سیداحسان قاضیزاده هاشمی:
وزارت ورزش در جریان قرارداد ویلموتس بوده است
سیداحسان قاضیزاده هاشمی نماینده مجلس گفت: اینکه وزیر ورزش بگوید من از عدد قرارداد و شیوه پرداخت مطلع نبودم، اینها قابل قبول نیست. من معتقدم حتماً با اطلاع بود، چون ما مستندات زیادی داریم که وزیر ورزش برای پرداخت پول ویلموتس با وزارتخانهها و نهادهای مختلف مکاتبههای متعدد کرده است.
اعتمادآنلاین| سیداحسان قاضیزاده هاشمی؛ با شنیدن این نام بیتردید به یاد قرارداد ویلموتس و مهدی تاج میافتید، اما خود او معتقد است باید هدفهای بزرگتری را نشانه برود. او یک سال قبل به پرونده ویلموتس ورود و صحت بسیاری از حرفهایش را ثابت کرد، اما خودش هم باور نمیکرد عمق فاجعه بارترین قرارداد تاریخ ایران تا این حد سیاه باشد. با نماینده مجلس یازدهم به صورت شفاف و صریح درباره فوتبال و مدیرانش، فیفا، مجمع انتخاباتی و البته قرارداد ویلموتس حرف زدیم.
قانون منع به کارگیری بازنشستهها شاید اولین جرقه مواجهه مجلس با مدیران فدراسیون فوتبال بود.
شهریور 1397 قانون منع به کارگیری بازنشستهها به تأیید نهایی شورای نگهبان رسید. این قانون فقط ویژه ورزش نبود؛ ویژه کلیه دستگاههای موضوع ماده 5 قانون خدمات کشوری بود. یکی از موضوعات ماده 5، نهادهای عمومی غیردولتی و شرکتهای دولتی بود. آن زمان ما، فدراسیونها را بررسی کردیم؛ 14 فدراسیون اعضای هیئت رئیسه، دبیران یا رؤسای بازنشسته داشتند. بعد از ابلاغ قانون 13 رئیس فدراسیون تغییر کردند. دو، سه رئیس فدراسیون مقاومت کردند. یک رئیس فدراسیون که گوشیاش را خاموش کرده بود و از کشور خارج شده بود، هم رفت. البته رفتنش دو ماه طول کشید. هیئترئیسه فدراسیون فوتبال، اما نمیخواست تسلیم شود و رأساً با رئیس وقت مجلس آقای علی لاریجانی ملاقات کردند. من در آن جلسه نبودم، اما بعد از جلسه آنها، جلسهای برای اعمال این قانون داشتیم. آقای لاریجانی در پایان جلسه به من گفتند: «فوتبالیها دنبال مقاومت بودند. شما پیگیری کنید که از معاونت قوانین مجلس، نظر و استفساریهای نگیرند». من با آقای دکتر میرمحمد صادقی صحبت کردم، ایشان جواب مطلوب آقایان را نداده بودند. بعد با دیوان محاسبات صحبت کردیم. قانون منع به کارگیری بازنشستهها در حال اجرا
بود و همه تمکین کرده بودند و ما تحت عنوان فراکسیون جوانان مجلس، در صحن مجلس گزارش کار دادیم، اما دوستان فدراسیون فوتبال همچنان در حال مقاومت بودند. کار را به حدی سخت کردند که آقای اینفانتینو رئیس فیفا را به بهانه فینال لیگ قهرمانان آسیا به ایران کشاندند. رئیس فیفا اصلاً برنامه سفر به ایران نداشت. رفته بود بازدید تأسیسات زیرساختی چین که در راه بازگشت به سوئیس، برنامه سفرش به ایران را ترتیب دادند. رئیس وقت فدراسیون فوتبال برنامه سفر اینفانتینو به ایران را وقتی به اطلاع وزیر ورزش رساند که رئیس فیفا سوار جت شخصی شده بود و در راه ایران بود. عنوان و موضوعی که آن روز اعلام کردند، این بود که اینفانتینو به ایران میآید تا به بحث ورود زنان به ورزشگاه آزادی نظارت کند و از نزدیک همه چیز را ببیند. ایشان آمد و همراه با شیخ سلیمان و رئیس وقت فدراسیون فوتبال به مقابل جایگاه زنان رفت و عکس گرفت، اما کنفرانس خبری در این زمینه برگزار نکرد.
ولی گفتوگوی ویدیویی اینفانتینو انجام شد.
بله، اما در مورد چه موضوعی حرف زد؟ همان شب قبل از بازگشت در هتل اسپیناس پالاس گفتوگویی 15 دقیقهای انجام داد که در آن هیچ اشارهای به حضور زنان در ورزشگاه آزادی نکرد. در حقیقت اصلاً برای این مورد نیامده بود. نکته عجیب هم این بود که او را به بهانه ورود زنان به ورزشگاه آورده بودند، اما تمام صحبت آن شب درباره قانون منع به کارگیری بازنشستهها بود. در آن گفتگو علیه مصوبه مجلس شورای اسلامی حرف زد. اطمینان دارم اینفانتینو قانون منع به کارگیری بازنشستهها را نخوانده و توضیحی درباره آن نشنیده بود و به دلیل اطلاعات غلطی که به او داده بودند، این قانون را دخالت بیگانه در امور فوتبال تعبیر کرده بود.
با این نشانه احساس خطر کردید؟
بسیار زیاد. این مورد برای ما یک تلنگر و زنگ هشدار جدی بود. اینکه عدهای برای بقا در موقعیتها و منصبهایشان، قانون ملی کشور خودشان را که این قانون برآمده از مجلسی با اراده مردم است، نادیده میگیرند. آنها حاضر هستند منافع کشور و مردم را به خطر بیندازند تا منافع شخصی خودشان به خطر نیفتد. قانون منع به کارگیری بازنشستهها با اکثریت قاطع آرا و با 218 رأی تصویب شد. نکته تلخ این بود که عدهای در داخل ایران برای بقای خودشان و تأمین منافع خودشان، مسئول یک نهاد جهانی را با یک بهانه دیگری به ایران میآورند تا این قانون را وتو کند. فرش قرمز را زیر پایش پهن میکنند تا قانون مجلس را وتو کند.
این عده را معرفی میکنید؟
این عده مدیرانی در داخل فدراسیون فوتبال ایران هستند که تعدادشان بیشتر از 10 نفر نمیشود. این جمع 10 نفره میخواهند فوتبال ایران و عواطف و احساسات میلیونها جوان ایرانی را به اسارت بگیرند برای منافع باندی، گروهی و سیستمی خودشان. اینها فیفا را دعوت کردند که بیاید و با ما کار داشته باشد. به فیفا گفتهاند خبرهایی داخل ایران هست.
نامه اخیر فیفا هم همین بو را میدهد؟
دقیقاً. من مطمئنم اطلاعات درستی به فیفا داده نشده. شما ببینید در خط اول نامه اخیر فیفا چه آمده است: «بنا به استناد منابع قابل اعتماد داخلی و تأیید رسانهها...» این «منابع قابل اعتماد داخلی» چه کسانی هستند که مدام خبر میدهند؟
فیفا به دنبال این است که تصفیه فوتبال، از داخل فوتبال صورت گیرد. مثل همان اتفاقی که در زمان سپ بلاتر افتاد و نهادهای قضایی فیفا این کار را کردند.
مگر نهادهای قضایی فدراسیون فوتبال ایران استقلال دارند که بخواهند تصفیه کنند؟ کمیته انضباطی، کمیته اخلاق و کمیته استیناف همه منصوبین رئیس فدراسیون هستند. مگر آنها میتوانند کاری به کار رئیس فدراسیون داشته باشند؟ آنها وقتی میتوانند یقه رئیس فدراسیون را بگیرند که استقلال داشته باشند. این کمیتهها مگر استقلال دارند؟ وقتی فدراسیون از داخل پالایش نمیشود، چه باید کرد؟ باید نشست و نظاره کرد؟ وقتی فیفا ما را در ماجرای قرارداد ویلموتس مقصر میشناسد، یعنی نهاد جهانی فوتبال هم باور دارد که قرارداد، بد بسته شده. چهکار کنیم؟ اجازه بدهیم پول کشور برود؟ این قرارداد شائبه دارد. بگذاریم بیصدا همه چیز تمام شود؟ به یک شرکت زیان وارد شده، به آن شرکت گفتهاند قرض بده. بعد چک به تاریخ 31 فروردین به آن شرکت دادند و الان که داریم وارد ماه هفتم میشویم هنوز آن پول برگردانده نشده است. چه کسی باید دنبال حق مردم برود؟ اینها میگویند هر کسی دنبال عدالت و پاکسازی باشد، شخص ثالث محسوب میشود و باید از طرف فیفا تنبیه شود. هیچکس نباید به شما بگوید بالای چشمتان ابروست؟ اینها مغطه و سفسطه است.
شما از جملههای معنادار نامه اخیر فیفا برداشت تعلیق میکنید؟
تابوی تعلیق قبل از جام ملتها هم وجود داشت. زمان باید بگذرد تا ما یکسری مطالب درباره کارهایی که قبل از جام ملتها انجام شد و عدهای، ایران را تا پای تعلیق بردند را رسانهای کنیم.
نمیشود اسم ببرید؟
افرادی که پای منافع فردی خودشان، ایران را تا پای تعلیق بردند. برخی از این 8 نفر در ماجرای قرارداد ویلموتس به دادگاه رفتهاند و گفته میشود تعداد آنها به 15 نفر هم افزایش پیدا میکند. نمیگویم همه این افراد، اما برخی از اینها قبل از جام ملتها ایران را تا مرز تعلیق بردند، اما آن زمان تهدید نهاد جهانی شفاهی بود ولی این بار تبدیل شد به نامه کتبی که در آن به صورت مشخص کلمه تعلیق آمده است. با آن تهدید شفاهی میخواستند مجلس را ساکت کنند و این بار قوه قضاییه را نشانه رفتهاند تا از پیگیری پرونده منصرف شود.
شما به عنوان نماینده مردم ایران فکر میکنید پرونده قرارداد ویلموتس که 8 نفر را به دادسرا کشانده، به سرانجام میرسد یا خیر؟
من نماینده یک حوزه انتخابیه هستم، اما طبق اصل 84 قانون اساسی میتوانم مانند همه نمایندگان در مورد همه امور کشور مطالبهگری داشته باشم. من مطمئن هستم با این دست اقدامات نمیتوانند پیگیری این پرونده را متوقف کنند. البته این را بگویم پروندههایی که مربوط به فدراسیون فوتبال است، فقط محدود به ویلموتس نمیشود. من خیلی امیدوارم اینبار حربه تعلیق آقایان کارگر نیفتد. من البته امیدوارم مدیران ورزش کشور، از کارشناسان فیفا و AFC دعوت کنند و حقیقت ماجرا را به شکل درست برای آنها بیان کنند. مدیران AFC و فیفا فکر میکنند حقیقت همان چیزی است که به آنها گفته شده. کاش کمیتههای قضایی مستقلی در فدراسیون فوتبال بود تا به صورت مستقل عمل و حقیقت را به فیفا منعکس کند. اصلاً یکی از مسائلی که فیفا در مورد آن حساس شده، همین است که در اساسنامه ما هیچ یک از کمیتهها مستقل نیستند.
اجازه بدهید دوباره به گذشته برگردیم. یک سال قبل شما اعلام کردید ایرادهایی در مورد قرارداد ویلموتس وجود دارد. آن زمان به چه سندی دست پیدا کرده بود؟
اولین نفری که رقم قرارداد ویلموتس را علنی کرد، من بودم. آن روزها آقایان میگفتند دارد برای انتخابات مجلس بازارگرمی میکند. لازم است از مردم شریف حوزه انتخابیهام در فریمان و سرخس تشکر کنم که توجهی به شایعات نداشتند. آن موقع میگفتند برای انتخابات مجلس هیاهو به راه انداختهام، اما دیدید که بعد از انتخابات مجلس خیلی جدیتر پیگیری میکنم، چون برای مردم ایران نقش بازی نمیکنم. من تلاش میکنم صادقانه حرف بزنم و رفتار کنم. آن زمان من یک کپی از قرارداد ویلموتس را به دست آورده بودم. البته این را علنی نکردم. در جلسه با وزیر ورزش و رئیس وقت فدراسیون فوتبال گفتم متن قرارداد را در اختیار ما قرار دهید. متنی ترجمه شده از قرارداد که به من دادند، متوجه شدم چند صفحهاش کم است. مدام هم به ما تأکید میکردند که این موضوع، محرمانه است. اصل قرارداد کیروش را هم داشتیم و وقتی قرارداد کیروش را خواستیم، آن را هم به ما ناقص دادند. قرارداد آخر کیروش که شش ماهه بود، کاملاً یکجانبه و به سود کیروش نوشته شده بود.
قرارداد کیروش چند ایراد داشت؟
کلاً قرارداد دوطرفه نبود. فکر میکنم اینطور بود که کیروش نوشته بود و ما فقط آن را امضا کرده بودیم. ما زیاد به ماجرای قرارداد کیروش ورود نکردیم و الان هم ترجیح میدهم درباره قرارداد اخیر حرف بزنم.
مشکل قرارداد ویلموتس کجا بود؟
طرف ایرانی بند فسخ را در قرارداد گذاشته بود، اما آن پرانتز معروف را آنها در قرارداد گذاشته بودند و فدراسیون فوتبال متوجه نشده بود. در بخشهایی از قرارداد، سکوت دارد که به نفع ویلموتس تمام میشود. آنچه اجازه نداد مسی از بارسلونا جدا شود، این بود که قرارداد محکم بسته شده بود و سکوت نداشت. همین که درباره همه موارد توضیح داده بود، اجازه نداد مسی بدون پرداخت 700 میلیون یورو برود، اما قرارداد ویلموتس در بعضی صفحهها، سکوت داشت. برای همین ویلموتس که کلاً کمتر از 40 روز در ایران بود، مطالبه چنین رقم سنگینی را میکند. قرارداد بستنهای ما در عرصه بینالمللی از یک مبتدی هم مبتدیتر بود.
مگر فدراسیون فوتبال کمیته روابط بینالمللی ندارد؟ چرا باید اینگونه آماتور قرارداد ببندند؟
گفته میشود هیچ یک از کمیتهها دخیل نبودند. نه کمیته روابط بینالملل، نه کمیته حقوقی. قراردادهایی در این سطح باید منطبق با قوانین کشور سوئیس بسته شود، چون در صورت ارجاعات قضایی باید منطبق با قوانین سوئیس بررسی شود. ما کارشناسی در این سطح نداشتیم. دو وکیل ایرانی داشتیم که در روسیه درس خوانده بودند. پس قرارداد به گونهای بسته نشده که اراده شما تحمیل و تأمین شود.
اما آنچه در ماجرای ما و ویلموتس مشکلساز شد تحریمهایی بود که انتقال پول را سخت میکرد.
مگر تحریمها همین امروز وضع شده؟ خروج آمریکا از برجام و تحریمهای همهجانبه مربوط به تیر 97 است. ما حتی در جام جهانی و جام ملتها هم مشکل انتقال پول داشتیم. قرارداد ایران با ویلموتس اول خرداد 98 بسته شد. ما با علم به شرایط تحریم میتوانستیم همه این مشکلات را در متن قرارداد بیاوریم، اما این کار را نکردیم. ما حتی میتوانستیم تأخیرها به دلیل مشکلات نقل و انتقالات را هم در متن بیاوریم که این کار را هم نکردیم.
خب در این صورت شاید ویلموتس نمیپذیرفت با ما قرارداد ببندد.
نبندد. اگر مربی ایرانی بود، بدتر از این نتیجه میگرفت؟ هر مربی ایرانی که بالای سر تیم ملی بگذارید، کامبوج و هنگکنگ را شکست میدهد.
دوباره به یک سال قبل برمیگردم. یک سال قبل، شما خودتان فکر میکردید رقم درخواستی ویلموتس از ایران تا این حد بالا باشد و به بیش از 10 میلیون یورو برسد؟
واقعیت را بگویم نه. من قبل از بازی با عراق در اردن در جریان 2 میلیون یورو پرداختی به ویلموتس قرار گرفتم. بعد متوجه شدم در آن مقطع به صورت دقیق 2 میلیون و 650 هزار یورو برای این مربی هزینه شد که البته اینها مربوط به شرکت پتروشیمی فناوران است و این شرکت هم در تلاش است تا حقوق از دست رفته خود را بگیرد. در حال حاضر پروندهای مستقل از پرونده قرارداد ویلموتس برای آن شرکت به وجود آمده است.
پرسش من این است که این خسارتها به چه دلیل تحمیل شده به فوتبال ما و این خسارتها چگونه باید پرداخت شود؟ یوروهای شرکت پتروشیمی فناوران با 190 هزار یورو هزینه ترانسفر و همه هزینهها و ضررهایی که متوجه این شرکت شده را واحد حقوقی آن شرکت پیگیری میکند. بحث من مجموع خسارتهایی است که به پول مردم وارد شده است. این پولها را چه کسی باید پرداخت کند و از چه محلی؟
شما فکر میکردید میزان خسارتها به این حد برسد؟
زمانی که من به قرارداد ویلموتس ورود کردم، فکر نمیکردم مبالغ تا این حد سنگین و ابعاد رسوایی اینقدر وسیع باشد. البته برای ما همان 2 میلیون یورویی که شرکت فناوران پرداخت کرد هم خیلی زیاد بود، چون این مربی حدش 2 میلیون یورو نبود. آقای تاج در تلویزیون گفتند ویلموتس مربی ساحل عاج بود و قراردادش 1/2 تا 1/4 میلون یورو بود. من باید بگویم این ارقام دروغ است. ساحل عاج تیم 61 دنیا و تیم 12 قاره آفریقاست. این کشور دو تا اتوبان استاندارد دارد؟، اما همین کشور وقتی خواست با ویلموتس قرارداد ببندد، قرارداد را درست بست. ماهانه به او حقوق دادند. متن قرارداد ویلموتس با ساحل عاج را ما در کمیسیون اصل 90 مجلس به آقای تاج نشان دادیم. قرارداد ویلموتس با ساحل عاج کلاً 600 هزار یورو بود که با پاداشها به 800 هزار یورو میرسید. 6 ماه در ساحل عاج بود و 4 شکست آورد و برای آن 6 ماه 300 هزار یورو بیشتر نگرفت و بعد از آن هم بیکار بود. برای 6 ماه 300 هزار یورو گرفت، اما برای 40 روز در کشور ما بیش از 10 میلیون یورو خواسته!
چه شد یک مربی که ماهی 50 هزار یورو دریافت میکرد، به یکباره دریافتیاش تا این حد بالا برود و برای 40 روز 10/5 میلیون یورو بخواهد؟
این پرسشی است که مدیران فدراسیون فوتبال باید به آن جواب بدهند. ما در جلساتی که به صورت مفصل با مدیران فدراسیون فوتبال برگزار کردیم، پاسخ درستی دریافت نکردیم. ما گفتیم قرارداد ویلموتس بد بسته شده و آقایان باید این پول را از جیبشان بدهند تا مدیران دیگر با دقت بیشتر تصمیم بگیرند.
مدیران فدراسیون میگویند میشود این پول را از محل اعتبار فدراسیون در فیفا پرداخت کرد.
اولاً اگر هزار میلیارد تومان هم در فیفا داشته باشیم، دلیل بر بستن چنین قراردادهایی نمیشود. دوماً من باید تصریح کنم چنین پولی در فیفا وجود ندارد. حساب ما در فیفا تعریف دارد. فیفا چند محل پرداخت دارد که محل پرداخت آن فقط باید برای همان پروژهها باشد. به عنوان مثال برای تجهیز کمپ تیمهای ملی، احداث ساختمان فدراسیون، استعدادیابی، فوتبال پایه، تأمین امکانات در مناطق محروم و موارد بسیار دیگر،، اما اینطور نیست که بتوانید پولی که فیفا برای ساختن ساختمان فدراسیون میدهد را برای قرارداد سرمربی خرج کنید. پول فیفا حساب کتاب دارد. ضمن آنکه ما چنین پولی در فیفا نداریم. یک میلیون یورو برای کارهای زیربنایی در فیفا اعتبار داریم. اگر آن پول را هم اجازه بدهند برداریم، به زیرساختهای خودمان آسیب زدهایم. فرض محال را بر این میگیریم که فیفا اجازه بدهد از این محل، پول ویلموتس را بدهیم. یعنی تا چند سال باید به خاطر یک قرارداد بد، تاوان بدهیم و زیرساختهای فوتبالمان را ویران کنیم؟ 10 سال را باید خراب کنیم فقط برای یک نفر. اصلاً چرا باید چنین کاری کنیم؟
اگر به جام جهانی میرفتیم چطور؟
اگر به جام جهانی صعود کنیم، یک پاداش مشخص داریم که از محل آن پاداشها باید حق و حقوق بازیکنان و باشگاهها هم پرداخت شود. کدام کشور پول پاداش صعود به جام جهانی را برای خسارت یک قرارداد بد هزینه کرده که ما دومین کشور باشیم؟ ضمن آنکه نتایج این مربی اصلاً همه امیدهای ما را برای صعود از بین برده و رسیدن به جام جهانی را خیلی سخت کرده است. فدراسیون باید محلی مازاد بر این پولها (در زمینه تبلیغات و اسپانسری) برای پول قرارداد ویلموتس در نظر میگرفت که به هیچ عنوان چنین کاری نکرد. وقتی فدراسیون هیچ یک از این کارها را نمیکند و فقط میگوید از پول من در فیفا بردارید، من باید خیلی شفاف بگویم آدرس غلط به مردم ندهید.
قبول دارید کار برای رئیس بعدی بسیار سخت شده است؟
من واژه سراغ ندارم، اما از سخت خیلی بدتر است. فوتبال ما به ویرانه و بدتر از آن تبدیل شده است. رئیس بعدی حداقل باید هزار میلیارد پول بیاورد. این پولها را چگونه میآورد و در قبالش چه میخواهد؟ این قرارداد آنقدر بد بسته شد که تا سالها به نسلهای مختلف فوتبال ما در همه ردهها از نوجوانان تا امید، زنان تا مردان و فوتبال تا فوتسال ضربه میزند.
با این اوصاف باید بگوییم بهتر بود رئیس فدراسیون همان زمان قانون منع به کارگیری بازنشستهها میپذیرفت که بازنشسته است.
بله. ما بر شیوه انتخاب مدیریت تأکید داریم، چون باید مدیران ما تصمیمها را فنیتر، درست تر، کارشناسیتر و با مشورت نخبگان بگیرند. اگر میخواستند، میتوانستند برای قرارداد ویلموتس با کمیتههای حقوقی و بینالملل مشورت کنند و از مشاوران دیگر هم کمک بگیرند، اما وقتی نخواستند این مشورتها را بگیرند، موضوع، کمی شائبهبرانگیز میشود که ذینفعان چه کسانی هستند؟ در داخل هستند یا در خارج؟
اینکه ذینفعان چه کسانی هستند، موضوع مهمی است. به نام این افراد رسیدهاید؟
مراجع نظارتی باید به این مورد بپردازند و در حال بررسی و کار هستند و بخشی از تحقیقات آنها خارج از کشور انجام میشود.
منابعی به دست آمد؟
یکسری اطلاعاتی به دست آمده که در حال راستیآزمایی است و هنوز زمان اعلام آن نرسیده است.
این همه اشتباه در این قرارداد رخ داده. نقش وزارت ورزش به عنوان متولی فدراسیون فوتبال چه بود؟ چند درصد از این تقصیر متوجه وزارت ورزش است؟
وزارت ورزش میگوید من نمیتوانم در امور فدراسیونها دخالت کنم. این درست است. وزیر نمیتواند در تعیین رئیس فدراسیون ورود مستقیم و در کار مجامع دخالت کند. وزارت ورزش دخالتی در عزل و نصب فدراسیون فوتبال نداشت، اما وزارت ورزش نظارت عالیه بر کار فدراسیون داشت و بهخصوص در قراردادی در این سطح حتماً باید نظارت میکرد. اینکه وزیر ورزش بگوید من از عدد قرارداد و شیوه پرداخت مطلع نبودم، اینها قابل قبول نیست. من معتقدم حتماً با اطلاع بود، چون ما مستندات زیادی داریم که وزیر ورزش برای پرداخت پول ویلموتس با وزارتخانهها و نهادهای مختلف مکاتبههای متعدد کرده است. جالب است بانک مرکزی، این پولی که از حساب پتروشیمی برای قرارداد ویلموتس پرداخت شد را در محل «ارز ناشی از صادرات» گذاشته است.
به نظر میرسد فدراسیون فوتبال برای این قرارداد همه را به دردسر انداخته است.
دقیقاً همینطور است. حرف من این است: فدراسیون فوتبال پیش از قرارداد باید پول و منبع و بودجه و پیشنویس قرارداد را آماده میکرد. وقتی هیچ یک از اینها فراهم نبود، مدیران فدراسیون چرا باید زیر بار چنین قراردادی بروند تا هم فدراسیون فوتبال و هم مجموعههای دیگر کشور را به مشکل و دردسر بیندازند؟ اگر قرار بود این همه پول بپردازیم، کاش یک مربی شاخص و باکلاس میآوردند.
اما رئیس وقت فدراسیون فوتبال معتقد بود یک مربی باکلاس جهانی آورده است.
تلقی ما این است که ویلموتس از روز اول به قصد کار کردن به ایران نیامد، چون او از اولین روز، ایرادهای قرارداد را میدانست. تعداد روزهای حضورش در ایران، شیوه کار کردنش و تعصبش به کار همه نشان میداد که اصلاً قصد کار کردن ندارد. او بعد از باخت مقابل عراق و بعد از شکست مقابل بحرین کوچکترین ناراحتی در وجودش دیده نمیشد.
فکر میکنید با وجود این نامه اخیر فیفا، مجمع برگزار میشود یا آن مصالح شخصی افراد اجازه نمیدهد مجمع برگزار شود؟
این افراد اگر به این نتیجه برسند که خودشان ماندگار هستند، من بعید میدانم تعلیقی رخ بدهد، اما قطعاً مجمع انتخاباتی فوتبال به این زودی برگزار نخواهد شد. اگر فیفا از موضع اخیر خود کوتاه بیاید، باید وارد پروسه تأیید اساسنامه شویم و مجمع تأیید اساسنامه برگزار شود و بعد از آن مجمع انتخاباتی خواهیم داشت. به این دلیل انتخاب رئیس جدید، زمان میبرد. البته خود این هم سؤال است که چرا فیفا پاسخ قطعی تأیید یا رد اساسنامه ما را نداده است؟ در حالی که به هر نامه حداکثر تا یک هفته جواب میدهد، چرا بعد از 5 هفته هنوز جواب فیفا نیامده است؟ چه موضوعی باعث این تأخیر شده است؟ ما چند بار رسماً این را خواستهایم که عدهای تمام منافع مردم و جوانان ایران را خرج منافع شخصی خود نکنند. هرچه جلوتر میرویم نه تنها این حرکت متوقف نمیشود، بلکه تشدید هم میشود.
نظرتان درباره رئیس بعدی فدراسیون فوتبال چیست؟
من فکر میکنم باید یک وحدت و همرأیی صورت بگیرد. یک وفاق و اتحاد ملی صورت بگیرد. همه باید یک نگاه ملی داشته باشیم تا فوتبال از این بحران و بنبست خارج شود. من فکر میکنم فوتبال ما با انتخاب یک رئیس، اصلاح و درست نمیشود. فوتبال به یک تیم قوی نیاز دارد تا ویرانهاش را دوباره بسازد. من فقط امیدوارم رئیس بعدی فدراسیون خودش را عین فوتبال ایران نداند که بخواهد تا آخر عمر بماند. امیدوارم دید ملی داشته باشد، وفادار به وطن باشد و وطنش را با هیچ چیز دیگری معامله نکند. دنبال کارهای شهری و قومی در فوتبال نباشد و همه اجزای فوتبال و کشور، قبولش داشته باشند. بعضیها شاید بگویند چنین فردی پیدا نمیشود. من میگویم پیدا میشود ضمن آنکه باید به دنبال یک گروه بیاید. این گروه تا 10 سال باید آواربرداری کند.
ممنونم از زمانی که به ما اختصاص دادید.
من درباره اتفاقات آینده فوتبال حرف زدم و ایدهآلها. در روند این شکل گیری آینده، رسانهها نقشی غیر قابل انکار دارند. رسانههایی که آزاد، مستقل، پاک و متخصص به تحلیل رویدادها بپردازند و مسیر آینده را روشن کنند. رسانهای که انرژی و تریبون خود را در اختیار بگذارد تا چند نفر بیشتر بر مسند بمانند و زمان بلاتکلیفی فوتبال طولانیتر شود، این رسانه، مستقل نیست و مردم خیلی راحت اینها را تشخیص میدهند. مردم ما بسیار دقیق و هوشمند هستند و میدانند آدمها برای خودشان و پول و جیبشان کار میکنند یا برای خدا و کشور. مردم خیلی راحت خادمان و خائنان را تشخیص میدهند و رسانهها چه بهتر که در خدمت خادمان باشند.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید