کد خبر: 403656
|
۱۳۹۹/۰۲/۱۸ ۱۳:۱۵:۵۶
| |

خاطره جالب مترجم برانکو از جام جهانی 2006 آلمان

آقارضا همراه با برانکو و بلاژویچ در تیم ملی بود، در آن تیم‌هایی که تا دل‌تان بخواهد داستان جذاب و حاشیه‌ای داشت.

خاطره جالب مترجم برانکو از جام جهانی 2006 آلمان
کد خبر: 403656
|
۱۳۹۹/۰۲/۱۸ ۱۳:۱۵:۵۶

اعتمادآنلاین| او را جعبه سیاه عصر طلایی فوتبال ایران می‌دانند. آقارضا همراه با برانکو و بلاژویچ در تیم ملی فوتبال ایران بود، در آن تیم‌هایی که تا دل‌تان بخواهد داستان جذاب و حاشیه‌ای داشت. این بار با او درباره جام جهانی 2006 و اتفاقاتی که در تیم ملی فوتبال ایران رخ داد گفتگو کردیم.

آقا رضا این درست بود که در جام جهانی تو چشم علی دایی نگاه می‌کردند و به او پاس نمی‌دادند؟


از اینجا شروع کنم که علی دایی و بازیکنانی مثل گل‌محمدی، سن و سال بالاتری نسبت به دیگر بازیکنان داشتند. این سن بیشتر ناخوادآگاه فاصله‌ای ایجاد می‌کند. در هر تیمی هم یکسری اتفاقات می‌افتد. چه در رده ملی و چه رده باشگاهی. علی دایی و علی کریمی از دهه 70 با هم کل‌کل و کری‌خوانی داشتند. بعد پای مهدوی‌کیا هم وسط آمد. من که قبلاً نبودم ولی به هر حال این چیز‌ها از قبل بود ولی اینکه منجر به آن شود که تو چشم هم نگاه کنند و پاس ندهد یا همدیگر را دور بزنند، راستش من احساس نکردم. از طرفی علی دایی در همه بازی‌ها نبود و در دیدار پرتغال هم به خاطر مسائل تاکتیکی بازی نکرد.

به خاطر مسائل تاکتیکی؟


واقعاً به خاطر مسائل تاکتیکی بود. آقای برانکو تصمیم گرفت از خطیبی و معدنچی که سریع‌تر بودند، استفاده کند. اگر یادتان باشد هر دو هم موقعیت‌هایی داشتند در بازی.

اینکه دایی با برانکو جلسه گذاشت و گلایه کرد، چقدر صحت داشت؟


چنین جلسه‌ای در کار نبود. ولی به خوبی یادم هست پیش از بازی پرتغال موقعی که بازیکنان در حال گرم کردن بودند، برانکو نزدیک علی دایی شد و در گوش او گفت تو امروز در ترکیب تیم نیستی و این یک تصمیم تاکتیکی است.

علی دایی شاکی نشد؟


نه، اصلاً شاکی نشد و خیلی ساده پذیرفت. حالا من بعداً را نمی‌دانم ولی در آن لحظه کاملاً راحت با این تصمیم کنار آمد. اصلاً ندیدم که بعداً کاری کند یا اردو را به هم بریزد. او خیلی بازیکن بزرگی بود.

بعد از بازی پرتغال در رختکن بحثی نشد؟


وارد رختکن شدیم. وضعیت خوبی نبود. همه ناراحت بودند که باختیم. یادم هست امیرحسین صادقی حتی در آن لحظات هم با روحیه بود. می‌خندید و تلاش می‌کرد به دیگر بازیکنان روحیه بدهد. کلاً با انگیزه بود و با همه شوخی می‌کرد و سر به سر بچه‌ها می‌گذاشت.

برانکو چه زمانی فهمید علی کریمی به ساک دکتر لگد زده؟


وقتی که بازی تمام شد و خبرنگاران از او پرسیدند با کریمی چه برخوردی خواهید کرد؟ برانکو هم گفت علی کریمی عصبی است، بخشی از این عصبی بودن هم به خاطر اتفاقات بایرن‌مونیخ بود. لگدی که کریمی زد باعث شد تا تمام آمپول‌ها بشکند. قشنگ یادم هست یحیی بعد از بازی خیلی درد داشت ولی دکتر آمپولی نداشت که به او بزند، چون می‌گفت شکسته.

برانکو با او جلسه‌ای گذاشت؟


نه جلسه‌ای به آن صورت نداشتند.

شما دیدید که علی دایی به عادل فردوسی‌پور چک بزند؟ چون می‌گفتند مصاحبه او را کامل پخش نکرده.


من ندیدم که دایی به عادل چک بزند. این موضوع را تازه می‌شنوم.

بعد از بازی آنگولا چه اتفاقاتی در رختکن افتاد؟


سفیر ایران در آلمان وارد رختکن شد و به آقای دادکان گفت که شما برکنار شده‌اید! یعنی سریع به ایشان شاباش را دادند! (خنده)

به برانکو چیزی نگفتند؟


برانکو دیگر قراردادی با ایران نداشت. شب بازی با آنگولا در لایپزیش قرارداد آقای برانکو فسخ شد. یعنی دیگر بعد از بازی آنگولا اعتباری نداشت.

پس چرا بعد‌ها 500 هزار دلار غرامت از ایران گرفت؟


غرامت نبود، پاداش صعود به جام جهانی بود. گفته بودند 10 درصد از پاداش را می‌دهند ولی ندادند. برانکو هم مجبور به شکایت شد و آن پول را گرفت.

منبع: خبرورزشی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها