کد خبر: 455351
|
۱۳۹۹/۱۰/۱۰ ۰۹:۲۷:۰۰
| |

احسان حدادی:

بعضی ها می گفتند خارپاشنه پایت را با ته خیار درمان کن

احسان حدادی پرتابگر دیسک المپیکی، با جراحی خارپاشنه پای چپش با خیال راحت تمرین می‌کند. تمرین برای بهترین نتیجه در چهارمین المپیک اما جراحی در آلمان برایش انتقادات زیادی در پی داشت.

بعضی ها می گفتند خارپاشنه پایت را با ته خیار درمان کن
کد خبر: 455351
|
۱۳۹۹/۱۰/۱۰ ۰۹:۲۷:۰۰

اعتمادآنلاین| احسان حدادی پرتابگر دیسک المپیکی، با جراحی خارپاشنه پای چپش با خیال راحت تمرین می‌کند. تمرین برای بهترین نتیجه در چهارمین المپیک اما جراحی در آلمان برایش انتقادات زیادی در پی داشت. هرچند خودش برایش مهم نیست و معتقد است بی‌دلیل بزرگ شده و بیشتر شیطنت رسانه‌ای بوده و بس. رکورددار پرتاب دیسک آسیا برخلاف منتقداتش که او را متهم به سفر برای تفریح می‌کنند، از خستگی سفر می‌گوید و اینکه خیلی وقت‌ها قید سفر با شرایط عالی را زده است.

صفحه تو تیک آبی داشت اما حالا فعالیتی نداری و ما برای لایو از یک فن‌پیج با تو ارتباط گرفتیم. چه اتفاقی افتاده؟


من صفحه شخصی داشتم، عید که کرونا گرفتم، می‌خواستم از گوشی قبلی‌ام به گوشی جدیدم منتقل کنم. عجیب بود یک بنده خدایی گفت صفحه همه آدم‌های مطرح دست من است، من هم اعتماد کردم و گوشی‌ام را به او دادم تا صفحه‌ام را در گوشی جدیدم ریخت اما از فردایش نتوانستم وارد صفحه‌ام شوم. به او که گفتم، گفت قسمت ورزش‌های منهای فوتبال تعطیل است، فقط صفحه فوتبالی‌های اینستا باز است. تعجب کردم که چه می‌گوید (‌باخنده). خلاصه که نشد برگردم به صفحه‌ام خیلی هم به اینستا ایمیل زدم، هنوز درست نشده، به تازگی اینستا ایمیل زده که تصویری تماس می‌گیرند تا دوباره صفحه‌ام به خودم برگردد. البته اینستا خیلی هم مهم نیست، ما ایرانی‌ها آن را خیلی جدی می‌گیریم، یکی از دوستانم می‌گفت اینستاگرام به زودی بسته می‌شود.

حالا که عصر ارتباطات و فضای مجازی است، تعطیلی اینستا شدنی است؟


تعطیل که نمی‌شود، افراد باید هزینه پرداخت کنند، برنامه نمی‌نویسند که ما با آن ماهی 200 میلیون درآمد داشته باشیم.

احسان از انتقادات به جراحی پایت در آلمان شروع کنیم. خیلی‌ها می‌گفتند حدادی خار پاشنه‌اش را در ایران عمل کند. واقعاً نمی‌شد اینجا عمل کنی؟


این قضیه خیلی بی‌دلیل بزرگ شد. چون من نه اولین ورزشکاری بودم که برای جراحی به آلمان رفتم و و نه آخرین. خیلی‌ها رفتند و آمدند، مشکلی هم نبود. این قصه تنها شیطنت رسانه‌ای بود و فقط خروجی‌اش هم، تأخیر اعزام من بود. همه می‌دانستند که اگر من برای جراحی بروم، برمی‌گردم. فدراسیون پزشکی یک شورای پزشکی دارد و تصمیم گرفت تا در آلمان جراحی کنم. کارهای اولیه‌اش هم انجام شد و من هم رفتم و برگشتم، اصلاً مهم نبود که اینقدر به آن بپردازند. خیلی هم جراحی سختی بود.

از چه نظر سخت بود؟


فکر می‌کردیم فقط خار پاشنه است، یکسری‌ها می‌گفتند زگیل اما وارفتگی استخوان است که در پا درمی‌آید. یک‌ فرد معمولی می‌تواند تا آخر عمرش با آن راحت زندگی کند اما برای ورزشکار حرفه‌ای که هر روز با کفشی که کفه‌اش محکم است روی دایره بتنی تمرین می‌کند، سخت است. من هم می‌خواستم ورزش را ادامه بدهم، اگر می‌خواستم ورزش را رها کنم، قطعاً جراحی نمی‌کردم.

همه می‌گفتند نمی‌شد اینجا عمل کرد؟


من که تصمیم‌گیرنده نبودم. فدراسیون پزشکی و شورایش با 7-8 پزشک این تصمیم را گرفتند. این‌طوری نیست که من بروم به کمیته المپیک و بگویم مرا بفرستید آلمان. کشور ما که خیلی بی‌در و پیکر نیست. هرجا یک مسئول دارد، دوومیدانی مسئول اردوهای من است، فدراسیون پزشکی کارهای پزشکی می‌کند، وزارت ورزش مسئول کل ورزش‌هاست و کمیته المپیک هم مسئول اعزام ورزشکاران به مسابقات. هرجایی مسئول خودش را دارد و من برای کسی تصمیم نمی‌گیرم.

تو قبل از سفر به آلمان گفته بودی دکترم باید تضمین بدهد که من به ورزش برمی‌گردم. این به دلیل عدم اعتماد به دکترهای ایرانی بود یا اینکه فکر می‌کردی ایرانی‌ها نمی‌توانند پایت را جراحی کنند؟


اصلاً بحث اعتماد نیست. بحث این است که من ورزشکار حرفه‌ای هستم و آدم عادی نیستم که برایم مهم نباشد. من دومین سهمیه المپیک را برای ایران گرفتم و برای حضور در المپیک تلاش می‌کنم. البته سهمیه‌ام کار شاقی نبود اما تنها ورزشکار کاروان ایران هستم که برای چهارمین بار به المپیک می‌روم. شاید در این دوره کسی مثل من نباشد که چهارمین‌بار به المپیک می‌رود، جراحی پایم هم برای این بود که با قدرت به توکیو بروم و بهترین نتیجه را در المپیک توکیو بگیرم. همه جراحی‌های قبلی هم در آلمان و زیر نظر یک پزشک بوده است. این کار هم بین ورزشکاران مرسوم است که تا آخر ورزش تیغ یک پزشک به ورزشکار بخورد. نمی‌شود پاهایت را آلمان عمل کنی، زانویت را کابل، دیسکت را دوحه قطر و توقع مدال هم داشته باشی.

رفتی خار پاشنه عمل کنی و دکتر گفت آشیل پایت هم مشکل دارد. چرا ایران متوجه نشدی؟


من فکر می‌کردم آشیل پایم است اما خار پاشنه از زیر پا در می‌آید، دو خار اضافه هم از پشت پا و زیرآشیل درمی‌آید. آنجا که عکس گرفتند، دیدند این استخوان اضافه است تصمیم گرفتند که آن را هم جراحی کنند و یک جراحی کامل و موفقیت‌آمیز کردم که دکتر هم راضی بود. جراحی که سه ساعت و نیم هم طول کشید.

پس جراحی سنگینی بود؟


بله، ساده نبود.

هزینه 8 هزار یورویی جراحی را فدراسیون پزشکی داد؟


من به این حرف‌ها اصلاً اهمیت نمی‌دهم. ما باید حساب کنیم این 8 هزارتایی که برای این آدم خرج کردیم طرف چه افتخاراتی آورده؟ مگر این افتخارات را برای خودش گرفته؟ یا به قول معروف به درک که آورده. ولی باز قرار است مدال بگیرد، حالا این سهمیه گرفته جزو اولین نفرها هم بوده، می‌خواهد در بازی‌های آسیایی باز طلا بگیرد و شانسش هم خیلی زیاد است. اگر برای او خرج نکنیم، کس دیگری هست که جایگزینش کنیم؟ برای او خرج کنیم که صد درصد است. یک ورزشکار داریم چرا برایش هزینه نکنیم؟ همه جای دنیا آرزوی‌شان است، وقتی ورزشکاری دارند حفظش کنند اما ما در ایران می‌گوییم نه همین جا عمل کند خار پاشنه‌اش را، ته خیار بگذار تا خار پاشنه‌ات جدا شود، یا تخم مرغ ببند، می‌افتد.

این توصیه پزشکان بود؟


به خدا می‌گفتند. بار اولی که می‌خواستم بروم اما به دلیل ویزایم نگذاشتند، آقایی در فرودگاه به من گفت آقااحسان شنیدم برای پاشنه ته خیار را بگذاری می‌افتد. من باجناقم خارپاشنه داشت ته خیار گذاشت خوب شد.

می‌گفتند جراحی برای احسان بهانه بوده تا برای سفر و تفریح به اروپا برود.


من از 17 سالگی سفرهای زیادی رفتم. مدعی هم نیستم چون برای کارم بوده و مربی‌هایم آنجا بوده‌اند، یا بقیه رفتند، من هم با خودشان بردند. از اول که به دنیا آمدم نه با مدال المپیک به دنیا آمدم و نه 4 دوره طلای بازی‌های آسیایی داشتم و نه رکورددار آسیا و جزو پنج نفر برتر دنیا بوده‌ام اما من خیلی سفر رفته‌ام و از سفر خسته‌ام. اردوهایی هم که می‌روم صرفاً برای تمرین بهتر است. نکته‌ای را برای آنهایی که نمی‌دانند، می‌گویم‌؛ ما زمانی که تابستان به سفر می‌رویم پول تو جیبی، هتل، بلیت هواپیما می‌دهند و می‌گویند بیا و ما ناز می‌کنیم. یوسین بولت قهرمان 100 متر دنیا، تنها برای ورود به کشور میزبان دایموند لیگ 150 هزار دلار می‌گرفت، فقط برای حضور در آن کشور.

این پول را میزبان می‌دهد یا اسپانسر؟


هرکس، برای اسپانسرها مبلغی دارد؛ مثلاً نفر اول باشی 30 هزار دلار می‌دهند. نایکی 40 هزار دلار می‌دهد. من به دلیل تحریم ایران، اسپانسر ندارم اما رقیب من 60 هزار دلار در دایموند لیگ می‌گیرد. بعد می‌گویند احسان دوست دارد به اروپا برود. شاید کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند آرزوی‌شان باشد که به آنجا بروند اما به نظر من بهترین کشور دنیا ایران است. در آمریکا، اروپا و آسیا با هرکسی که حرف می‌زنم، از رفتن پشیمان است، چراکه می‌دانند بهترین جای دنیا اینجاست اما ما قدر کشورمان و داشته‌هایش را نمی‌دانیم و متأسفانه حرف می‌زنیم.

گفتی هر دوومیدانی‌کاری که به مسابقات دایموند لیگ می‌رود، پول می‌گیرد. تو آخرین باری که رفتی چقدر گرفتی؟


چون کشور ما تحریم است و از اسپانسرهای مسابقات نمی‌توانیم پول بگیریم. 2008-9 اسپانسر من معروف بود که هزینه یکسری اردوها، بلیت هواپیما و لباس‌ها را می‌داد. یک زمان یادم است به حدی لباس به من می‌دادند که در اروپا برای اینکه اضافه‌بار نخورم، لباس‌هایم را در فرودگاه می‌گذاشتم اما حالا چون از مدال المپیکم فاصله زیادی می‌گذرد، پول نمی‌گیرم اما برای دایموند لیگ از سه تا هفت هزار تا برای ورودمان می‌دهند. ولی چون اسپانسر ندارم در 10 سال گذشته نسبت به رقبا خیلی کمتر گرفته‌ام. من با حساب کتاب متوجه شدم از سال 2010 تا 2020، هشت میلیون دلار ضرر کردم.

احسان بعضی‌ها می‌گویند تو در المپیک توکیو مدال بگیر نیستی اما خودت حرف دیگری می‌زنی.


10 هزار و 900 نفر به المپیک می‌روند و از این جمع 950 ورزشکار مدال طلا و نقره و برنز می‌گیرند. همه هم مدعی و بهترین‌های دنیا هستند. 12 هزار ورزشکاری که به المپیک می‌روند، می‌شوند بهترین ورزشکاران بین 8 میلیارد آدم روی زمین، یعنی 12 هزار نفر آدم با انگیزه که با تلاش به المپیک رسیدند. از این تعداد 950 نفر مدال می‌گیرند که می‌شوند اسطوره. آنهایی که طلا می‌گیرند بحث‌شان جداست. همین که ما یک نفر را داریم برای چهارمین‌بار به المپیک می‌رود، سطح بالا و اسطوره می‌شود. آیا حالا جای دیگری از دنیا کسی این حرف‌ها را درباره ورزشکارش می‌زند؟ مثلاً بگوید آقای بولت 35 سال دارد و شانس مدال نیست و نباید برود. چرا خرج بولت می‌کنند؟ اصلاً طرز حرف زدن ما ایرانی‌ها اشتباه است. رسالت خبرنگار کمک به ورزشکار است نه تخریب او اما متأسفانه خیلی از خبرنگاران ما تخریب می‌کنند؛ کیانوش رستمی وزنه نزده نمی‌تواند. خانم X در کاراته پایش مشکل دارد و نمی‌تواند. سهراب مرادی نمی‌تواند، در حالی که حالا باید به آنها کمک کنید. مدال المپیک زمانی به دست می‌آید که همه از یک نفر حمایت کنند. من، حمید سوریان، ساعی، دبیر و... مدال المپیک را یک تنه نگرفتیم. حمایت فدراسیون و بقیه هم بوده که این مدال به دست آمده اما حالا می‌گویید احسان شانس ندارد و برایش هزینه نکنید؟ تا زمانی که شما بهترین هستید در رشته‌ات هم وظیفه فدراسیون است هم خودت که دل بسوزانی و برای بهترین نتیجه بجنگی.

تو برای بهترین نتیجه می‌جنگی؟


قطعاً. اگر غیر از این بود دیوانه نبودم خار پاشنه‌ام را از پایم در بیاورم. 72 ساعت گریه کنم روی تخت بیمارستان.

از درد گریه کردی؟


بعد از این جراحی‌ام گریه کردم. من 7-8 عمل مختلف داشتم اما این بدترین دردی بود که کشیدم. علتش هم انرژی‌های منفی‌ای بود که یکسری‌ها برایم فرستادند.

یادم هست از تو خواستم که ویدئو بفرستی اما قبول نکردی.


دلیل ندارد، من روی تخت بیمارستان پایم را بیاورم بالا گریه کنم که فالوورم بالا بروند. (باخنده)

نکته‌ای که خیلی آن را مطرح می‌کنند، اینکه می‌گویند احسان با جار و جنجال پول می‌گیرد و نمی‌گذارد فدراسیون حقش را بخورد. نظر خودت چیست؟


این حرف‌ها کاملاً غیرحرفه‌ای است. وزیر ورزش و رئیس کمیته المپیک کسانی هستند که کاملاً به ورزش اشراف دارند، مثلاً احسان حدادی مدال نگرفته است و به فدراسیون می‌رود می‌گوید به من پول بدهید. اصلاً شما خبرنگار با کسی که مدال ندارد مصاحبه می‌کنید؟ اگر من ممدقلی در جوب بودم، کسی می‌آمد دنبالم؟ شما و بقیه به دلیل اینکه 10 مدال آسیا، جهان و المپیکم با من مصاحبه می‌کنید. من یک‌بار می‌توانم با جار و جنجال پول بگیرم، 10 بار که نمی‌توانم، من 20 سال است که در ورزش هستم، حتماً چیزی در من دیده‌اند که می‌گویند احسان توقعش زیاد است، اگه صد را می‌خواد ما 80 تا به او بدهیم تا تمرین کند اما مطمئن هستیم نتیجه می‌گیرد. شما دو دفعه کسی را گول می‌زنید اما دفعه سوم که طرف گول نمی‌خورد.

درست است می‌گویند تو حتی وقتی در اردو نیستی حقوق دلاری برای مربی‌ات می‌گیری؟


مگه من داروغه‌ام. اگر اینقدر گردن کلفت هستم، خب دمم گرم واقعاً. بابا مملکت صاحب دارد، وزارت و کمیته المپیک نظارت می‌کنند. مگر می‌شود خونه باشم، سوت بزنم و بدون اردو، بعد بگویم حقوق مربی‌ام را بدهید. مربی می‌آید قرارداد می‌بندد و صفر تا صدش مشخص است. کمی هم من زبلی به خرج می‌دهم تا در قراردادهایی که می‌بندیم، مو لای درزش نرود که مثل فوتبال جریمه بدهیم.

تا به حال مشکلی که در فوتبال پیش آمده، در دوومیدانی افتاده؟


نه. مک مربی‌ام تا المپیک با فدراسیون قرارداد داشت و من زمانی که کرونا داشتم، به مربی‌ام گفتم دو ماه حقوق نداری، گفت قرارداد دارم، گفتم اما حالا تمرین نداریم. بابا قانون هست و فدراسیون هم امور مالی دارد، همه چیز مشخص است، سند و مدرک هم هست.

تفتیان می‌گفت با شرایط بدی که دوومیدانی دارد، من و احسان پوست کلفت بودیم که ماندیم. نظر تو چیست؟


تفتیان نظر خودش را داده، ولی حرف از پوست کلفت نیست و من به ورزشم علاقه دارم. برایش تلاش می‌کنم و بابت رفتن روی سکو خوشحال می‌شوم.

شاید منظور او به شرایط سخت دوومیدانی بوده؟


بحث، بحث پوست کلفتی نیست. سیستم دوومیدانی از اول اشتباه بوده، نه حالا، از اول این‌طوری بوده که ورزشکارانش باید مربی بیاورند و هزار تا کار دیگر می‌کردند. سیستم ما مثل کشتی، تکواندو و وزنه‌برداری نبوده که مشخص باشد تو قهرمان المپیکی، پس جایگاهت اینجاست، مدال آسیایی داری جایگاهت اینجاست، آنها کمپ تمرینی دارند. ورزشکاران دوومیدانی به خاطر شرایطی که بوده از قدیم خودشان مربی‌شان را پیدا می‌کردند و برای همین شرایط این است که می‌بینیم.

در پرتاب دیسک استعدادی می‌بینی که بعد از تو جایت را پر کند؟


ما استعداد زیادی در ایران داریم. یعنی وفور نعمت در ایران از لحاظ استعداد در همه رشته‌ها هست اما هم کم‌توجهی می‌شود به آنها و هم زودتوجهی. زود برای اینکه می‌خواهیم یکی را بزرگ کنیم تا مثلاً احسان حدادی زیاد حرف می‌زند با آلترناتیو می‌خواهیم جلوی او را بگیریم. این اشتباه است که در خیلی از رشته‌ها وجود دارد، ورزشکاری که در قهرمانی آسیای جوانان و نوجوانان اول می‌شود می‌گوییم این می‌شود X. در حالی که باید مربی خوب برایش بگیریم و فیزیوتراپ تا در سالیان متوالی و کم‌کم به جایی برسد که احسان حدادی حالا هست اما حالا من کسی را ندیدم در ایران که بگویم این آقا چند سال دیگر قهرمان المپیک می‌شود یا سهمیه می‌گیرد.

حالا برنامه‌ات چیست؟


اواخر هفته برای تمرین یک ماهه به کیش می‌روم. یک‌شنبه هم جلسه خوبی با فدراسیون داشتیم و برنامه‌ها را دادم و یکسری تصمیم‌ها هست که باید زودتر گرفته شود. شرایط پایم هم بهتر است و امیدوارم تمرینات را خوب شروع کنم تا در المپیک بهترین نتیجه را بگیرم.

بهترین نتیجه یعنی طلا؟


قطعاً می‌تواند طلا باشد، بعد هم به ترتیب نقره، برنز، تا نفر هشتم که به فینال المپیک می‌رسد.

تو طرفدار پرسپولیس هم هستی؟


بله.

پس بازی‌هایش در لیگ قهرمانان آسیا و فینال را دیدی. چطور بود؟


من بازی با السد تیم ژاوی را دیدم و فینال را که متأسفانه باختیم. اتفاقاً فینال را همراه حسین توکلی دیدیم که خیلی ناراحت شد می‌گفت حالم گرفته شد اما باز هم تیم پرسپولیس یکی از بهترین تیم‌های آسیاست.

بازی را با گزارش عادل دیدی؟


دقیقاً من بازی فینال را با گزارش او دیدم.

بعد از مدت‌ها نبود عادل، شنیدن گزارش بازی با صدای او چطور بود؟


خیلی خوب بود. فردوسی‌پور که یکی از بهترین گزارشگران ایران است، تحصیلکرده، با پرستیژ و خوشتیپ. من خاطره خوبی هم از او دارم. او پرتاب نقره‌ای من در المپیک لندن را گزارش کرد، بعد هم یک ساعت با او گپ زدم که خیلی خوب بود. حالا افرادی مثل فردوسی‌پور در صدا و سیما پر هستند اما قدرشان را نمی‌دانیم.


منبع: خبرورزشی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها