قهرمان دوچرخه سواری جاده ایران:
گرفتن سهمیه المپیک برای دوچرخهسواران زن ایران مشکل است
ماندانا دهقان، قهرمان دوچرخه سواری جاده ایران، گفت: سهمیهگرفتن در دوچرخهسواری بر حسب رنکینگ است. نتیجه تعداد حضور هر ورزشکار در تورنمنتهای بینالمللی، یک امتیاز میشود که با توجه به آن امتیاز سهمیه به فرد تعلق میگیرد. دختران ایرانی در سال فقط در یک مسابقه بینالمللی حاضر میشوند. در واقع با این مسیری که میرویم عملا گرفتن سهمیه المپیک برای ما کاری غیرممکن است.
اعتمادآنلاین| دوچرخهسواری جاده زنان بالاخره رنگ مسابقه را به خود دید. بانوان رکابزن این رشته کم از محدودیتها و مصائبی که پیشرویشان هست رنج میبردند که آمدن ویروس کرونا هم باعث شد تا از برگزاری رقابتهای لیگ دلسرد شوند. ستاد ملی مبارزه با کرونا در ورزش اما در روزهای پایانی فصل گرما مجوز برگزاری لیگ جاده را به این زنان داد تا امید و انگیزه به آنها برگردد. مرحله اول این مسابقات روز پنجشنبه در پارک چیتگر تهران برگزار شد و با قهرمانی ماندانا دهقان به پایان رسید.
از مرحله اول لیگ بگویید. با وجود کرونا بیشتر مسابقات فضای باز تعطیل بود. شروع خوبی داشتید؟
مسابقات ما خیلی ارتباطی به کرونا نداشت. ما در سال فقط دو مرحله مسابقه لیگ داریم و نهایتا یک دوره مسابقه قهرمان کشوری. آخرینباری که دوچرخهسواران جاده در داخل مسابقه دادند، مرداد پارسال بود. تابستان که تمام شود ما دیگر نمیتوانیم به خاطر بارندگیهای پاییز رویدادی داشته باشیم. بعد از پاییز هم که کرونا آمد تا به الان رسیدیم. در این هفت، هشت ماهی که کرونا آمده ما مشکلی برای تمرینکردن نداشتیم؛ چون در فضای باز تمرین میکنیم. برنامهها مثل قبل پیش میرفته فقط تا پیش از این گروهی تمرین میکردیم اما حالا انفرادی تمرین میکنیم.
سطح رقابت بین شرکتکنندهها چطور بود؟
به نظر من خوب بود. تمام کسانی که عضو تیم ملی بودند، شرکت کرده بودند. خود من هم آمادگی کاملی داشتم؛ چون در این مدت تمریناتم را زیر نظر مربی شخصیام انجام داده بودم. من سه سال است که با آقای احسان سلمانیان کار میکنم و موفقیتهایی را که به دست آوردم مدیون ایشان هستم.
تیمداریها در مسابقات باشگاههای دوچرخهسواری بانوان همیشه ضعیف بوده است. این شرایط همچنان ادامه دارد؟
بله، متأسفانه قراردادها خیلی پایین است. هیچکس از ورزش زنان حمایت نمیکند. تا زمانی که اسپانسر نباشد شرایط همین است. البته در مورد مردان اینطور نیست. قراردادهای لیگ مردان بین 50 تا 60 میلیون است، اما برای زنان یکپنجاهم این مبلغ است. حساب کنید من که نفر اول کشور هستم، دستمزدم چقدر است.
شما از سال 2017 که با حضور در باشگاه اماراتی لژیونر شدید، روند رو به رشدی را طی کردید؛ الان شرایطتان چطور است؟
من بعد از اینکه برای باشگاه اماراتی مسابقه دادم به تیم «مکس واترزلی» هلند رفتم. نیمه اول سال گذشته، عضو این تیم بودم. نیمه دوم هم به عضویت یک تیم ویتنامی درآمدم. از آن به بعد هم که کرونا آمده و در همه جای دنیا مسابقات کمرنگ شده است. فدراسیون جهانی دوچرخهسواری درحالحاضر مسابقاتی را که ضروری است، برگزار میکند؛ مثل مسابقات قهرمانی جهان که الان در ایتالیا در حال برگزاری است. تیمهای ملی ایران بهدلیل همین شرایط سخت کرونا نتوانستند به ایتالیا اعزام شوند. میزبان این رقابتها اول سوئیس بود. شرایط سختی را به لحاظ رعایت پروتکلهای بهداشتی برای همه کشورها وضع کرده بودند؛ مثلا اینکه هر تیمی دو هفته از مسابقات در هتل قرنطینه باشد. همین قرنطینه دو هفتهای به لحاظ مالی کار را برای فدراسیون ما خیلی سخت کرده بود. از طرفی مشکل ویزا هم داشتیم. میزبانی مسابقات یکباره تغییر کرد و به ایتالیا داده شد. بههرحال پاسپورت ایرانیها هم ضعیف است و اروپا بهراحتی به آنها ویزا نمیدهد. اینطور شد که نتوانستیم اعزام شویم.
