نگاهی به جنگ لفظی مدیران استقلال در فوتبال برتر
داستان مدیریت در استقلال یک روایت با راوی نامطمئن است. این را بارها گفتهایم. در برنامه دوشنبه شب فوتبال برتر، هم اسماعیل خلیلزاده و هم احمد سعادتمند از جایگاهی حرف میزدند که به عقیده خودشان کاملا بر حق است. اگر مشکلی وجود دارد از طرف مقابل است وگرنه ما کارمان ایرادی ندارد.
اعتمادآنلاین| دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر احمد سعادتمند مدیرعامل سابق استقلال با اسماعیل خلیلزاده رییس هیاتمدیره باشگاه وارد جنگ لفظی شدند. سعادتمند بعد از ناکامی در بازگرداندن استراماچونی، مشکل با فرهاد مجیدی، زیر فشار گذاشتن وزیر ورزش و به راه انداختن جنجالهای زیاد از طریق گفتوگو با رسانهها و صحبت با دوربین باشگاه استقلال برکنار شد. بعد از آن مدیران جدید استقلال هر روز مشکلات تیم را به دوران مدیریتی سعادتمند مرتبط دانستند و این خودش باعث شد مدیرعامل سابق هر چند وقت یک بار سر و کلهاش پیدا و جنجال بیشتری درست شود. شاید به همین خاطر بود که محمدحسن میثاقی در برنامه فوتبال برتر تصمیم گرفت سعادتمند را مقابل خلیلزاده بنشاند تا همه چیز مشخص شود.
سعادتمند و خلیلزاده نامطمئن هستند
داستان مدیریت در استقلال یک روایت با راوی نامطمئن است. این را بارها گفتهایم. در برنامه دوشنبه شب فوتبال برتر، هم اسماعیل خلیلزاده و هم احمد سعادتمند از جایگاهی حرف میزدند که به عقیده خودشان کاملا بر حق است. اگر مشکلی وجود دارد از طرف مقابل است وگرنه ما کارمان ایرادی ندارد. در این بین هر دو نفر مدعی هستند اسناد و مدارکی دارند که نشان میدهد طرف مقابل به نفع باشگاه کار نکرده است. در بحث کارگزاران مالی سعادتمند، خلیلزاده را به آوردن کارگزاری که خودش و خانوادهاش در آن سهام داشتند متهم میکند، کارگزاری که هیچ پولی هم به باشگاه نداد و خلیلزاده، سعادتمند را متهم به این میکند که اسناد باشگاه را رسانهای کرده و از این طریق باشگاه را تحت فشار قرار داده است. سعادتمند میگوید خلیلزاده با نزول کردن پول موجب شده استقلال روزانه ضرر کند و خلیلزاده ادعا میکند سعادتمند با آوردن نام استراماچونی همه را سر کار گذاشته. آنچه در واکنش بینندگان و هواداران باشگاه میتوان به خوبی دریافت، این است که هر دو راوی حاضر در برنامه فوتبال برتر کسانی هستند که نمیتوان چندان به حرفشان اعتماد کرد. هر دو نفر بنا بر منافع خودشان حرف
میزنند و تلاش میکنند مسوولیتی متوجهشان نشود جز در مواقعی که حرکت مثبتی انجام شده. در نامطمئن بودن سعادتمند همین بس که بارها تکرار کرده برای آرامش استقلال حرفی نمیزند اما هنوز برنامه دوشنبه شب تمام نشده با یکی از خبرگزاریها گفتوگوی مفصل انجام داده و همان حرفهای قبل را تکرار کرده. معلوم نیست او بعد از یک ساعت حضور تلفنی در برنامه زنده دیگر چه حرف جدیدی میتوانست داشته باشد. خلیلزاده هم که در مورد همه چیز سند رو میکرد تا آخر برنامه این سوال واضح را پاسخ نداد که شرکت آریا برتر را چرا به استقلال آورد و چرا این شرکت هیچ پولی به باشگاه نپرداخت تا همین مساله بشود سند نامطمئن بودنش. کسی که 6 بار در 12 ثانیه با تکرار کلمه پفک آبی وسط حرفهای سعادتمند نشان داد هدفش روشن کردن فضا نیست و بیشتر قصد دارد رقیب را از میدان به در کند.
استقلال مدتهاست که درگیر این راویان نامطمئن است؛ راویانی که هر کدام بازوی رسانهای مختص به خودشان را دارند و اخبار باشگاه را به شکل کانالیزه به بیرون درز میدهند. همین میشود که اخبار خروجی تیم این همه متناقض است. در یک فقره مذاکره با استراماچونی چندین و چند روایت منتشر شد و آخرینش اسکرینشاتی بود که خلیلزاده روی آنتن زنده منتشر کرد که در آن گفته شده احمد سعادتمند در ایتالیا ملاقاتی با استراماچونی نداشته!
قصه تکراری با آدمهای جدید
کاری که هواداران و بینندگان برنامههای ورزشی در آن زبده شدهاند، تشخیص و بیرون کشیدن واقعیت از میان حرفهای همین راویان نامطمئن است. بینندگان از زمان عادل فردوسیپور در برنامه نود تا همین دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر بارها و بارها از این دعواها روی آنتن زنده دیدهاند. دعوای مدیرعامل با رییس هیاتمدیره. دعوای مدیرعامل سابق با فعلی. دعوای مربی با مدیرعامل. دعوای بازیکن با مربی. دعوای بازیکن با مدیرعامل و... . دیدن این دعواها مانند تماشای فیلمهای سینمایی با پایان باز و کاراکترهایی که همیشه چیزی برای پنهان کردن دارند و واقعیتها را واژگون نشان میدهند ذهن هواداران را ورزیده کرده. اما در کنار اینکه بفهمیم چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ مساله مهم دیگری هم وجود دارد و آن اینکه تا کی قرار است یک فیلم تکراری با سناریوی تکراری و پایان باز ببینیم؟ فیلمی که در آن فقط نقشها عوض میشود. فتحی میشود سعادتمند. رویانیان میشود رسولپناه. منصوریان میشود مجیدی. علی دایی میشود حمید درخشان. فردوسیپور میشود میثاقی. نود میشود فوتبال برتر و این روند الی آخر ادامه دارد.
همانطورکه گفته شد دعوای خلیلزاده و سعادتمند برای بار نخست نیست که روی آنتن زنده اتفاق میافتد و بار آخر هم نخواهد بود. شاید برای یکی، دو روز هم جذاب باشد اما ته آن هیچی نیست چون آخر همه بحثها مجریها میگویند قضاوت را به مردم واگذار میکنیم. اصلا چرا هواداران باید در چنین آزمون سختی قرار بگیرند که بفهمند چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ؟ کجای دنیا هواداران فوتبال با چنین وظیفهای مواجه هستند؟ اصلا در کدام تیم دنیا مدیرعامل با رییس هیاتمدیره مناظره تلویزیونی برگزار میکند؟ اینها چیزهایی است که فقط در ایران و فقط در فوتبال کشورمان رخ میدهد. تمامش هم برمیگردد به فوتبال دولتی و تصدیگری وزارت ورزش روی سرخابیها. حال در این شرایط که دولت روی باشگاهها تسلط دارد چرا مردم باید نشخیص دهند حق با کیست و چرا نهادهای نظارتی همین دولت به باشگاهها ورود نمیکنند؟ وقتی احمد سعادتمند ادعا میکند رییس هیاتمدیره کارگزاری به باشگاه آورده که به منافع خودش برسد آیا این مصداق سوءاستفاده از موقعیت نیست و نباید پیگیری شود؟ به نظر میرسد تنها چیزی که میتواند این داستان تکراری را تغییر دهد همین است که این راویان نامطمئن
مجبور شوند به جای حضور مقابل مردم مقابل بازرسان و بازپرسان در مورد عملکردشان توضیح بدهند.
رسانهها کارشان را میکنند
با این حال نباید از خطوط بالا چنین برداشت شود که ما معتقدیم به دلیل تکراری بودن ماجرا رسانهها باید بیخیال اتفاقات باشگاهها شوند. مشکل اصلی ساختار تکراری و قصه همیشگی رسانهها نیستند. از زمانی که برنامه فوتبال برتر آغاز شد تا اواخر برنامه کانالها و پیجهای اینستاگرامی هواداری در فضای مجازی به میثاقی و برنامهاش حمله کردند که چرا برای استقلال حاشیه درست میکنی؟ میثاقی در جایجای برنامه با زبان اشاره پاسخ این انتقادها را داد و تاکید کرد شفافیت مدیریتی به تیم استقلال کمک میکند و این بحثها هیچ ارتباطی با کادر فنی و بازیکنان فصل جاری استقلال ندارد. با این حال از شدت حملات کم نشد. برخی هم نوشتند که چرا چنین برنامههایی برای پرسپولیس ساخته نمیشود اما میثاقی که یک چشمش به گوشی بود و نظرات را آنلاین میخواند بلافاصله پاسخ این شبهه را هم داد و گفت دو هفته است با مهدی رسولپناه سرپرست سابق پرسپولیس برای حضور در برنامه مشغول رایزنی هستیم اما ایشان قبول نمیکند.
اینکه خواسته شود کنکاشی انجام نشود تا مبادا حاشیهای برای باشگاه به وجود بیاید تفکر اشتباهی است که در برخی هواداران رخنه کرده است. نه در فوتبال که در همه ساحتهای زندگی پیشرفت و حل مشکلات از دل شفافیت و اصطلاحا شخم زدن اطلاعات بیرون میآید. اینکه رسانهها بسیاری از حقایق را افشا میکنند اما تغییری در وضعیت به وجود نمیآید تقصیر آنها نیست. مقصر کسانی هستند که قدرت تغییر دارند اما واقعیتها را میبینند و به روی خودشان نمیآورند. در همین دعوا یا به اصطلاح مناظره سعادتمند با خلیلزاده مشخص شد که مدیران عامل استقلال و پرسپولیس باهم توافق کردهاند که بازیکنی بین دو تیم رد و بدل نشود. این فکت بسیاری از حواشی ممکن را از بین میبرد. حالا همه میدانند چرا شاهین طاهرخوانی که مدتی قبل با استقلال فسخ کرده بود به پرسپولیس نرفت و تمام بحثهایی نظیر رقم درخواستی یا علاقه نداشتن مربی یا دستهای پشت پرده تمام میشود. فکتهای زیاد دیگری را هم میتوان از دل اظهارات مدیران استقلال بیرون کشید. مثلا پیامی که سعادتمند رسانهای کرد و مدعی شد استراماچونی آن را فرستاده و نشان میدهد آنها با هم در ایتالیا ملاقات داشتند.
در حالی که نگاه دقیق به اسکرینشات منتشر شده نشان میدهد مربی ایتالیایی به وضوح میگوید امیدوارم در آینده بتوانم شما را ببینم. پیام استرا ریپلای روی پیام سعادتمند است که خطوط اولش پیداست. سعادتمند نوشته «استراماچونی عزیز من به خاطر سی میلیون هوادار کیلومترها راه در شرایط پاندمی آمدم ...» از همین دو خط میتوان فهمید در ادامه نوشته شده آمدم شما را ببینم که استرا در پاسخ به این پیام نوشته «من شنیدم شما چه کار کردید. این یک افتخار بزرگ است. من یک جنتلمن و آدم جدی هستم. بخشی از فوتبال. میخواهم از شما و تلاشهایتان تشکر کنم. امیدوارم یک روز شما را ببینم و حضورا از شما تشکر کنم.»
این دو پیام به وضوح نشان میدهد ملاقاتی در ایتالیا شکل نگرفته و این میتواند مبنای بسیاری از قضاوتهای هواداران در مورد اظهارات احمد سعادتمند باشد که به مدت چند ماه تاکید داشت استرا را دیده و او را راضی به بازگشت کرده. اگر سعادتمند از طریق رسانهها تحت فشار قرار نمیگرفت، ممکن بود این پیام هرگز منتشر نشود. پس هواداران چه استقلال، چه پرسپولیس و چه هر تیم دیگری مطمئن باشند فواید چنین برنامههایی در مورد تیمشان بسیار بیشتر از ضررش است.
آزمون اخلاقی خبرنگاران
یکی از اتفاقات جنجالی برنامه فوتبال برتر جایی بود که اسماعیل خلیلزاده، ویس احمد سعادتمند که به یک شخص رسانهای ارسال کرده بود را پخش کرد. در این ویس سعادتمند میگوید مجیدی و خلیلزاده و موسوی (دیگر عضو هیاتمدیره) دستشان توی یک کاسه است و از طرف مقابل میخواهد متنی که او آماده کرده با عکسی که خودش مشخص میکند، منتشر کنند تا به این افراد ضربه وارد شود. این ویس جنجال زیادی به راه انداخت و چیزهای زیادی را مشخص کرد. از جمله اینکه در استقلال مدیران به جای کمک به حل مشکلات تیم درگیر دعواهای درونی و حذف یکدیگر بودند. جالب اینکه تمام این افراد توسط وزیر ورزش به هیاتمدیره راه مییابند اما در زدن زیراب هم از هیچ کوششی دریغ نمیکنند.
جدا از این مساله انتشار ویس سعادتمند توسط خلیلزاده یادآور انتشار فایلهای صوتی و تصویری رسولپناه بود که مدتی قبل رخ داد و در نهایت به استعفایش منجر شد. میثاقی بعد از تمام شدن ویس گفت آقا تو را به خدا از این ویسها پخش نکنید. در بین خبرنگاران هم این بحث به راه افتاد که آیا منتشر کردن پیامهای خصوصی یا اظهاراتی که یک شخص در جمع خودمانی و خارج از زمان مصاحبه بر زبان میآورد کاری درست و اخلاقی از سوی خبرنگاران است یا خیر؟ برخی خبرنگاران معتقد هستند که افشای حقیقت بر هر چیزی ارجح است و مهم نیست طرف دلش بخواهد حرفش منتشر شود یا خیر. مخالفان هم معتقدند چنین کارهایی تمام اعتماد بین رسانه و افراد را مخدوش میکند. آنها با اشاره به قوانین قضایی تاکید میکنند ارائه مدرک جرمی که به شکل غیر قانونی به دست آمده ارزش ندارد به این خاطر که حفظ حریم شخصی افراد بسیار مهم است. انتشار صوت یا تصویر یک فرد بدون رضایت خودش هم مصداق بارز نقض حریم شخصی افراد به حساب میآید و باز موافقان به این نکته اشاره میکنند که یک فرد مسوول شخصیت حقوقی دارد و شخصیت حقوقیاش حریمی ندارد. به نظر میآید داستانهای اخیر مدیران استقلال و پرسپولیس و انتشار صوت و تصویر آنها فارغ از بحث فوتبالیاش این چالش قدیمی را هم دوباره زنده کرده باشد. چالشی که جای بحث فراوان دارد و به نظر نمیرسد بتوان برایش یک حکم کلی در نظر گرفت.
وزیر کی حرف میزند؟
از اتفاقات رخداده در برنامه دوشنبه شب برنامه «فوتبال برتر» تکراریتر انتقادات رسانهها از وزیر ورزش است. این انتقادات نباید متوقف شود چرا که هیچوقت نباید یادمان برود که احمد سعادتمند، مهدی رسولپناه، اسماعیل خلیلزاده، محمدحسن انصاریفرد، امیرحسین فتحی، ایرج عرب و تمام مدیران ناموفق و پر اشتباه چند سال اخیر سرخابیها با دستور مستقیم وزیر ورزش منصوب شدهاند. بدهیها، ناکامیها، سوء نیتها، اشتباهات فاحش و کلی مشکل دیگر دقیقا از جانب افراد نزدیک به وزیر ورزش رخ داده. حال اینکه چرا نه مسعود سلطانیفر برای کارنامه ناامیدکنندهاش پاسخگو نیست و نه مجلس کاری به کار او دارد سوال بیجوابی است که شاید هرگز پاسخش را پیدا نکنیم. نمایندگان مجلس هر بار بحث رقمهای میلیون دلاری در فوتبال مطرح میکنند در رسانهها حاضر میشوند و با گفتن جمله «هر کس اشتباه کرده خودش باید غرامت بدهد» خودی نشان میدهند و بعد دوباره غیب میشوند تا پرونده بعدی. هیچوقت هم کسی که اشتباه کرده از جیبش پولی پرداخت نکرده است. وزیر هم با قدرت سر جایش است. کاش برخی نمایندگان مجلس همانقدری که از قبل فوتبال به اسم و رسم رسیدند کمی هم به وظیفه
ذاتیشان عمل میکردند و با فشار روی وزیر از او میخواستند در تصمیماتش دقت بیشتری بکند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید