لیگ ایران توزیع عادلانه ضعف است
اکثر تیمهای لیگ برتر ایران در یک سطح بازی میکنند و آنهم سطح نازل است. زمینهای بیکیفیت، بازیهای کمگل، تکرار زیاد نتیجه صفر- صفر یا یک هیچ، همه و همه از دل لیگی خارج میشود که در آن توزیع عادلانه کیفیت فنی پایین یا به عبارتی توزیع عادلانه ضعف رخ داده.
اعتمادآنلاین| برای نخستینبار در تاریخ پریمیر لیگ انگلستان تا هفته ششم هیچ تیم بدون شکستی باقی نمانده. جدول لیگ جزیره در یکی از عجیبترین وضعیتهای خودش به سر میبرد و بعد از انجام 6 بازی از بین تاپ سیکس لیگ برتر فقط لیورپول در بالای جدول به چشم میخورد. لیورپولی که باخت 7 بر 2 مقابل استونویلا را تجربه کرده! همه اینها یعنی شاهد یکی از رقابتیترین لیگهای چند سال اخیر هستیم و کسی چه میداند؟ شاید اتفاقی که در سال 2016 رخ داد و لستر ناباورانه یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ فوتبال را رقم زد، بار دیگر رخ بدهد و مثلا تیمی نظیر اورتون که تا پایان هفته ششم صدرنشین لیگ است قهرمانی را به دست آورد. آنچه در این میان جالب توجه به نظر میرسد نگاه مثبت هواداران به اتفاقات لیگ جزیره است. لیگی که در آن خبری از یکهتازی هیچ تیمی نیست، فاصله تیمها با هم کم است و البته میانگین گل فوقالعاده بالایی دارد. بیش از 3 گل در هر دیدار.
واکنشهای مثبت به لیگ برتر انگلیس در حالی است که ما تقریبا هر سال همین داستان را در لیگ خودمان داریم. اما نه تنها از آن تعریف نمیشود بلکه مورد مذمت هم قرار میگیرد. اگر قهرمانی پرسپولیس در فصل اخیر را فاکتور بگیریم یا بهتر بگویم اگر پرسپولیس لیگهای هجدهم و هفدهم را فاکتور بگیریم در فوتبال باشگاهی ایران هیچوقت شاهد قدرتنمایی یک یا 2 تیم نبودهایم. این جمله بارها بین اهالی فوتبال حین برگزاری لیگ دهان به دهان چرخیده که «اکثر تیمها تا هفتههای پایانی هم میتوانند برای قهرمانی بجنگند هم برای فرار از سقوط.» در لیگ قبل استقلال تیم دوم جدول کمتر از نصف بازیهایش را برد. فولاد تیم سوم جدول نیز به همین شکل. تراکتور تیم چهارم جدول 8 مساوی و 8 باخت در کارنامهاش ثبت شد و صنعت نفت آبادان با 11 باخت یعنی تقریبا نصف بازیهایش ششم شد! جالب اینکه تیم سقوط کرده پارس جنوبی جم هم 11 شکست در کارنامهاش ثبت شده بود و تیم سایپا که با خوششانسی در لیگ ماندگار شد نیز 11 بار باخته بود. در لیگهای قبلی هم تیمهای بالانشین معمولا نصف بازیها را برنده از زمین خارج شدند و تعداد باختهای نیمه بالای جدول دستکمی از تعداد باختهای تیمهای سقوطکننده نداشته است. همه اینها یعنی لیگ ایران به شدت نزدیک است. در لیگ پانزدهم استقلال خوزستان با بردن تنها نصف بازیهایش قهرمان شد، آنهم با تفاضل گل نسبت به پرسپولیس.
اما چرا نزدیک بودن تیمها در لیگ ایران بد است و در لیگ برتر انگلیس خوب؟ آیا خیلیها فکر میکنند مرغ همسایه غاز است یا آنطور که چند ماه پیش علیرضا منصوریان ادعا کرد هواداران فوتبال در ایران «فرنگی پرست» هستند؟ احتمالا باید پاسخ این سوال را نه در آمار و ارقام شکستها که توی زمین بازی و با شاخصهای شهودی و جذابیت مسابقات پیدا کنیم. برای شروع میتوانیم این نکته را در نظر بگیریم که توزیع عادلانه فقر و توزیع عادلانه ثروت هر دو به هم سطح شدن یک جامعه منجر میشود. نتیجه یکسانسازی است اما همه میدانیم میان این دو زمین تا آسمان فرق وجود دارد.
