فوتبال زنان ایران هم روزی جام جهانی را میبیند
شاید به عمر ورزشی سارا قمی و الهام فرهمند نرسد، اما حتما نسل آینده فوتبال زنان ایران هم روزی، وقتی بند کفشش را بست و سرش را بلند کرد، ورزشگاهی را ببیند که گویندهاش میگوید: خانمها، آقایان، به جام جهانی فوتبال زنان خوش آمدید.
اعتمادآنلاین| 1- بند کفشش را سفت میکند؛ نیمخیز که میشود جمعیتی چندین هزار نفره تشویقش میکنند. میدان بزرگ، مسابقه بزرگ، حریفان بزرگ و حالا و این روزها چشمهای بیشتری هم نگاهشان میکند. کجای زندگیشان چه کار کرده بودند که سنشان به این مسابقات رسیده و شاهد چنین جوی هستند، مشخص نیست اما قطعا خوششانس بودند. خوششانستر از چند نسل قبلترشان که هنوز باید برای راضی کردن خانوادههایشان میجنگیدند. خانوادههایی که فوتبال را سهم زنان نمیدانستند.
2- بعد از سالها تمرین حالا که به تیم ملی رسیدند انگار هیچ خبری نیست. نه مسابقهای، نه تورنمنتی. دو سال در میان صدایشان میزنند، یک هفته برایشان اردو برگزار میکنند، به مسابقه میروند و بیشتر وقتها آنقدر از تمرین دور بودهاند که با سه باخت به کشور برمیگردند. هر بار وعدههایی میشنوند که حاکی از تغییر اوضاع و اختصاص بودجه به فوتبال زنان است اما هر بار مثل سال گذشته، دستشان از هر میدانی که فوتبال حرفهای ملی در آن برگزار شود، دور میماند. اوضاع لیگ هم که تعریفی ندارد. تعداد تیمهای لیگ به زور به عدد 8 میرسد و همان تعداد کمکم شروع میکنند به انصراف دادن. اکثرا هم دردشان بیپولی است.
3- غیر از 6 ماهی که در لیگهای داخلی با حضور دستکم 15 تیم بازی میکنند، بقیه سال را درگیر مسابقات مختلف هستند. از جام باشگاههای اروپا گرفته تا جام حذفی. از تورنمنتهای چند جانبه تا رقابتهای بین قارهای. فوتبال همه زندگیشان شده و به معنای واقعی کلمه ورزشکار حرفهای محسوب میشوند. حالا حتی مدتی است در برخی کشورها مثل سوییس حقوق مساوی با مردان دریافت میکنند و در برخی کشورهای دیگر در پی گرفتن این حق هستند.
4- تازه یک سال شده که کمی روی آرامش را دیدهاند. البته نه به این معنی که دیگر در لیگ دردسر نداشته باشند، نه؛ منتها دیگر تعداد اردوهایشان بهتر شده و کیفیت مسابقات دوستانهای که در آن شرکت میکنند هم ارتقا یافته است. حتی حرف مربی خارجی هم برایشان زدهاند؛ هر چند در حد حرف بود. همین یک سال گذشته و کمی توجه و حمایت بیشتر کاری با این تیم کرده که دنبال جایگاه بهتر در آسیا هستند.
5- جام جهانی فوتبال زنان این روزها هشتمین دوره خودش را با حال و هوایی متفاوت تجربه میکند. پیش از آغاز مسابقات چندین خواننده مطرح جهان برای فوتبال زنان آهنگ ساخته بودند. بیلبوردهای شهری به ویژه در فرانسه، میزبان مسابقات صحنه نمایش چهره زنان فوتبالیست شده بود. حالا هم که مسابقات در جریان است، حتی رسانههای ایران که تیمش غایب مسابقات است هم به این رقابتها میپردازد و از آن مینویسد. رشتهای که ورزشکارانش در روزهای نخست - علاوه بر داخل مستطیل سبز باید با تمام دنیا هم برای اینکه عشقشان فوتبال است میجنگیدند - حالا جلد اول خیلی از روزنامهها را به چهره خودشان اختصاص دادهاند.
6- فوتبال زنان ایران اگر چه فاصله زیادی با سایر تیمهای حاضر در این رقابتها دارد اما جایی که این روزها در آن ایستاده، نقطهای است که 10 سال پیش، تصورش را هم نمیکرد. اگر چه به اندازه تیم امریکا درآمد ندارد، اگر چه به اندازه فوتبال زنان ژاپن بودجه و برنامه ندارد، اگر چه مثل برزیل باسابقه نیست، اگر چه همچون فوتبال آلمان مدیران دلسوز ندارد، اما امید دارد؛ عشق دارد. فوتبال زنان ایران بازیکنانی دارد که در ذهنشان رویای توپ زدن در جام جهانی را میبافند و روزی میرسد که این رویا را زندگی کنند. شاید به عمر ورزشی سارا قمی و الهام فرهمند و زهرا قنبری نرسد، اما حتما نسل آینده فوتبال زنان ایران هم روزی، وقتی بند کفشش را بست و سرش را بلند کرد، ورزشگاهی را ببیند که گویندهاش میگوید: خانمها، آقایان، به جام جهانی فوتبال زنان خوش آمدید.
منبع: فرهنگستان فوتبال
دیدگاه تان را بنویسید