقد بودند ورزشکاران نباید در سیاست دخالت کنند.
اعتمادآنلاین| اگر در کلیت ورزش ایران، بر مبنای دستهبندی متداول در سالهای اخیر ورزش به دو بخش «فوتبال» و «منهای فوتبال» تقسیم میشود، میبینیم که فوتبالیها همیشه در سیاستورزی و گرایش به کرسیهای سیاسی، عقبتر از سایر ورزش ها بودهاند.
مجلس شورای اسلامی تا امروز هیچ فوتبالیستی را در خودش به عنوان نماینده مجلس ندیده است، اما همین خانه ملت ورزشکاران سایر رشته ها را در قامت نماینده مجلس در خود داشته است. پیش از انقلاب، اولین ورزشکاری که راهی مجلس شد، امامعلی حبیبی کشتیگیر بود.
حبیبی دارنده مدال طلای المپیک 1956 ملبورن بود. او به عنوان نماینده مردم بابل، یک سال پس از اجرای اصلاحات ارضی محمدرضا پهلوی و انتخابات بیستویکمین دوره مجلس شورای ملی، به مجلس راه یافت. همان دوره قرار بود «غلامرضا تختی» هم از تهران برای انتخابات نامنویسی کند که در روزهای آخر پشیمان شد.
«عباس فرزانگان» ابتدا مدافع میانی تیم ملی بود، بعد ناگهان در کودتای 28 مرداد به عنوان مدافع شاه قد علم کرد و سالها بعد به سمتهایی از قبیل وزارت پست و تلگراف هم رسید.
«فتحالله مینباشیان» دروازهبان باشگاه «تاج» بود و گاهی هم تیم ملی ایران. بعد از فوتبال، او به یکی از چهرههای شاخص ارتش تبدیل شد. روابطش با دربار پهلوی، از نسبت خانوادگی با «مهرداد پهلبد»، وزیر ارشاد شاه سرچشمه میگرفت. نام سابق مهرداد پهلبد، «عزتالله مینباشیان» بود. این دو با هم اخوی بودند.
اما پس از انقلاب، ورق برگشت. فوتبالیها از سیاست دور ماندند و سایر رشتهها پستهای سیاسی را نوبتی دور زدند. شاید فقط ریاستجمهوری و مجلس خبرگان رهبری بوده که از حضور ورزشکاران ایرانی در مصونیت مانده است؛ آن هم ورزشکارانی منهای فوتبالیستها. حتی قرار بود «ناصر حجازی» هم طعم حضور در انتخابات ریاستجمهوری را بچشد. او سال 84 برای انتخابات ریاستجمهوری ایران نامنویسی کرد و به خبرنگاران گفت: اگر صلاحیت من تایید شود، بیش از 30 میلیون رای خواهم داشت.
پشتوانه حجازی شاید فقط محدود به هواداران یک باشگاه خاص (استقلال) نمیشد. بیپروایی و تندگویی در انتقاد از جمله ویژگیهایش بود.
شورای نگهبان صلاحیت او را برای شرکت در انتخابات رد کرد. او در اعتراض به رد صلاحیت خود گفت که چه طور سیاسیون و نظامیون وارد مدیریت فوتبال شدهاند اما اجازه حضور به اهالی فوتبال در سیاست داده نمیشود؟ حجازی در مورد میزان شانس موفقیتش در دنیای سیاست هم از آرنولد شوارتزنگر، بازیگر و ورزشکار آمریکایی مثال زد که سال 2003 به جای گری دیویس، فرماندار کالیفرنیا شده بود.
پیش از ناصر حجازی، پرویز قلیچخانی، سیاسیترین ورزشکار تاریخ ایران بود. بازیکنی که در کیان، تاج، دارایی، عقاب، پرسپولیس، پاس و سن خوزه آمریکا بازی کرد و بسیاری او را کاملترین فوتبالیست تاریخ ایران میدانند. او بهمنماه 1350 توسط ساواک به جرم فعالیت ضدرژیم پهلوی و عضویت در «سازمان مجاهدین خلق» دستگیر شد. یک ماه بعد، در یک مصاحبه تلویزیونی با حضور سردبیرانِ چند نشریه ورزشی، از فعالیتهای سیاسی خود اعلام پشیمانی و در سال 1356، طی یک اطلاعیه اعلام کرد یکی از دلایل گرایش سیاسی او سیاهکل بوده است.
رسول خادم اولین قهرمان ورزشی پس از انقلاب ایران بود که وارد دنیای سیاست شد. او در انتخابات دومین دوره شورای شهر تهران با 92 هزار و 606 رای به شورای شهر پایتخت رفت.
رسول تنها نبود. یک سال بعد برادرش، امیر خادم، دیگر کشتیگیر تاریخساز ایران وارد انتخابات مجلس هفتم شد و 40 سال پس از امامعلی حبیبی، باردیگر یک کشتیگیر بازنشسته ایرانی به مجلس راه یافت؛ این بار مجلس شورای اسلامی.
امیر خادم در مورد حضورش در دنیای سیاست، استدلال جالبی هم داشت: «یک قهرمان وقتی جایگاه ملی پیدا میکند و به ماندگاری در اذهان میرسد، باید بیشتر تلاش کند. من معتقدم که قهرمان ملی مثل دستمال کاغذی نیست که تاریخ مصرف داشته باشد.»
امیر که در انتخابات مجلس هفتم به عنوان نفر سوم از تهران به مجلس راه یافته بود، در دوره بعد مجلس نیز کاندیدا شد ولی با قرار گرفتن در رده 60، راهی به مجلس هشتم پیدا نکرد. او درباره شکست خود در انتخابات گفت: «زمانی که از سوی وزارت کشور آمار آرای موجود در صندوقها را دریافت کردم، متوجه شدم حتی صندوقهایی که اعضای 10 نفری خانواده خودم در آن جا رای داده بودند یا در مسجد محل سکونتم، آرای من صفر ثبت شده بود!» او بعدها ادعایش در مورد احتمال تقلب در رأیشماری را رد کرد.
در انتخابات مجلس هشتم، «محمد مایلیکهن»، مربی سابق تیم ملی ایران و سرمربی کنونی «ملوان» از تهران نامزد شد که رای لازم را به دست نیاورد. در انتخابات مجلس نهم، «هدایتالله ممبینی»، داور بازنشسته فوتبال ایران نیز در انتخابات شکست خورد.
«محمود احمدینژاد» در سال 1390، «حمید سجادی» قهرمان سابق دوومیدانی ایران را به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفی کرد که از سوی نمایندگان رأی لازم را به دست نیاورد.
«هادی ساعی»، «حسین رضازاده»، «عباس جدیدی» و «علیرضا دبیر» دیگر ورزشکارانی هستند که به شورای شهر تهران رسیدند. هادی ساعی را باید با دو مدال طلا و یک مدال برنز، پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در تاریخ بازیهای المپیک دانست. هادی سال 1387 در سومین دوره انتخابات شورای شهر تهران شرکت کرد. او در فهرست ائتلاف اصلاحطلبان قرار داشت و به عنوان پنجمین کاندیدا، به شورای شهر تهران رسید. این در حالی بود که در زمان انتخابات برای شرکت در بازیهای آسیایی در دوحه حضور داشت و مسابقات او در بازیهای آسیایی دوحه به دلیل ممنوعالتصویر شدن، از صداوسیما پخش نشد. هادی عضو چهارمین دوره شورای شهر تهران هم بود.
حسین رضازاده متولد اردبیل است اما در چهارمین دوره شورای شهر تهران، به عنوان نماینده مردم پایتخت انتخاب شد. زندگی او لبریز است از اظهارنظرهای سیاسی؛ مثلا خودش را حامی محمود احمدینژاد در انتخابات سال 88 معرفی کرد.
او در همایش مصلای تهران که حامیان احمدینژاد برپا کرده بودند، رییسجمهوری وقت ایران را قدرتمندترین سیاستمدار جهان دانست و گفت: «نه امریکا، نه اسراییل و نه هیچ کس دیگر حریف احمدینژاد نخواهد شد. 22 خرداد پای صندوقهای رأی فریاد خواهیم زد احمدینژاد، یا ابوالفضل.»
همان روزها، سایت فدراسیون وزنهبرداری که ریاست آن بر عهده رضازاده بود، از قول اعضای تیم ملی نوجوانان وزنهبرداری نوشت: «ما امروز افسوس میخوریم که چرا به سن قانونی برای رأی نرسیدهایم تا نام احمدینژاد را داخل صندوقها بیاندازیم.»
عباس جدیدی نیز با مدال نقره المپیک خود، یکی از اعضای چهارمین دوره شورای شهر تهران شد. تصاویر او کنار منصور پورحیدری در بستر بیماری، حرف و حدیثهایی درست کرد که برای او تبعاتی سنگین در جامعه داشت.
دیگر کشتی گیر ایرانی که به شورای شهر رسیده، علیرضا دبیر است. قهرمان سابق المپیک و جهان که در شورای شهر سوم و چهارم، نماینده مردم تهران شد.
در روزهای پایانی سال گذشته انتقاد علی کریمی بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی و وریا غفوری بازیکن استقلال از وضعیت اقتصادی سر و صدای زیادی ایجاد کرد. عدهای از اعتراض این دو فوتبالیست استقبال کردند و اظهارنظر سیاسی و اجتماعی را حق هر شهروندی دانستند و تعدادی معتقد بودند ورزشکاران نباید در سیاست دخالت کنند. همان زمان خبرهایی از احضار وریا غفوری توسط وزارت ورزش هم به گوش رسید که بعد تکذیب شد.
آیا ممکن است در آینده نزدیک فوتبالیستها هم مثل سایر ورزشکاران بیشتر از این وارد دنیای سیاست شوند؟
دیدگاه تان را بنویسید