قرار نیست خیلی سریع با یک جرقه فوتبال را به مسائل اجتماعی پیوند بزنیم اما فکر کردن به اینکه آنچه در جامعه رخ میدهد به فوتبال هم سرایت میکند چندان غیرمنطقی نیست. همین حالا در سطح کشور به قول اکثر کارشناسان مسائل اجتماعی و اقتصادی طبقه متوسط در حال از بین رفتن است و اکثریت جامعه در حال سقوط به زیر خط فقر هستند. ثروتمندهای فقیر اصطلاحی است که این روزها زیاد شنیده میشود. اینکه طرف ماشینش چند صد میلیون میارزد اما در عوض کردن لنت ترمزش مانده یا خانهاش متری 30 میلیون است ولی نمیتواند شیر دستشوییاش را تعمیر کند. همه مردم از لحاظ اقتصادی در حال نزدیک شدن به هم هستند و آنچه به عنوان شکاف طبقاتی میشناختیم کمکم در حال از بین رفتن است. اما آیا در این همسانسازی فضیلتی وجود دارد؟ پاسخ قطعا خیر است. در فوتبال هم به همین شکل.
کارشناسان در مورد لیگ ایران روی یک نکته اشتراک نظر دارند. تیمهای مدعی تیمهایی هستند که کمتر از بقیه ضعیف هستند. مثلا گفته میشود فصل پیش استقلال سهمیه گرفت چون سایر مدعیان سهمیه بینهایت بد عمل کردند. یا بخشی از قهرمانی پرسپولیس که دو فصل پیش رقم خورد به خاطر امتیاز از دست دادنهای سایرین بود. در مجموع اکثر تیمها در یک سطح بازی میکنند و آنهم سطح نازل است. زمینهای بیکیفیت، بازیهای کمگل، تکرار زیاد نتیجه صفر- صفر یا یک هیچ، همه و همه از دل لیگی خارج میشود که در آن توزیع عادلانه کیفیت فنی پایین یا به عبارتی توزیع عادلانه ضعف رخ داده. در سمت مقابل و در لیگ برتر انگلیس دقیقا برعکس است. تمام 20 تیم لیگ جزیره توانایی این را دارند که با قدرت به موفقیت برسند. تیمهای بزرگ لیگ برتر میدانند ذرهای فرصت دادن به رقبایشان چه بهای سنگینی میتواند داشته باشد. تیمها به هم نزدیک هستند ولی دلیلش ضعیف بودن همه نیست بلکه قدرتمند بودن همه است. آن چیزی که میتوانیم از آن به عنوان توزیع نسبتا عادلانه کیفیت فنی بالا یا به بیان دیگر توزیع عادلانه قدرت نام ببریم. به همین خاطر است که در فوتبال انگلستان نزدیک بودن تیمها
جذابیت است و در لیگ ما نه. این درست که تیمها در فوتبال انگلستان از لحاظ سطح درآمدی یکسان نیستند اما سرانه درآمد همه باشگاهها آن قدری هست که بتوانند فضایی رقابتی را ایجاد کنند.
اینکه چرا در فوتبال باشگاهی ایران توزیع عادلانه ضعف اتفاق میافتد دلایل زیادی دارد که هر کدام بارها جداگانه مورد بررسی قرار گرفتهاند. مدیریت دولتی، مربیان ناآشنا با فوتبال روز دنیا، نبود امکانات و زمینهای ناهموار، زندگی غیرحرفهای فوتبالیستها، عدم توجه به فوتبال پایه و از همه مهمتر ندادن حق پخش تلویزیونی به عنوان اصلیترین درآمد باشگاهها از سوی صداوسیما که باعث شده باشگاهها همیشه با مشکل مالی مواجه باشند از جمله فاکتورهایی است که همه تیمهای ایرانی در آن شریک هستند و حتی اگر تیمی بخواهد خودش را از این چرخه بیرون بکشد سازوکارهای نادرست این اجازه را نمیدهد. در سمت مقابل مدیریت خصوصی، جدا بودن فوتبال از سیاست، امکانات مناسب و زمینهای با کیفیت، مربیان بهروز و درآمدهای بالا از حق پخش چیزهایی است که تمام تیمهای لیگ برتری دارند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید