نگاهی واقعگرایانه به مدیران چند سال اخیر پرسپولیس
پرسپولیس مدیرانی بسیار توانمندتر از عرب، رسولپناه و انصاریفرد میخواهد اما گروهی یا فقط نمره 100 را میدهند یا صفر. افراد برایشان یا قهرمان هستند یا ضد قهرمان. اما باید سیاهی را در کنار سپیدی دید و خوب و بد را کنار هم گذاشت.
اعتمادآنلاین| جعفر سمیعی مدیرعامل پرسپولیس شد؛ نامی که هواداران پرسپولیس انتظارش را نداشتند و در میان اسامی، گزینهها و گمانهزنیها جایی نداشت. در واقع کمتر هواداری رئیس حراست وزارت ورزش و جوانان را میشناسد اما انتخاب او باعث شد بسیاری به یاد ایرج عرب مدیرعامل اسبق پرسپولیس بیفتند که او هم پیش از حضور در این باشگاه ریاست حراست وزارتخانه را برعهده داشت.
از آنجایی که برانکو در زمان مدیریت عرب از پرسپولیس جدا شد تعداد زیادی از هواداران، عرب را مسبب جدایی مرد کروات میدانند و از دوران حضور او اصلاً دلخوشی ندارند. پس از استعفای رسولپناه اکثر آنها خواهان بازگشت حمیدرضا گرشاسبی یا علیاکبر طاهری به صندلی مدیریت باشگاه محبوبشان بودند. مدیرانی که کارنامه نسبتاً خوبی از خود به جا گذاشتند اما اگر بخواهیم به کارنامه عرب نگاه منصفانهای داشته باشیم، باید دوران او را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم. واقعیت این است که برانکو بعد از 3 قهرمانی پیاپی در لیگ برتر، کسب یک جام حذفی و 3 سوپرجام و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا، دیگر انگیزه و اشتیاق زیادی برای ادامه کار در پرسپولیس نداشت و وقتی هم پیشنهاد هنگفت الاهلی عربستان را دریافت کرد، عزم خود را برای رفتن جزم کرد.
عرب همچون میدانست اگر پول برانکو را بدهد، او باز هم به ایران برنمیگردد، تصمیم گرفت پولی را که برای تسویه با برانکو به دستش رسیده خرج نگهداشتن ستارههای تیم کند که پیشنهادهای خوبی برای جدایی داشتند و علاوه بر آن بازیکنی مانند محمدحسین کنعانیزادگان را هم به تیم اضافه کرد. عرب در ادامه گابریل کالدرون را به عنوان سرمربی انتخاب کرد که نشان داد مربی بزرگی است و کارنامه قابل دفاعی با صدرنشین کردن پرسپولیس در نیم فصل و حضور در مرحله نیمه نهایی جام حذفی به جای گذاشت.
برخی گفته اند مدیریت باشگاهی مانند پرسپولیس در قوارههای عرب نبود و شاید اگر از هواداران پرسپولیس میخواستند 50 نفر را به عنوان کاندیداهای مدیرعاملی معرفی کنند، عرب میان آنها دیده نمیشد اما طاهری و گرشاسبی هم مدیرانی بودند که در ابتدا یا چندان شناخته شده نبودند یا برای مدیرعاملی مناسب به نظر نمیرسیدند. طاهری که کارشناس اقتصاد و کارشناس ارشد مدیریت است، توانست درآمدهای مالی پایداری را به وجود آورد و بدهی سنگین مانوئل ژوزه را پرداخت کند.
