کد خبر: 523390
|
۱۴۰۰/۰۸/۳۰ ۱۰:۰۵:۰۰
| |

ماجرای نجاری که رئیس فدراسیون شد

داورزنی: دیگر جایی نمی‌روم/ وقتی گفتم باید قهرمان آسیا شویم، همه خندیدند

رئیس فدراسیون والیبال گفت: هیچ منصبی برای من به اندازه کار کردن در والیبال، انگیزه ندارد.

داورزنی: دیگر جایی نمی‌روم/ وقتی گفتم باید قهرمان آسیا شویم، همه خندیدند
کد خبر: 523390
|
۱۴۰۰/۰۸/۳۰ ۱۰:۰۵:۰۰

اعتمادآنلاین| از حدود سال 66 وارد مدیریت در ورزش شده و سلسله مراتب را طی کرده است؛ مدیرکل تربیت بدنی استان‌های کردستان، خراسان، سمنان و کرمانشاه را در کارنامه دارد. مشاور و هماهنگ کننده و مدیرکل امور استان های سازمان تربیت بدنی بوده است. رئیس فدراسیون چوگان و سوارکاری را برعهده داشته و مدیریت عامل باشگاه‌های ورزشی مختلف را در کارنامه کاری خود دارد. همچنین بیشترین افتخار را در فدارسیون والیبال به دست آورده است. معاونت وزیر ورزش در دولت دوازدهم هم جزو کارنامه کاری وی است. محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال این روزها دغدغه‌اش حمایت از مربیان ایرانی و موفقیت با آنها در المپیک پیش‌رو است.

به گزارش فارس،در ادامه متن صحبت‌های محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال را می‌خوانید:

*چه سالی ازدواج کردید؟

سال 60.

*چه طور با همسرتان آشنا شدید؟

برادر همسرم سر پل ذهاب با من بودند. مهریه هم 14 تا سکه است.

*شما زمانی نجاری هم می‌کردید. درست است؟

بله؛ از 10 سالگی در کنار پدر کار می‌کردم و تقریباً تا زمانی که جنگ شروع شد، من هم درس می‌خواندم و هم کار نجاری انجام می‌دادم. جنگ باعث شد وارد سپاه شویم.

*بعد از مدت‌ها، یک ورزشی سکان وزارت ورزش را در دست گرفته است. نظرتان در این خصوص چیست؟

هم دولت و هم وزارتخانه هنوز بعد از رای اعتماد مجلس به سجادی در حال انتخاب کابینه، معاون‌ها و دیگر مسئولان هستند. آنها هنوز در کش‌و‌قوس این بحث‌ها هستند، اما فدراسیون ها در حال انجام کارهای خود هستند. دوستانی که با ساختار ورزش آشنایی دارند، می‌دانند که بخش عمده‌ای از کار ورزش قهرمانی را فدراسیون‌ها انجام می‌دهند. در بحث زیرساخت‌ها و ورزش همگانی و توسعه زیرساخت‌ها، وزارتخانه باید اهتمام جدی داشته باشد که این سه چهار هزار پروژه نیمه تمام را تمام کند.

وزارت ورزش یک نقش نظارتی کلان بر امور دارد و تقریباً حمایت کننده است و از برنامه‌ها پشتیبانی می‌کند. البته می‌دانید که ما در کشور اگر بخواهیم فقط به کمک وزارت ورزش بسنده کنیم، شاید 20 درصد برنامه‌ها را بتوانیم اجرا کنیم. نتایجی که شما در قهرمانی فدراسیون‌ها می‌بینید؛ یعنی اگر کشتی ما نایب قهرمان جهان می‌شود یا والیبال به موفقیت‌هایی در عرصه جهانی و آسیایی می‌رسد، قسمتی از آن حمایت‌هایی است که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش انجام می‌دهد، اما بخش غالب منابع درآمدی‌اش را حداقل در بعضی رشته‌ها مثل کشتی، والیبال و فوتبال خود فدراسیون‌ها هستند که با تولید خوب‌شان به دست می‌آورند؛ یعنی تولید خوب ما، تیم ملی خوب است.

*شما مدتی معاون وزیر ورزش بودید. برای حل معضلات ورزش چه نقشه راهی داشتید؟

بحث مفصل در وزارت ورزش صورت گرفته و متاسفانه هنوز به راه حل منطقی درستی نرسیده‌ایم. چون خلاصه کلام این است که ما در کشور خیلی از امور جزیره‌ای اداره می‌شود. وزیر ورزش برای خودش بحث‌هایی را دنبال می‌کند از آن طرف حوزه مالیاتی ما کار خودش را می‌کند. ما حتی جلسه گذاشتیم با وزیر اقتصاد و دارایی و در آن جلسات تصمیماتی گرفته شد، اما بعد می‌گویند نه اینجا وزیر حق نداشته چنین چیزی را بگوید!

*چه کسی این را می‌گوید؟

دستگاه نظارتی...

*مثلا سازمان بازرسی یا دیوان محاسبات؟ نمونه‌ای بابت این ادعای خود دارید؟

بله؛ سازمان بازرسی. شما می‌آیید یک دفعه بعد از 3 سال از قانونی که تصویب شده آن را اعلام می‌کنید. مثلاً این اتفاقی که در حوزه مالیاتی افتاده، مربوط به سال 91 تا 95 است. بعد سال 97 می‌رویم سراغ فدراسیون‌ها که شما چرا آن زمان اظهارنامه نداده‌اید؟ چرا در زمانی که قانون ابلاغ شده این کار اتفاق نیفتاده است؟ من جلساتی را با دوستانم سازمان بازرسی داشتم. بعضی از اتفاقاتی که می‌افتد دوستان سازمان بازرسی می‌گویند این قانون است و حق هم دارند و من هم باید قانون را اجرا کنم.

من نیازی به پول دولت ندارم. فدراسیون والیبال نیاز به پول دولت ندارد. دولت اگر کمک می‌خواهد کند، به استان‌ها کمک کند. دوستان می‌گویند دولت می‌آید یک پولی را می‌دهد باید نظارت کند، اشکالی هم ندارد. پول هم ندهد بیاید نظارت کند، اما نمی‌شود فدراسیون را با ساختار دولتی اداره کرد. یک نکته جالب بگویم. ما در قوانین داریم که به عنوان فدراسیون ملی تسهیل ارز کنیم. مثلا در سال 500 هزار دلار از کارهایی که دنبال می‌کنیم، از فدراسیون جهانی و از میزبانی‌هایی که می‌گیریم ارز به دست می‌آوریم، اما 25درصد باید مالیات این ارز را پرداخت کنیم! کجای دنیا این اتفاقات می‌افتد؟ بدون نظارت دولت فدراسیون‌ها آب هم نمی‌توانند بخورند. دولت باید بر فعالیت‌های تک تک فدراسیون‌ها نظارت کند، اما نه دخالت.

*چرا قول کسب سکو در المپیک را دادید، اما در تحقق آن ماندید؟

من در آن نماندم! 100 سال است که والیبال در کشور ما متولد شده و امسال صدمین سال تولد است. 85 سال بود که ما در

والیبال آسیا و جهان حضور داشتیم. در جهان کمتر، اما در آسیا حضور داشتیم و بزرگترین آرزوی والیبال در 20 سال قبل این بود که بتوانند از سد کره و چین و ژاپن بگذرند. در این فضا من مسئولیت فدراسیون را پذیرفتم. گفتم ما باید قهرمان آسیا شویم، همه خندیدند و گفتند مگر می‌شود؟ تا زمانی که کره و چین و ژاپن هستند نمی‌توانیم قهرمان آسیا شویم. گفتم ما باید برویم المپیک؛ 57 سال است که والیبال در المپیک است. 52 سالش ما نبودیم. اصلاً کسی در بین خانواده والیبال، کارشناسان و مردم تصور اینکه روزی والیبال ما به المپیک برود هم برایشان سخت بود. ما اگر آرمان نداشته باشیم و اگر اهداف بلند نداشته باشیم، اگر قله تعریف نکنیم، به سمت این قله حرکتی اتفاق نمی‌افتد. این قهرمان آسیا چه زمانی تحقق پیدا کرد؟ سال 2011. یعنی از 2006 که این شعار را مطرح کردیم 5 سال طول کشید. ما در 2009 با مرحوم معدنی و در فیلیپین نایب قهرمان شدیم. در سال 2010 هم در بازی‌های آسیایی با مرحوم حسین معدنی نایب قهرمان شدیم. استارت کار ما برای رسیدن به موفقیت‌ها از سال 2011 به بعد اتفاق افتاد. ما ولاسکو را به خدمت گرفتیم. وی که آمد، هم تغییر دیدگاه‌ها اتفاق افتاد و باورها تغییر کرد.

*ولاسکو را چه کسی معرفی کرد؟

خودم. من از بین 32 مربی به 3 مربی رسیدم. پرندی، آناستازی و ولاسکو گزینه‌های من بودند که با هر سه نفر به صورت مستقیم خودم مذاکره کردم. پرندی و ولاسکو را دعوت کردیم و به ایران آمدند، چون آن موقع آناستازی گفت با لهستان قرارداد دارم، اما با آن دو گزینه دیگر در تهران نشستی داشتیم که در نهایت ولاسکو را انتخاب کردیم. ما در سال 2011 تلاش‌مان این بود که بتوانیم وارد لیگ جهانی شویم؛ به دلیل اینکه می‌دانستیم در لیگ جهانی هر سال 15، 16 بازی رسمی با تیم‌های بزرگ دنیا انجام می‌دهیم.

در سال 2012 توانستیم این اتفاق را رقم بزنیم. از زمانی که وارد لیگ جهانی شدیم، والیبال ما شخصیت جهانی پیدا کرد. تفکرات بازیکنان، رفتار بازیکنان و عملکرد آنها کلاً تغییر کرد و بعد از آن تا الان 4 بار قهرمان آسیا شده‌ایم. آرمانی که برای فدراسیون و تیم ملی تعریف کرده‌ایم، این است که ما در جمع 4 تیم برتر جهان قرار بگیریم. من این بحث را مطرح کردم و گفتم که ما آرمان‌مان این است که برویم جزو 4 تیم برتر و پس از آن نیم نگاهی هم به سکو داشته باشیم.

*بخشی از کارشناسان می‌گویند «آلکنو» انتخاب خوبی نبود؛ قبول دارید؟

نه، قبول ندارم! ما بعد از قطعی شدن حضورمان در المپیک 2020 با کولاکوویچ دنیا درگیر کرونا شد و همه مسابقات به تعویق افتاد. کولاکوویچ قراردادش تا پایان المپیک بود؛ المپیک که عقب افتاد یعنی عملاً ما یا باید می‌گفتیم کولاکوویچ با همین شرایطی که هست ادامه بدهد، حقوقش را پرداخت می‌کردیم و می‌آمد در مسابقات المپیک حضور پیدا می‌کرد. یک جلسه عمومی با 60، 70 کارشناس گذاشتیم و بدون استثنا همه کارشناسان مطرح کردند که مربی خارجی بعد باید جایگزین کولاکوویچ شود که امضا و اظهارنظر تمام اعضا موجود است. ما هم پس از بررسی شرایط به 5 گزینه نهایی رسیدیم. اولویت اکثر اعضا انتخاب آلکنو بود. آلکنو هم در روسیه قرارداد داشت، باید مسابقات لیگ روسیه تمام می‌شد که بتوانند به ما ملحق شوند. من می‌گویم انتخاب آلکنو انتخاب درستی بود، اما اینکه اگر ما شرایطی را فراهم می‌کردیم که او زودتر با تیم کار کند، بازی‌های تدارکاتی و رسمی بهتری را قبل از المپیک انجام دهد، شاید نتایج تغییر می‌کرد.

نوساناتی که ما در تیم داشتیم، نوسانات عجیبی بود. ما در بازی اول لهستان را بردیم. المپیک را ما به کانادا باختیم؛ البته از حق نگذریم که بازیکنان ما انصافاً در طول این چند سال گذشته برای کشور افتخارآفرینی کردند، اما برخی‌ها در المپیک در حد و اندازه‌ای که خودشان از خودشان انتظار داشتند، نبودند.

*دلیل این نوسانات چه قدر فنی و چه قدر حاشیه‌ای بود؟ مثلاً حاشیه‌های سعید معروف با آلکنو...

نه؛ این‌ها اثرگذار نبود. واقعیت قصه این است که مثلاً بازیکنی مثل امیر غفور در شرایط 100درصدی خودش نبود. حتی خود سعید معروف هم همین شرایط را داشت؛ معروف یکی از اسطوره‌های والیبال کشور و جهان است. از طرف دیگر ما تعداد دیگری از بازیکنان‌مان مصدومیت‌هایی را داشتند که در المپیک نمی‌توانستند باشند.

*به هر حال شما نمی‌توانید همه چیز را بگویید؛ مثلاً آن صحنه‌ای که سعید معروف رفت گوشه زمین یعنی یک اتفاقاتی افتاده است دیگر!

نه، این اتفاق به این معنی نیست که سعید با آلکنو مشکل دارد. سعید بچه بسیار متعصبی است در کار و شدیداً دوست داشت که تیم در المپیک نتیجه بگیرد یا مثلاً میلاد عبادی‌پور چه قدر در لیگ جهانی تحت فشار قرار گرفت؟

*اهل فوتبال هم بودید؟

تفریحی.

*طرفدار قرمز و آبی نیستید؟

خیر.

*زمزمه برای حضورتان در مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس شنیده می‌شد.

