خوش به سعادت شما آقای کیروش!
از صمیم قلب به خوشاقبالی و پیشانی بلند کارلوس کیروش غبطه میخوریم؛ به مردی که خودش نیست، اما لشکر حامیانش بهطور بیوقفه در حال اعتبارسازی برای او هستند.
اعتمادآنلاین| از کلکلهای حیرتانگیز فضای مجازی که بگذریم، میرسیم به اظهارنظر مهدی طارمی که در بازگشت کاروان تیم ملی گفت: «داریم ثمره تغییر نسل کیروش در تیم ملی را میبینیم.» خب خدا را شکر که ناکامیهای دور رفت ناشی از بیعرضگی مارک ویلموتس بود و کامیابیهای دور برگشت از صدقه سر نسلسازی کیروش رخ داد. تو گویی در دور رفت ویلموتس یک اتوبوس بازیکن با خودش از بلژیک آورده بود و آنهایی که باختند، ربطی به این تیم برنده نداشتند!
به گزارش همشهری، آنچه امروز میبینیم، ستایشبرانگیزترین ورژن مهدی طارمی است. او از نظر فنی در سطح کیفی بسیار مطلوبی قرار دارد و میزان اثرگذاریاش در تیم ملی هم به حد مورد انتظار رسیده است. طارمی حتی از نظر رفتارهای بیرون از زمین هم بسیار رشد کرده و بابت همه اینها باید به او تبریک گفت. با این حال ارزشافزودهای که او بیخود و بیجهت به سرمربی پیشین تیم ملی میبخشد بههیچوجه قابل هضم نیست. بسیار ساده و بدیهی است که وقتی یک مربی در یک بازه زمانی 8ساله هدایت تیمی را برعهده دارد، خودبهخود تغییر نسل اتفاق میافتد. شما حتی اگر بدترین و بیربطترین مربی تاریخ را هم بهمدت 8سال در یک تیم مشغول بهکار کنید، بالاخره تغییر رخ خواهد داد؛ چرا که گروهی از بازیکنان پا به سن میگذارند و بازنشسته میشوند. بنابراین با فتحالفتوحی طرف نیستیم که ارزش و اعتبار آن منحصرا مربوط به کارلوس کیروش باشد. نکته طعنهآمیزتر اما این است که بسیاری از بازیکنان فعلی تیم ملی اصلا ربطی به کیروش ندارند. اینها در دوره مربی پرتغالی یا گل نکرده بودند یا دیده نمیشدند و جایی در تفکرات او نداشتند.
از مهدی طارمی عزیز سؤال میکنیم شجاع خلیلزاده در دوران حضور کیروش روی نیمکت تیم ملی، چندبار دعوت شد و چند بازی انجام داد؟ صادق محرمی چطور؟ احمد نوراللهی چی؟ علی قلیزاده، جعفر سلمانی، سیامک نعمتی، دانیال اسماعیلیفرد، مهدی قائدی و خیلیهای دیگر چطور؟ بعضی بازیکنان هم به اندازهای کیفیت دارند که هر کسی سرمربی تیم ملی باشد از آنها استفاده میکند. مثلا چهکسی ممکن بود در این سالها چشم از سردار آزمون یا خود مهدی طارمی بپوشد؟ ستارهای مثل وحید امیری معتمد تمام مربیان دوران بازیاش بوده است؛ چهکسی ممکن بود در تیم ملی به او میدان ندهد؟ مسلما کیروش هم با ذکاوتش به رشد بازیکنانی مثل مرتضی پورعلیگنجی، سعید عزتاللهی و... کمک کرد، اما همه مربیان کموبیش از این کشفها دارند. همین حالا دوران استفاده از امثال رامین رضاییان، وریا غفوری، امید ابراهیمی، مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و چند نفر دیگر به پایان رسیده؛ لابد این را هم باید بهحساب تغییر نسل اسکوچیچ ظرف تنها 7بازی بگذاریم و تا 50سال دیگر از آن یاد کنیم!
کارلوس کیروش در مجموع برای فوتبال ایران مربی خوب و موفقی بود. او خودش به اندازهای روی این نیمکت دستاورد داشته که نیازی به اعتبارسازیهای کاذب نداشته باشد. این قبیل تمجیدهای غلوشده و بیجهت از مربی پرتغالی، تنها ارزش اصل کار او را زیر سؤال میبرد و لوث میکند. شاید به صلاح کل فوتبال ایران باشد که واقعیتی به نام «پایان کیروش» را بپذیرد، او را به تاریخ بسپارد و بیش از این در دوقطبیهای فرسایشی و بیفایده دست و پا نزند. اگر سند محضری بدهیم و قبول کنیم که تا 200سال آینده اصل و اساس همه موفقیتهای تیم ملی به کیروش بر خواهد گشت، دست برمیدارید و مربیان بعدی را هم «آدم» حساب میکنید؟
دیدگاه تان را بنویسید