چیه این سوئیس اصلاً؟
ظاهراً در ایران هوادار حق بازخواست کردن ندارد. او فقط باید تا حنجرهاش توان دارد فوتبالیستها را تشویق کند، به آنها لقبهای تخیلی بدهد و در آتش تنورشان بدمد.
اعتمادآنلاین| این که ما بهترین تماشاگران دنیا را داریم از آن تعارفهایی است که خودمان به خودمان میکنیم و زیاد نباید جدیاش گرفت. ما کلاً از این حرفها وافسانهسراییها زیاد داریم؛ مثل این که مدام گفته میشود ایرانیها باهوشترین و بامزهترین آدمهای دنیا هستند یا این که پژوهشها نشان داده خنداندن مردم ایران چندان ساده نیست. اینها فقط برای مصرف داخلی است، برای این که دور هم از این خیالبافیها لذت ببریم و شاید روی ضعفهای جدیمان سرپوش بگذاریم.
قصه تماشاگران ما هم همین است. در ایران با یک «فرهنگ هواداری» بهشدت معیوب مواجه هستیم که کلی حفره دارد؛ از شخصمحوری به جای حمایت از باشگاه بگیرید تا قهر با تیم وقتی نتیجه نمیگیرد. بله؛ ما بهترین تماشاچی دنیا را نداریم و این قابل انکار نیست، اما گاهی در حق همین هوادار هم اجحافهایی صورت میگیرد که دردناک است. مثلاً یکی از زشتترین صحنههای امسال، قاب شادی گل روزبه چشمی بعد از باز کردن دروازه الدحیل بود؛ همان گلی که فقط 50 ثانیه دوام داشت و البته جناب چشمی ترجیح داد در واکنش به انتقاداتی که از او شده بود، به سبک فیلیپ کوتینیو انگشت در گوشش فرو کند. کوتینیو بعد از گلزنی در بازی با منچستریونایتد در لیگ قهرمانان اروپا این مدل از شادی را انجام داد تا به انتقادها از خودش در نیوکمپ واکنش نشان داده باشد. فوتبالیستهای ما هم که اساساً فقط همین رفتارها را از بازیکنان اروپایی یاد میگیرند؛ در نتیجه مدافع میانی استقلال با این رفتارش در بازی با تیم قطری همه را شوکه کرد. گناه ملت لابد این بود که از چشمی پرسیده بودند مقابل پدیده چرا از کورس با بهنام برزای عقب ماند تا گل خروج استقلال از کورس قهرمانی به ثبت برسد. به راستی که چقدر سنگدل هستند این هواداران ایرانی!
هفته گذشته گراس هاپرز سوئیس بعد از 70 سال به لیگ دسته دوم فوتبال این کشور سقوط کرد. هواداران هاپرزدر جریان دیدار منجر به سقوط، به زمین مسابقه هجوم آوردند و ضمن نیمهتمام گذاشتن بازی، برخی از نفرات را برهنه کردند. این گروه از هواداران عقیده داشتند بازیکنان گراس هاپرز لیاقت پوشیدن پیراهن این تیم را ندارند و باید لباسشان را تحویل بدهند. توجه داشته باشید داریم در مورد «سوئیس» حرف میزنیم؛ کشوری بهشدت مترقی که بعضی افسانهپردازان ایرانی عقیده دارند به دلیل کمبود جرم و جنایت، حتی دادگاه و دستگاه قضا هم ندارد! همزمان در اسپانیا هم اتفاق جالبی رخ داد و برخی از هواداران بارسلونا مقابل منزل مسکونی ایوان راکیتیچ تجمع کردند. جرمش چه بود؟ اینکه بعد از باخت تراژیک به لیورپول، تصاویری از هافبک کروات بارسا در یک فستیوال محلی منتشر شده که وی در آنها لبخند به لب داشته است. تجمع مقابل منزل راکیتیچ در حالی صورت گرفته که در ایران اساساً هیچ هواداری نمیداند منزل لوکس فلان بازیکن درجه 3 پرسپولیس یا استقلال کجای زعفرانیه یا فرمانیه یا کامرانیه قرار دارد. حالا بگذریم از مجادله تند آن هوادار یونایتد با پوگبا که کلی سر و صدا کرد.
اینجا ظاهراً هوادار حق بازخواست کردن ندارد. او فقط باید تا حنجرهاش توان دارد فوتبالیستها را تشویق کند، به آنها لقبهای تخیلی بدهد و در آتش تنورشان بدمد. اینجا اگر چهار نفر پیدا شوند و از روزبه چشمی بپرسند چرا از همه کورسهای مهم تاریخ معاصر استقلال جا مانده، به تریج قبای استاد برمیخورد و گوشهایش را میگیرد. درست مثل مهدی طارمی که وقتی از او پرسیدند چرا آن پنالتی سرنوشتساز را جلوی الریان چیپ زد و خراب کرد، رو به ملت «هیس» نشان داد. وقتی حتی یکی در سطح فرشاد احمدزاده هم در مواجهه با انتقادات گوشهایش را میگیرد، معلوم است وضع خیلی خیلی خراب شده. بعضیها بروند خدایشان را شکر کنند که حداقل در این یک مورد ایران شبیه «سوئیس» نیست؛ وگرنه خدا میداند چند تا از این بازیکنان پرمدعا باید وسط زمین لخت میشدند و پیراهنشان را تحویل میدادند. ما آن قدر ملت قانعی هستیم که شما میتوانید ظرف 6 سال با 400 میلیاردتومان هزینه هیچ نتیجهای نگیرید و فقط یک کلمه بگویید تقصیر «وزارت» بود؛ در این صورت حداقل 70 درصدمان قانع میشویم و دوباره به دست و پایتان میافتیم. چیه این سوئیس اصلاً؟!»
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
دیدگاه تان را بنویسید