نه؛ حالا دوستان محبت داشتند یکی دوجایی مطرح کردند، اما من خودم گفتم علاقه‌ای ندارم به دلیل اینکه اساساً فلسفه برگشت من به والیبال چیزی نبود که الان بخواهم برگردم و بروم پرسپولیس. یکی از رشته‌هایی که حضرت آقا خیلی به آن علاقه دارد و دوست دارد و تعقیب می‌کند والیبال است. من وقتی از والیبال رفتم حدود دو سال طول کشید. در آن مقطع دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم. آخر جلسه که دیگر همه رفتند ما خدمت‌شان رسیدیم که خداحافظی کنیم، حضرت آقا من را نگاه کردند و گفتند که حواس‌تان به والیبال هست؟ شب قبل از آن تیم ما با آمریکا بازی کرده بود بالاخره بازی‌اش هم واگذار کرده بود. ایشان فرمودند یکی دو سالی است که والیبال افت کرده و بیشتر به آن برسید. برای همین هیچ منصب و پست دیگری در مدیریت اجرایی، برایم آن انگیزه‌ای که الان والیبال دارد را ندارد.

*شائبه‌هایی درمورد پسرتان مطرح شده بود و می‌گفتند به صورت انحصاری رفته و رستورانی را گرفته است.

اصلاً و ابداً. می‌توانید با او صحبت کنید. بحث‌هایی مطرح می‌شد که پاسخش را همان مقطع دادم. مجتبی‌مان مهندس معمار و متولد سال 64 است. نه پسرم و نه دو دخترم نه کاری به دولت دارند و نه کار دولتی می‌کنند و نه در این بخش ارتباطی با ورزش دارند. وی با چند نفر از دوستانش یک رستورانی را راه‌اندازی کرد که به دلیل شرایط اقتصادی و نرخ ارز و ... در نهایت تعطیلش کردند. بحث‌های دیگری هم بود، فوتبال و استقلال و پرسپولیس و این حرف‌ها؛ بحث‌هایی بود که متاسفانه در فضای مجازی عنوان می‌شد، اما چون اهمیت نداشت پاسخی به آنها ندادیم.

*اخیراً اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی فوتبال نام مهدی طارمی را از لیست تیم ملی خط زد. اگر شما رئیس فدراسیون فوتبال بودید در این موضوع دخالت می‌کردید که این حل بشود یا خیر؟

قطعاً همین طور است من این باور را دارم که اگر روی سرمربی تیم به جمع‌بندی می‌رسیم نباید در کارهایش دخالت کنیم. به لحاظ فنی این اختیار را باید سرمربی تیم داشته باشد که بتواند نفرات خودش را انتخاب کند. بازی به بازی شرایط هر بازیکن فرق می‌کند، ضمن اینکه من احترام می‌گذارم به تک‌تک بازیکنان ملی‌پوش‌مان در فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال و... یادم است یک زمانی ولاسکو آمد و دو تا از بهترین‌های ما را خط زد. بازی تدارکاتی می‌خواست برود، ولی در بازی بعد دوباره از آنها استفاده کرد. در مقطعی سعید معروف را کنار گذاشت و از امیرحسینی استفاده کرد. در مقطعی هم کاپیتان تیم ملی را کنار گذاشت. حالا شما راجع به یک سرمربی صحبت می‌کنید که کاندیدای بهترین مربی سال شده است. الان معدل کاری که سرمربی تیم ملی فوتبال دارد انجام می‌دهد معدل خوبی است. باید به نظر سرمربی احترام بگذاریم. این جزو بحث‌هایی‌ است که اگر روزی مربی نتیجه نگیرد، می‌تواند بگوید شما در کار من دخالت کردید!

ما یک روزی نشستیم با کواچ صحبت کردیم و به جمع‌بندی رسیدیم که نمی‌توانیم با هم ادامه بدهیم. محترمانه از هم خداحافظی کردیم، چون مکانیزم کار کواچ این بود که با دو نفر از مربیانی که از صربستان با خودش آورده بود کار می‌کرد و ما هم به این دو نفر اعتقاد نداشتیم. فکر می‌کنم که الان مقطعی نیست که تیم ملی فوتبال ما بخواهد وارد این چالش‌ها شود. اگر همه بایستیم کنار که هر اتفاقی افتاد همه حمله کنیم به سرمربی، این خوب نیست. در شرایطی هستیم که شاید نظر کادر این است که یک فرصتی هم به دیگران بدهد.

*عطایی همچنان سرمربی می‌ماند؟

بله؛ در خدمت‌شان هستیم.

*دیگر سرمربی خارج نمی‌آورید؟

فعلاً نه؛ اگر هم بخواهیم بیاوریم به عنوان سرمربی نمی‌آوریم. شاید اگر عطایی نیاز داشته باشد و بگوید من فلان آدم را می‌خواهم که در کادر کمکم کند به خدمت بگیریم، اما به عنوان سرمربی دیگر با مربی وطنی کار می‌کنیم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها