یادداشت تحیلی سرپرست سابق تیم ملی؛
چرا فوتبال ما از کره و ژاپن عقب افتاد؟
باید بپذیریم مهمترین عامل پیشرفت در ورزش و بهخصوص فوتبال تفکرات مدیران این رشته پرطرفداراست.
مجتبی خورشیدی، سرپرست سابق تیم ملی فوتبال ایران در یادداشتی به بررسی مدل مدیریت فوتبال ایران و کشورهای پیشروی فوتبال آسیا پرداخته است.
به گزارش ورزش آنلاین، بدون اغراق و البته بیتردید میتوان به این واقعیت اذعان داشت که فوتبال ما که زمانی قدرت اول آسیا بود، بهشدت رو به افول است و میبایست دلخوش تک ستارهها باشیم که بتوانند با نبوغشان نتیجه را به نفع ما تغییر دهند.
درعوض فوتبال کره، ژاپن، عربستان و حتی چین و ویتنام و تایلند درحال پیشرفت است.
باید بپذیریم مهمترین عامل پیشرفت در ورزش و بهخصوص فوتبال تفکرات مدیران این رشته پرطرفداراست.
درحقیقت در فوتبال ایران جنگ قدرت آنقدر بالاست که ما کوچکترین تفکر راهبردی و مدیریتی را در هیچ یک از عرصههای آن مشاهده نمیکنیم.
بهطور مثال برای تیمهای پایه هیچ برنامهای نداریم. درنظام باشگاهداری بهشدت دچار روزمرگی هستیم. در فدراسیون هم فقط تخریب فدراسیوننشینها علیه همدیگر را به تماشا نشستهایم. بهطوریکه هرکس که رییس فدراسیون میشود، برای منافع خود و اطرافیانش، دیگران بهدنبال زدن ونابودکردنش میروند. نمونه بارز این اتفاق، برخوردی بودکه با رییس معزول فدراسیون کردند.
البته مردم و اهالی فوتبال همه میدانند که دلیل این عزل چه بود و بیشک تاریخ فوتبال این اقدام را فراموش نخواهدکرد.
ولی نکتهای که در رابطه با فرق فدراسیون فوتبال کشور ما با کشورهایی مثل ژاپن وکره وجود دارد، همین نوع تفکر و راهبرد حاکم بر فضای فوتبال ماست.
در تعاریف مدیریت راهبردی و استراتژی ۲ نوع طبقهبندی برای سازمانها، نهادها و ارگانها تعریف شده است.
طبقه بندی اول، تفکرکوسه ماهیهاست.
در این نوع تفکر، روش برنده-بازنده را بهکارمیگیرند و معتقدند «برای اینکه من برنده شوم، تو باید بازنده شوی» و این کار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد.
برای کوسه، هرنوع ماهی، دشمن بهحساب میآید و هر ماهی یک وعده غذایی بالقوه است.
شاید هرکدام از ما درطول زندگی این نقش را بازی کرده باشیم یا حداقل در زندگی حرفهای یا شخصی خود با کوسهها برخورد داشتهایم.
دنیای سازمانهای ورزشی در ایران غالبا از دیرباز، باید دنیای کوسهها تلقی شود و گاه صحبت ازکارکنانی میشود که برای رسیدن به مقامهای بالاتر یکدیگر را میدرند.
در دنیای پررقابت امروز، حتی باشگاههای ورزشی ما گاهی موذیانه به باشگاههای دیگر حمله میکنند. خلاصه آنکه انسانهایی را در فوتبال ما میتوان یافت که کم و بیش درحال رقابت دایمی از نوع برنده- بازنده هستند.
طبقه بندی دوم تفکر دلفینی است.
ذات طبیعی این پستاندار آبزی، بازیگوش و دارای روحیه همکاری است و در ارتباطات خود شیوه «برنده – برنده» را برگزیده است.
دلفین در دنیای خود هیچ کمبودی ندارد و میخواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند. اگریک دلفین، زخمی شود، دلفینهای دیگر او را همراهی میکنند تا خود را به گروه برساند و همپای بقیه شود.
البته داستانهای زیادی نیز وجود دارد که در آنها دلفینها جان انسانها را نجات دادهاند.
در سندیهگو، پژوهشگران تعدادی کوسه و ۵ دلفین را بهمدت یک هفته در یک استخر بزرگ رها کردند و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند و میخواستند تقابل تفکر برنده-بازنده را در برابر برنده-برنده مشاهده کنند.
ابتدا کوسهها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند! سپس به دلفینها حملهورشدند. دلفینها اما فقط میخواستند با آنها بازی کنند! ولی کوسهها بیوقفه به دلفینها حمله میکردند. سرانجام دلفینها به آرامی کوسهها را محاصره کردند و هنگامی که یکی از کوسهها حمله میکرد، آنها به پشت ستون فقرات یا دندههایش میکوبیدند و آنها را میشکستند.
بدین ترتیب کوسهها یکی بعد از دیگری کشته میشدند و پس از یک هفته همه کوسهها مردند؛ ولی ۵ دلفین در کنار هم زندگی میکردند.
در واقع در دنیای کوسهها دیگران یا باید بمیرند یا ببازند. ولی دنیای دلفینها دنیای کار گروهی یا همان TEAM WORK است و بهشدت گروه راحفظ میکنند.
دلفینها اجازه نمیدهند خللی به گروهشان وارد شود و باحمایت از اعضای گروه پشت هم را خالی نمیکنند.
بیاید بار دیگر ماجرای استخر سندیهگو را مرور کنیم.
وقتی یک کوسه حمله میکند، تفکرش برنده- بازنده است. ولی دلفین انعطاف دارد و تفکرش این است که جا برای همه هست و میتوانیم در کنار هم زندگی کنیم. حتی بههم کمک کنیم. ولی کوسهها مدام بهدنبال حمله هستند؛ زیرا توانایی درونی لازم برای خارج شدن از تنگنظری را ندارند.
و این است تفاوت بین فوتبال ما، کره جنوبی و ژاپن!
آنها تفکر دلفین دارند و ما تفکرکوسه، آنها بهشدت بههم کمک میکنند و ما به سختی در پی تخریب همدیگر برمیآییم!
آنها یکدیگر را حمایت میکنند و ما بهشکل بیرحمانهای بههم انگ و تهمت میزنیم.
آنها بهشدت به کار تیمی اعتقاد دارند و ما بهدنبال گرفتن پست و مقام بالاتر هستیم!
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمر…
مجتبی خورشیدی، سرپرست سابق تیم ملی فوتبال ایران
دیدگاه تان را بنویسید