با این حساب فعلا با باشگاه خارجی جدیدی وارد مذاکره نشدید؟
نه، منتظرم سال آینده در رقابتهای قهرمانی آسیا شرکت کنم و بعد از آنجا با یک تیم خارجی وارد مذاکره شوم. متأسفانه دوچرخهسواری ایران در چند سال اخیر دچار پسرفت بوده و تیمهای خارجی، ایرانی قبول نمیکنند؛ بهخصوص اینکه این اواخر رکابزنهای مرد و زن ایرانی با دوپینگ مواجه شدند و نمونههای آنها مثبت شد. برای همین از دور مذاکرهکردن سخت است. باید در فضای مسابقه این شرایط به وجود بیاید.
برای المپیک توکیو که سال آینده برگزار میشود، شانس کسب سهمیه دارید؟
نه متأسفانه. سهمیهگرفتن در دوچرخهسواری بر حسب رنکینگ است. نتیجه تعداد حضور هر ورزشکار در تورنمنتهای بینالمللی، یک امتیاز میشود که با توجه به آن امتیاز سهمیه به فرد تعلق میگیرد. دختران ایرانی در سال فقط در یک مسابقه بینالمللی حاضر میشوند. در واقع با این مسیری که میرویم عملا گرفتن سهمیه المپیک برای ما کاری غیرممکن است. من حتی اگر بالاترین امتیاز را در یک رویداد بگیرم باز هم نمیتوانم به رقبایم برسم. کره، چین، تایلند و ژاپن که رقبای ما در آسیا هستند، هم در قالب تیم ملی در مسابقات کسب سهمیه شرکت میکنند و هم در رقابتهای باشگاهی. هر دوچرخهسواری تقریبا 40 تا 50 مسابقه در سال شرکت میکند که نتیجهاش یک سهمیه المپیک میشود. من صفر تا صد کارهای لژیونرشدنم را خودم کردم. بدون اینکه هزینهای از طرف فدراسیون یا جایی برایم خرج شود. درحالحاضر هم چون در مسابقهای شرکت نکردهام، رنکینگی ندارم!
و حرف آخرتان.
دلم میخواهد برای مردمی که در جادهها رانندگی میکنند، بنویسید که مراعات حال ما دوچرخهسواران را بکنند. ما فاقد هر گونه امکاناتی هستیم و پیست مجزا نداریم برای همین ناچاریم در جادههای کشوری تمریناتمان را انجام بدهیم. از مردم میخواهم وقتی دوچرخهسوارها را در جاده میبینند با یکونیم متر فاصله از آنها رانندگی کنند. متأسفانه برخی از رانندهها هم به لحاظ رفتاری تعمدا ما را آزار میدهند و هم اینکه با سرعت از کنار ما سبقت میگیرند. همین بادی که از کنار ماشین به ما میخورد، بس است که ما را به آن طرف جاده پرت کند، چه برسد به اینکه آینه بغل ماشینشان هم به دستمان بخورد. البته چند وقت است در رادیو دارند فرهنگسازی میکنند تا مردم بیشتر با این قضیه آشنا بشوند و ما به لحاظ جانی امنیت داشته باشیم. جادههای ایران اصلا ایمن نیستند. علائم رانندگی کافی ندارند. فقط یک جمله روی تابلو نوشتهاند که حق با دوچرخهسوار است، اما هیچ فرهنگی پشت این تابلو و این جمله نیست. همین الان اگر ما با یک ماشین تصادف کنیم، میگویند مقصر دوچرخهسوار است. چرا؟ چون هیچ قانونی در حمایت از دوچرخهسوار وجود ندارد. بعضی از کشورها مثل ایران هستند که
پیست مجزا برای تمرینات جادهای وجود ندارد، اما در مقابل برای دوچرخهسوارانشان اسکورت در نظر میگیرند. زمانی که برای تمرین به جاده میروند، یک ماشین آنها را اسکورت میکند، اما متأسفانه ما این را هم نداریم!
منبع: روزنامه شرق
دیدگاه تان را بنویسید