یک هنرمند استقلالی
بعد از آبروریزی جلوی العین بازیکن استقلال در مهمانی قر میداد و قلیون میکشید!
هنرمند استقلالی گفت: من موقع خداحافظی رحمتی از تیم ملی چندبار گفتم کارت اشتباه بود و نباید خداحافظی میکردی. ولی مهدی کلاً آدم غدی است و روی حرف خودش بود و میگفت کار درستی انجام دادهام.
اعتمادآنلاین| چند روز قبل و به دعوت سعادتمند مدیرعامل جدید باشگاه استقلال چند هنرمند استقلالی به محل این باشگاه رفتند تا در خصوص مسائل مختلف آبیپوشان گفتگو کنند. یکی از این افراد امیر نوری بازیگر با سابقه فیلمها و سریالهای طنز کشور است. از همینرو برای گپ فوتبالی با هنرمندان این هفته سراغ امیر رفتیم. نوری در این گفتوگو با همان طنازی همیشگی به سؤالاتمان جواب داد و خاطرات بامزهای هم تعریف کرد که در ادامه میخوانید.
از جلسه با مدیرعامل باشگاه استقلال شروع کنیم.
خب واقعیتش این است که من سعادتمند را از قبل نمیشناختم و این جلسه باعث شد با او و افکارش تا حدودی آشنا شوم. البته که نمیشود از الان در مورد عملکردش قضاوت کرد و باید زمان بگذرد ولی به نظر آدم بدی نبود و امیدوارم بتواند در استقلال موفق باشد. همچنین قرار شد در زمینه هواداری و تبلیغات اگر کمکی از ما برمی آید انجام دهیم.
بیشتر در مورد چه مشکلاتی حرف زدید؟
خب اصلیترین مشکل تیم مالی است و اینکه استقلال کلی بدهی داخلی و خارجی دارد. مثلاً آنطور که فهمیدم فقط در بحث بلیتفروشی 4 شرکت مدعی هستند و یا گرفتن حق پخش از تلویزیون که متأسفانه تلویزیون زور میگوید و با اینکه کلی از راه تبلبغات پول میگیرد حق فوتبال را نمیدهد. من واقعاً نمیدانم چرا تیمها نمیروند حق خودشان را بگیرند و تا کی این روند ادامه خواهد داشت. من اگر جای مدیرعامل استقلال بودم جلوی پخش بازیهای تیمم را میگرفتم و کوتاه هم نمیآمدم. حتی اگر مجبور بودم با 4 تا موبایل بازیها را فیلمبرداری و به صورت اینترنتی برای هواداران پخش کنم. به نظرم دوران تازوندن صداو سیما تمام شده است و فوتبالیها باید حقشان را بگیرند و در این راه همه باید کمک کنند.
اگر این روزهای کرونایی و تعطیلی بازیها را کنار بگذاریم، به طور کلی اوضاع استقلال را چطور میبینی؟
شاید باورتان نشود ولی واقعاً فوتبال دیگر برایم جذابیت قبل را ندارد و خیلی کم بازیها را دنبال میکنم. من از قدیم استقلالی بودم و الان هم برای این تیم آرزوی موفقیت میکنم ولی واقعاً سال هاست فوتبال را جدی دنبال نمیکنم.
دلیلش چیست؟
من در فوتبال رفیق زیاد داشتم و دارم به واسطه آنها خیلی چیزها را دیدم که زده شدم. در فوتبال ایران هیچ چیز سر جای خودش نیست و جذابیتی برایم ندارد. در فوتبالی که رئیسجمهور دستور میدهد پاس برود همدان، طرف برای رسیدن به یک پست زیرآب 10 نفر را میزند، پر است از دروغ و پنهانکاری، جذابیتی ندارد که دنبال کنم. به چشم دیدم بازیکن استقلال فردای آن شبی که 6 تا از العین خوردند و آبروریزی کردند وسط مهمانی قر میداد و قلیون میکشید. دیگر چه چیز این فوتبال را ببینم. البته من نمیگویم در سینما مثلاً همه چیز گل و بلبل است ولی دیگر آن شور و اشتیاق فوتبال برایم وجود ندارد.
قدیمها اهل استادیوم رفتن هم بودید؟
وحشتناک. تقریباً همه بازیها را میرفتم و از نزدیک نگاه میکردم. شاید باورتان نشود ولی من یک بازی استقلال که بدون تماشاگر هم بود به ورزشگاه رفتم. دقیقاً یادم نمیآید کدام بازی بود ولی استقلال محروم بود ولی من یواشکی رفتم و بازی را دیدم. یا مثلاً در جشن قهرمانی استقلال پریدم وسط زمین و جام را از دست مهدی رحمتی گرفتم و دور افتخار میزدم.
صحبت از رحمتی شد، خیلیها میگویند جای مهدی در استقلال خالی است، نظر شما به عنوان یکی از دوستان نزدیک مهدی رحمتی چیست؟
درست است که مهدی یکی از دوستان نزدیک من است ولی خیلی در جریان جدایی او نیستم که حرف بزنم. امیدوارم هرجا که هست موفق باشد. من فقط موقع خداحافظی مهدی از تیم ملی چندبار گفتم کارت اشتباه بود و نباید خداحافظی میکردی. ولی مهدی کلاً آدم غدی است و روی حرف خودش بود و میگفت کار درستی انجام دادهام.
بازیکن محبوبت در تاریخ استقلال چه کسی است؟
همه بازیکنان استقلال عزیز هستند ولی برای من جواد زرینچه چیز دیگری بود و عاشق او بودم.
یادم میآید عضو تیم هنرمندان بودی و بازی میکردی، درست است؟
بله من همیشه با تیم هنرمندان بودم و در پست مدافع راست بازی میکردم و انصافاً هم بازیام خوب است، این را میتوانید از بچههای استقلالی که جلوی آنها بازی کردم بپرسید.
خوب یعنی تا چه حد؟
یعنی تا این حد که در همین بازیهای هنرمندان که جدی هم نبود آنقدر خوب بودم که دو تا پیشنهاد لیگ برتری به من شد. یادم میآید دو تن از مربیانی که سر بازیهای ما میآمدند به من پیشنهاد دادند ولی خب شرایطش مهیا نشد. شاید باورتان نشود ولی روی سر حنیف عمران زاده هد میزدم و یا یکبار بهشاد یاورزاده را طوری دریبل دوطرفه زدم که دستم را شکاند. همچنین یکبار آنقدر آرش برهانی را دریبل زدم که همتیمیهایش به او میخندیدند. همه را اسم آوردم که هر وقت خواستی از آنها بپرسی یک وقت فکر نکنی دروغ میگویم.
یادم میآید خیلی اهل پلی استیشن بودی و با بازیکنانی مثل آرش برهانی بازی میکردی.
بله شدید اهلش بودم. آرش بندهخدا همیشه به من میباخت و من هم استوکهایش را میگرفتم. فکر کنم چند جفت از کفشهای آرش پیش من است. گفتی پلی استیشن یک خاطره از ناصرخان حجازی دارم اگر دوست دارید تعریف کنم.
بله حتماً.
یک بار با تیم هنرمندان مقابل استقلال ناصر حجازی در بم بازی کردیم و استقلال را یک هیچ بردیم. آن شب در هتل اتاق من نزدیک اتاق ناصرخان بود و چندتا از بازیکنان مثل آرش برهانی، مهدی امیرآبادی و میثم منیعی به اتاق من آمدند تا پلی استیشن بازی کنیم. همین موضوع باعث شد سروصدا از اتاق ما در هتل پخش شود. به همین دلیل ناصرخان در اتاق ما را زد و من هم فکر میکردم یکی دیگر از بازیکنان استقلال است و گفتم بفرما داخل. ناصرخان که آمد داخل اتاق مهدی امیرآبادی دسته بازی را پرت کرد و بقیه هرکدامشان به گوشهای رفتند، من هم که نمیدانستم چه باید بگویم به ناصرخان گفتم، بازی نمیکنی؟ بعد ناصرخان گفت هرکاری میکنید آرامتر انجام دهید.
اهل کلکل کردن و کریخواندن هم هستی؟
نه خیلی اهلش نیستم. به نظرم کلکل کردن بیانصافی در حق پرسپولیسیهاست (به شوخی).
نظرت در مورد فوتبالیستهایی مثل علی انصاریان و پژمان جمشیدی که وارد دنیای بازیگری شدند چیست؟
جفتشان از دوستان خوبم هستند. علی از بازیگری فقط عشقش را دارد وگرنه علم و استعدادش را ندارد ولی پژمان انصافاً کارش خوب است و استعدادش را دارد. (میخندد)
حرف آخر.
ممنون از تماس شما. من قدیمها از مشتریان ثابت خبرورزشی بودم امیدوارم موفق باشید. ضمن اینکه فکر میکنم من رکورددار پیشبینی در خبرورزشی هستم و در یک هفته همه بازیها را درست پیشبینی کردم. بعید میدانم کسی توانسته باشد رکوردم را بزند.
منبع: خبرورزشی
دیدگاه تان را بنویسید