تیم تحت مدیریت او با حضور ستارگانی از جمله علیرضا بیرانوند، سیدجلال حسینی، وحید امیری و رامین رضاییان توانست نایب قهرمانی و سپس قهرمانی در لیگ برتر را با مربیگری برانکو به دست آورد، قهرمان سوپرجام شود و به نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند ولی نکته منفی و بزرگ دوران مدیریت او، شکایت ریزه اسپور ترکیه از پرسپولیس و محرومیت این تیم از دو پنجره نقل و انتقالاتی و جریمه سنگین مالی به دلیل عقد قرارداد با مهدی طارمی بود. با رفتن طاهری، گرشاسبی آمد که سالهای زیادی در ورزش مدیریت کرده و توانست برنامههای طاهری را ادامه دهد و بازیکنانی مانند مهدی ترابی را در زمان محرومیت پرسپولیس جذب این تیم کند. او رابطه خوبی با بازیکنان داشت که با آنها به قهرمانی لیگ و فینال آسیا هم رسید ولی این موضوع باعث شد قرارداد ستارهها افزایش پیدا کند و قراردادی با ترابی بسته شود که او به راحتی بتواند فسخ کند. گرشاسبی هم به خاطر قانون منع بکارگیری بازنشستگان کنار رفت و جای خود را به عرب داد.
مدیر فوتبالی که هواداران را مأیوس کرد
در این میان تجربه دوباره حضور مدیری فوتبالی مثل محمدحسن انصاریفرد برای پرسپولیسیها خوشایند نبود. در دومین دوره حضور این بازیکن دهه 60 سرخپوشان، پرونده برانکو به سرانجامی نرسید که هیچ، بدهی سنگین کالدرون هم به پرونده قطور پرسپولیس در فیفا اضافه شد. یحیی گلمحمدی اگرچه جانشینی موفق برای مرد آرژانتینی بود ولی نوع جدایی او از شهرخودرو حاشیههای زیادی ایجاد کرد و پول رضایتنامه او به این باشگاه مشهدی هم که هنوز داده نشده است.
در حالی که پرونده ماریو بودیمیر هم هنوز در جریان است. اینها همه در شرایطی است که ایسنا در 24 شهریور 99 در گزارشی اسنادی را منتشر کرد که در آن نشان میدهد انصاریفرد که خود را یک مدیر پرسپولیسی تمام عیار قلمداد میکرد، حدود 17 میلیون تومان از حساب باشگاه برای خرید البسه شخصی هزینه کرده و ظاهراً مشکلات مالی باشگاه هم اهمیتی برای او نداشته است. بعد از او هم که رسولپناه آمد. مدیری که نشان داد شرایط احراز سرپرستی پرسپولیس را ندارد و چه بسیار مدیران شایستهتری میتوانستند به جای او در این سمت باشند. این دکتر دندانپزشک در ویدیوهای منتشر شده با ادبیاتی صحبت میکرد که در شأن مدیری در این سطح نیست اما فارغ از این ویدیوها او توانست به هر ترتیبی که بود بدهی کلان برانکو را تسویه کند تا این کابوس از سر پرسپولیسیها رفع شود.
هرچند که این رفع بدهی با کمک کارگزار و گرفتن وام از بانک اسپانسری بوده باشد. او در ماجرای جدایی ترابی مقصر بود ولی درباره جدایی شجاع خلیلزاده به نظر میرسد که این بازیکن زیادهخواه بوده است. علی علیپور هم که با مصاحبه رئیس باشگاه ماریتیمو مشخص شد که دو ماه قبل از مذاکره با پرسپولیسیها برای تمدید، با پرتغالیها تمام کرده و به توافق رسیده بود. رسول پناه توانست 7 خرید داشته باشد که کمک شایانی به صعود پرسپولیس به فینال آسیا کردند و در نهایت بشار رسن را با چنگ و دندان نگه داشت و اجازه جدایی به او نداد.
تمام اینها را گفتیم تا بگوییم پرسپولیس مدیرانی بسیار توانمندتر از عرب، رسولپناه و انصاریفرد میخواهد اما گروهی یا فقط نمره 100 را میدهند یا صفر. افراد برایشان یا قهرمان هستند یا ضد قهرمان. اما باید سیاهی را در کنار سپیدی دید و خوب و بد را کنار هم گذاشت. قطعاً ممکن است مدیران بسیار بهتری نسبت به سمیعی باشند اما او تازه کارش را آغاز کرده و دیکته نانوشته هم غلط ندارد. او یکی از اهداف اصلی خود را مبارزه با فساد میداند و باید دید چقدر در این مسیر موفق میشود. موضوعی که آینده آن را مشخص خواهد کرد.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید