کد خبر: 500285
|
۱۴۰۰/۰۴/۰۹ ۰۸:۳۵:۰۰
| |

هر روز بیشتر دلتنگ عادل می‌شویم

سندرم داد بی‌قرار

«خدای من گل سوم برای کرواسی زده میشه! گل سوم برای کرواسی زده میشه! سه - سه مساوی! ماریو پاشالیچ! ماریو پاشالیچ! معجزه‌وار کرواسی برمی‌گرده به این مصاف! خدای من! چه هجومی! تیم زلاتکو دالیچ چگونه بازگشت به این بازی؟! این ارسال! این سر! تمام! تمام! سه - سه مساوی! ماریو پاشالیچ! تک‌تیراندازی که اومد و بازی رو مساوی کرد! چه سانتر دقیقی! انگار نقاله به پاش بود! درست روی سرش! این لمس توپ! جای بحثی نبود! اجازه نفس کشیدن نداد! لبخند رو دوباره هدیه می‌کنه به مردم کشورش! سردیدنی او! زلاتکو دالیچ و کروات‌ها در مقابل سرنوشتشون میجنگن! توی اوج ناامیدی هم میشه امیدوار بود! این درسیه که فوتبال میده! و فوتبال یعنی زندگی! حس و حالی عجیب و غریبی...» 

سندرم داد بی‌قرار
کد خبر: 500285
|
۱۴۰۰/۰۴/۰۹ ۰۸:۳۵:۰۰

اعتمادآنلاین| «و گل توی دروازه! سرخی روبرتو! چی شد تو این بازی! چیه این فوتبال اصلا؟! معجزه نیوکمپ! 6 بر یک به نفع بارسلونا! اشک واژه کمیه برای امری! اینجا توپ روی دروازه فرستاده میشه، آفساید هم نبود! پاس نیمار و چه توپی رو قطع کرد سرخی روبرتو! مهم‌ترین گل تاریخ عمرشو زد. بارسا 6 پی اس جی یک!»


به گزارش اعتماد، پاراگراف اول واکنش عباس قانع گزارشگر بازی اسپانیا و کرواسی از چارچوب یورو 2020 روی گل سوم کروات‌ها بود. او بیش از دو دقیقه بدون توقف با بالاترین ولوم صدا جوری که هر لحظه احتمال می‌رفت حنجره‌اش پاره شود داد زد و آن جملات را بر زبان آورد و مغز مخاطبان را زخمی کرد. تازه این همه حرف‌هایی که زد، نیست چرا که اگر می‌خواستیم همه آنچه قانع بعد از گل کراوسی گفت که تا بعد از شروع مجدد بازی هم ادامه داشت بیاوریم باید نصف متن را به حرف‌های او اختصاص می‌دادیم.

پاراگراف دوم واکنش عادل فردوسی‌پور روی گل ششم بارسلونا به پاری‌سن‌ژرمن در بازی معروف به معجزه نیوکمپ است. جایی که برای نخستین‌بار در تاریخ یک تیم موفق شد در حالی که بازی رفت را 4 بر صفر باخته در بازی برگشت 6 بر یک برنده شود و صعود کند. عادل بدون اینکه داد و بیداد راه بیندازد و هر کلمه را سه بار تکرار کند و از اصطلاحات عجیب و غریب مثل تک‌تیرانداز و نقاله بگوید و به مردم درس زندگی بدهد، در چند جمله شرح گل را می‌دهد و بسیاری از آنچه می‌خواهد انتقال پیدا کند را می‌گذارد روی دوش تصاویر تلویزیونی. جالب اینکه آن گزارش هنوز بعد از 5 سال در خاطر هواداران فوتبال ثبت شده و جمله «چیه این فوتبال» وارد ادبیات طرفداران این رشته شده است. این در حالی است که اوج درام آن بازی چندین برابر بازی دوشنبه شب یورو بود.

مطمئنا اگر عباس قانع گزارشگر آن بازی معروف بارسلونا پاری‌سن‌ژرمن می‌بود تنها چیزی که در خاطر بینندگان تلویزیونی باقی می‌ماند، داد و هوار پیوسته یک آدم در نیمه شب بود که بیننده را مجبور می‌کرد صدای تلویزیون را ببندد یا خیلی کم کند. همان کاری که اکثر تماشاگران فوتبال هنگامی که گزارشگر بازی عباس قانع است و گلی به ثمر می‌رسد انجام می‌دهند، چرا که برای قانع مهم نیست چه مسابقه‌ای را گزارش می‌کند، چه دقیقه‌ای، چه تیمی گل زده یا به چه شکلی توپ وارد دروازه شده. او سندرم داد بی‌قرار دارد. پس داد می‌زند و به داد زدن ادامه می‌دهد تا خودش خسته شود.

مدت‌هاست طرفداران فوتبال به هر شکلی که ممکن است با گذاشتن پست‌ها و استوری‌های جدی، با متلک، با ساختن کلیپ‌های شوخی و راه‌های دیگری که به ذهن‌شان می‌رسد نسبت به گزارش برخی گزارشگران تلویزیون انتقاد می‌کنند اما مثل همیشه برای صداوسیما تنها چیزی که ارزش ندارد نظر مردم است. جالب اینکه خود این گزارشگران هم با اینکه صد در صد نظر مردم را می‌دانند و به عنوان مثال خود عباس قانع حتما هزاران بار سوژه شدنش را دیده، تلاشی برای بهتر شدن انجام نمی‌دهند.

وقتی در بازی اسپانیا کرواسی موراتا گل چهارم را به ثمر رساند قانع که احتمالا به او گفته بودند اینقدر حرف نزن و بگذار مردم تصویر گل را ببینند، بعد از چند جمله حماسی گفت اجازه بدهید سکوت کنم تا از زیبایی گل لذت ببرید. اما او چند ثانیه بیشتر نتوانست دوام بیاورد و دوباره رشته کلام را به دست گرفت و دوباره داد زد و دوباره تماشاچیان را واداشت صدای تلویزیون را کم کنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها