علی کفاشیان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال:
احمدینژاد استقلالی بود و سلطانیفر پرسپولیسی/ اسحاق جهانگیری اجازه نداد کیروش از تیم ملی برود
علی کفاشیان، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال گفت: معاون اول رئیس جمهور اسحاق جهانگیری میخواستند کیروش در تیم ملی بماند.
به اعتقاد خودش آدمی اشتباهی بود که به صورت ناخواسته و به طور تصادفی وارد فوتبال شد اما برای اهالی فوتبال که سرخورده از ناکامیهای گذشته بودند، خندههای او در برابر مشکلات، تحمل ناپذیر بود. با این حال وقتی چهار سال نخست ریاستش در فوتبال تمام شد، همه اهالی فوتبال به صورت یک صدا خواهان ماندن او و پیروزی بر نماینده دولت در انتخابات بودند. او به همین ترتیب تا سال ۹۵ بر مسند ریاست نشست و یکی از مهمترین تصمیمات دوران فوتبال ایران را گرفت.
به گزارش ایسنا، کفاشیان در سال ۹۰ و بعد از ناکامی در صعود به جام جهانی ۲۰۱۰، به سراغ کارلوس کیروش رفت و او را به عنوان مربی تیم ملی برگزید و این اتفاق آغازگر عصری جنجالی در فوتبال ایران بود؛ عصری که به اعتقاد بسیاری کیروش بر فوتبال ایران و علی کفاشیان مدیریت میکرد.
علی کفاشیان در این این گفت و گو از هشت سال مدیریت بر فوتبال در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و جریانهای مربوط به انتخاب سرمربیان تیمهای ملی و نتایجی که رقم خورد و حاشیههایی که به وجود آمد، سخن به میان آورده است که در ادامه مهمترین بخش های آن را میخوانید:
*فدراسیون فوتبال برای دولت احمدی نژاد مهم بود و این که چه کسی رئیس آن باشد. مثل الان نبود که کسی کاری نداشته باشد و بلاتکلیف باشد.
*احمدی نژاد به علی آبادی گفته بود که خودت بیا نامزد فدراسیون شو و فدراسیون فوتبال را اداره کن.
* فیفا گفت که علیآبادی نمیتوان همزمان رئیس سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال باشد و او را حذف کردند.
*روز مجمع فقط من نامزد بودم و گفتند اگر همه موافق هستند، صلوات بفرستند. بعد گفتند اینطور نمیشود. هر کس میخواهد از جای خود بلند شود. از روی ناچاری همه بلند شدند. من را هم نمیشناختند. من هیچ صحبتی نکرده بودم و برنامهای هم نداشتم. به همین سادگی رئیس فدراسیون فوتبال شدم.
*من همزمان دبیرکل کمیته ملی المپیک هم بودم. تصور کنید یک میز بود و همه دورش نشسته بودیم.
*گفتم؛ دکتر دادکان کار خودت را بکن و جلو برو و کاری را که میخواهی انجام بده و به آنها (دولت) بگو چشم. درگیری در فوتبال کمکی نمیکند. یک جایی نکاتی هست که اگر نقطه نظری میدهند بگو چشم اما کارت را بکن.
*هر جا قافیه کم میآید، به رئیس فدراسیون گیر میدهند شما دولتی هستد. وقتی فیفا حساس میشود میگویند شما غیردولتی هستید.
*مربی خارجی هندوانه در بسته است و مدتی از هر فشاری راحت هستیم. دیگر اینکه این مربی خارجی موافق و مخالفی ندارد و به قرمز و آبی مربوط نمیشود.
*علیآبادی در یک جلسه گفت: نظر ما یک مربی ایرانی خوب است و او را هم انتخاب کردیم و گفت نام سرمربی علی دایی است.
*یکی از سختترین کارها انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال است. این انتخاب میتواند شما را بالا ببرد که من را با کیروش بالا برد و میتواند شما را پایین بیاورد که تاج را با ویلموتس پایین آورد.
*سختترین پست ورزشی کشور ریاست فدراسیون فوتبال است. بهترین، قشنگترین و خوشگلترین جا ریاست کمیته ملی المپیک است.
*وقتی به کره و ژاپن ببازیم میگوییم شکست خوردیم اما بازی با عربستان حساسیت خاصی دارد. مردم دوست دارند این تیم را همیشه ببریم.
*بعد زا باخت تیم ملی برابر عربستان جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بود که علی آبادی گفت که نظرمان این است که با توجه به باخت به عربستان علی دایی نباشد.
*قطبی با چرب زبانی و صحبتهای جذابش آمد. گفت من کره را خوب میشناسم. شرط کردیم اگر کره را بردی و به جام جهانی رفتی، حق الزحمه میدهیم.
*رئیس تربیت بدنی گفته بود که دنبال مربیای باشید که در جام جهانی قبلی در آفریقای جنوبی کار کرده باشد و او را بیاورید. به سعیدلو گفتیم هزینه بالا است گفت ما میدهیم. ما هم رفتیم سراغ کیروش.
*رئیس فدراسیون پرتغال گفت کی روش از نظر فنی خیلی خوب است اما اخلاقش تند است و باعث شد با فیفا درگیر شویم و نتوانستیم کار کنیم.
*با کیروش صحبت کردیم او بررسی کرد و گفت من نمیآیم. ما دنبال گزینههای دیگر بودیم برخی نیز گزینههایی مثل ویلموتس، گواردیولا و فلانی را مطرح میکردند.
*دوباره ترابیان تماسی با کیروش گرفت و گفت بیا ایران را ببین و او هم گفت میآیم. کیروش به تهران آمد و کمپ را هم دید و بعد از بازدید خود گفت قبول میکنم. همان جا هم یک قراردادی را تنظیم کردیم و ایشان سرمربی شد.
*معاون اول رئیس جمهور (اسحاق جهانگیری) یا برادرش میخواستند کیروش بماند. آقای فریدون هم بودند.
*بعد از اینکه به جام جهانی رفتیم، او محبوب شد و حمایتها زیاد شد.
* زمان گودرزی با کیروش توافق کردیم که برود. ما هم خسته بودیم و او هم خسته شده بود. وزیر هم او را نمیخواست. کیروش میخواست خداحافظی کند. وزارت ورزش گفته بود که کیروش نباشد اما دوباره از دولت گفتند باید کیروش بماند.
*من به اسدی گفتم تو با کیروش مخالفت کن و بعد من میآیم میگویم چنین و چنان است و شما را آشتی میدهم. وقتی کیروش ما را اذیت میکرد، ما همینطور او را اذیت میکردیم.
*کیروش رحمتی را نمیخواست. رحمتی هم گفت چون نمیخواهی خداحافظی میکنم. اگر کیروش میخواست او میرفت و عذرخواهی هم میکرد.
*کیروش دیسیپلین خاصی داشت و همه باید از کادرفنی و ورزشکار از او تبعیت میکردند. او بازیکنانی را که یک مقدار خود را سر میدانستند کنار گذاشت و تعارف هم نداشت.
*قلعهنویی توانمند بود، اما هر زمان که نام او را را در هیات رئیسه مطرح کردم او رای نیاورد.
*قلعهنویی هر وقت من را میبیند میگوید در حق من خیانت کردی. میگفتم اینطور نبود که من نگذارم یا لج باشم و پدر کشتگی داشته باشم. خدایی هر بار که او را مطرح میکردیم، رای نیاورد.
*وقتی کیروش به زمین میرفت، به کرهایها استرس میداد. او از آنها زهر چشم گرفته بود.
کیروش باید روی لباسهای تیم نظر مثبت میداد. در سفری که به دبی رفته بود، مدیر آلاشپرت قول داده بود که اگر در مناقصه پیروز شدیم و شما لباس را تایید کنید، یک حقالزحمهای را به شما خواهیم داد. وقتی با این شرکت قرارداد بستیم، گفتند میخواهیم پولی هم به این مربی بدهیم. ما گفتیم موافق نیستیم. او هم میگفت که لباس این شرکت خوب نیست.
*در بازی با کره لباس نایکی آورد گفت اگر غیر از این باشد اصلا بازی را میبازیم. گفت ما با آلاشپرت بازی نمیکنیم. گفتم حتی اگر بازی را هم ببازیم. من اجازه نمیدهم و باید آلاشپرت باشد.
*وکیل کیروش گفت که موافقت او را گرفتیم صد هزار دلار به کیروش میدهید و او هم دیگر حرفی نمیزند.
*ما با تیمهای بزرگ بازی نکرده بودیم. مشکل ما این بود بازی تدارکاتی قوی نداشتیم. باور را نداشتیم که در جام جهانی جلوی برزیل و آلمان باشیم. بعد کیروش این بارو را به وجود آورد.
*خاطره خوب ما با آرژانتین بود این بود که ایرانیها و برزیلیها ما را تشویق میکردند. برزیلیها با آرژانتینیها خوب نبودند و یک پارچه ما را تشویق میکردند.
*قرارداد بازی ما تا جامجهانی بود و کیروش گفت میروم و ما هم گفتیم فکر یک سرمربی دیگر باشیم. همان موقع بعد از بازی سوم کیروش در رختکن خداحافظی کرد و بازیکنان زار زار گریه میکردند. بازیکنان به او علاقه داشتند.
*خودمان هم بدمان نمیآمد کی روش برود. خیلی اذیت میکرد. در استرالیا خیلی اذیت کرد. یک بازیکن ما پایش شکسته بود، کیروش می گفت در اردو باشد. می گفتیم خب برود تهران عمل کند. می گفت نه اینجا باشد.
*ایشان یک اخلاقهای خاصی داشت که بالاتر از خود را نمیدید. مربی ایرانی هم خود را بالاتر از همه میبیند. من به او می گفتم با مربیان جلسه بگذار و به تفاهم برسد اما کیروش میگفت اگر کسی میآید بگویند او بهترین است.
*وقتی تیم امید نتیجه نمیگرفت، کی روش میگفت تقصیر من نیست و وقتی تیم نتیجه میگرفت میگفت من گفته بودم.
*کی روش اجازه نمیداد بازیکنان تیم ملی به تیم امید بروند و تیم ملی امید در سایه بود. ما هم دوست نداشتیم تیم ملی امید در سایه باشد.
*کیروش کریمی را آورد اما قطعا با روحیاتی کریمی داشت، نمیتوانست مثل منصوریان باشد که هر چه کیروش میگوید، انجام دهد. من هم حدس میزدم کریمی ادامه ندهد.
*کیروش دوست نداشت یک مربی ایرانی بتواند جای او مطرح شود. مارکار همیشه کنارش بود اما تا میگفتی یک مربی ایرانی بیاوریم، میگفت مارکار هست.
*صداوسیما هزارها میلیارد تومان از پخش مسابقات سود میبرد اما چیزی را به فوتبال نمیدهد و یک ظلم به فوتبال کشور است.
*وقتی کسی زورش زیاد باشد ظلم می کند. یک زمانی ضرغامی فهیم است و علاقه دارد و صحبت میکند و حق پخش میدهد.
*دولت، گودرزی را به خاطر برخورد با فوتبال کنار گذاشت. گودرزی مخالف سرسخت تاج بود. در مجلس و در وزارت اطلاعات گفته بود که او را عوض کنند اما گفتم او را عوض نمیکنم و تاج باید کارش را ادامه دهد.
*من به زنان خیلی خدمت کردم. اولا بحث حجاب بود. زمان ما با حجاب بودند و فیفا میگفت به هر عنوانی با حجاب مخالف است.
*بازی های آسیایی فوتسال زنان را تشکیل دادیم. تیم ملی ایران با خانم مظفر که از بهترینهای فوتسال زنان است، راهی مالزی شدند و با افتخار بازی کردند و توانستند ژاپن، تایلند و مالزی را شکست دهند
*من شنیدم که سلطانیفر قرمز بود. احساس میکردم سعیدلو هم گرایش رنگی دارد. عباسی درگیر این مسائل نبود. علیآبادی هم به طور کلی به فوتبال علاقه داشت. گودرزی هم ضد فوتبال بود.
*احمدی نژاد طرفدار استقلال بود. این را هم شنیده بودم. رفتیم گزارشی هم دادیم که گفت «چرا زنان را به ورزشگاه راه نمیدهی؟» گفتم «آقای دکتر از من میپرسی؟ بفرما مجوز بگیر، من فردا به استادیوم راه میدهم».
دیدگاه تان را بنویسید