با وجود داشتن همه شرایط ممکن
چرا سپاهان قهرمان لیگ نشد؟
سپاهان با همه تلاش و سرمایه گذاری که انجام داد در رسیدن به عنوان قهرمانی لیگ ناکام ماند.
به یقین مهمترین سوالی که در پایان لیگ، ذهن مجموعه تیم فولاد مبارکه را درگیر کرده، این پرسش است که چرا سپاهان فرصت قهرمانی لیگ را بهرغم برخورداری از همه شرایط و امکانات لازم از دست داد؟ این پرسش همان اندازه که برای کادر فنی و مدیریتی سپاهان ناگزیر و ناشی از تاسف و عصبانیت زودگذر باشد، اما از منظر کارشناسی پرسشی منطقی و قابل تامل و ارزیابی است. برای پاسخ منطقی به این سوال دلایل کافی وجود دارد که باید یکایک آنها را بازخوانی کرد تا چرایی این ناکامی روشن شود.
به گزارش روزنامه اعتماد، صرفنظر از اینکه منابع مالی کدام یک از تیمهای حاضر در لیگ برتر و به لحاظ استانداردهای فوتبال حرفهای مشروع یا نامشروع است، میتوان به صراحت ادعا کرد سپاهان دارای بالاترین استانداردهای سختافزاری و نرمافزاری حرفهای در فوتبال ایران است. اینکه امکانات موجود نسبتی به چرخه درآمد و هزینهها داشته یا نداشته باشد، موضوع بحث نیست، چراکه اساسا کلیت لیگ حرفهای ایران با هیچ یک از استانداردهای حرفهای که توجیهکننده ماهیت حرفهای بودن باشد، همخوانی ندارد.
با این حال باشگاه سپاهان تنها تیمی است که به لحاظ امکانات در بالاترین سطح ممکن فوتبال ایران قرار دارد. این امکانات هر سال نیز به درجاتی گستردهتر و کیفیتر میشود. داشتن ورزشگاه اختصاصی، منابع نامحدود مالی که جذب بهترین بازیکنان هر سال را امکانپذیر و به حسب نیاز مربی تغییر میکند. تا جایی که به اذعان کارشناسان فوتبال نیمکت سپاهان به خودی خود یک تیم مدعی قهرمانی لیگ است. هر چند هزینههای رسمی و غیر رسمی برای نیمکتنشین کردن بهترین بازیکنان حال حاضر برای بسیاری شائبهبرانگیز و بهزعم بسیاری از مربیان راهکاری نامشروع برای تضعیف رقبایی است که توان هزینه کردن در حد یک تیم حرفهای را ندارند.
به این پشتوانهها اضافه کنید در اختیار داشتن یکی از بهترین مربیان خارجی چند دهه اخیر، همچنین کادر مدیریتی که میتوان رد آنها را تا بالاترین سطح تصمیمگیری فوتبال ملی و دستاندرکاران لیگ دنبال کرد. اضافه کنید هوادارانی که در میان تیمهای شهرستانی میتوان آنها را با لفظ بینظیر توصیف کرد. به این داشتهها اضافه کنید بزرگترین شبکه استانی که فارغ از تعهدات و مسوولیت حرفهای و اخلاقی بهطور سیستماتیک به بازوی تبلیغاتی سپاهان تبدیل شده است. به همراه گزارشگران و کارشناسانی که علاوه بر جانبداری از معترض و متعرض شدن به مربیان تیمهای رقیب، به صرف امتیاز گرفتن از سپاهان به خصوص در بازیهای خانگی پیش رفتند. حداقل عملکرد بازوی رسانهای سپاهان طی فصل اخیر و به خصوص در رقابت با سرخآبیهای پایتخت و حتی تیمهای شهرستانی چون ملوان گواه است که سپاهان از تمامی اهرمهای مریی و نامریی برای نتیجهگیری کم نگذاشتند.
اضافه کنید اقداماتی از جمله رایگان کردن تماشای بازیها در نقش جهان و فراهم کردن امکانات ایاب و ذهاب هواداران و خاصه خرجهای بیسابقه از جمله توزیع غذای مجانی در ماه مبارک رمضان. البته با وجود منابع سوالبرانگیز و یادآوری این موارد و امکانات به معنی نادیده گرفتن اعتبار و کیفیتی که سپاهان در زمین فوتبال ارایه میدهد، نیست. هر چند همین اعتبار ماحاصل و ثمره پشتوانه منابع مالی و برخورداری از امکانات مورد اشاره است. با این حال سپاهان امسال نیز چون یک دهه اخیر و بهرغم برخورداری از بهترین شرایط ممکن و رسیدن تا یک قدمی کسب جام ناکام ماند. هر چند توانست فاصله پنج امتیازی در نیم فصل با صدرنشین لیگ یعنی پرسپولیس را نه تنها جبران که با بهره گرفتن از غفلت غیرمنتظره پرسپولیس و شکست سرخپوشان در آزادی به برتری چهار امتیازی از رقیب اصلی برساند.
در چنین وضعیتی و تنها پنج هفته مانده به پایان لیگ آنچه سپاهان را روی کاغذ متقاعد به قهرمانی کرد، علاوه بر بازیهای ظاهرا آسان در مقایسه با رقیب، بازی رودرروی دو تعقیبکننده سرسخت یعنی سرخآبیها بود. جالب اینکه سپاهان توانسته بود در مجموع چهار بازی از دو تیم همیشه مدعی 10 امتیاز کسب کند. شکست استقلال در دو بازی رفت و برگشت و تساوی و شکست پرسپولیس در آزادی در ظاهر تمامی کفه معادلات فوتبالی را به سمت سپاهان سنگین میکرد. به علاوه بازیهای باقیمانده سپاهان در مقایسه با پرسپولیس هم بود. تنها بازی دشوار سپاهان در مقابل تراکتور بود که در محاسبات با توجه به آمادگی سپاهان چندان جدی گرفته نمیشد.
ولی سپاهان درست از همین محاسبات و تحلیلهای ذهنی ضربه خورد. اولین ضربه روحی ویرانگر شکست سپاهان در مقابل تراکتورسازی و پیروزی پرسپولیس در مقابل استقلال بود. با این نتیجه و به فاصله پنج هفته به پایان لیگ فاصله امتیاز سپاهان با پرسپولیس به دو امتیاز تقلیل پیدا کرد. این دو نتیجه معادلات و ارزیابی سپاهان در قبل از دیدار دربی را بالکل به هم ریخت. اشارهام در یک مورد به خصوص به تحلیل کارشناس استانی شبکه اصفهان از بازی دربی پایتخت است که بهزعم او هر نتیجه ممکن از بازی دربی میتوانست کفه قهرمانی را به سود سپاهان سنگین کند.
نکته جالب اینکه در این مقطع سپاهانیها هیچ گله و اعتراضی نه از داوری و نه از چینش بازیها نداشتند. نه حرفی از دستهای پشت پرده بود و نه آلودگی لیگ و مهمتر متهم کردن مربیان تیمهای رقیب به سمپاتی رنگی و نه از اتهام تبانی علیه سپاهان و درست پس از تغییر شرایط به شکل غیرمنتظرهای همه چیز عوض شد تا جایی که گزارشگر سپاهانی از اینکه تیمها با همه توان و قدرت سعی در امتیازگیری از سپاهان در نقش جهان داشتند، شاکی شد. اشارهام توامان به اظهارات نورافکن بعد از بازی با ملوان و واکنش توام با استهزا و لودگی گزارشگر بازی به فشار بینتیجه تیم بر دروازه ملوان و در پایان بازی اظهارات شگفتانگیز کارشناس بازی علیه مربی و بازیکنان ملوان بابت کسب تساوی در نقش جهان است.
این طیف عکسالعملهای احساسی و سوالبرانگیز البته محدود به بازیکن و گزارشگر و کارشناس بازی نشد، اظهارات غیرمنتظره مورایس در پایان بازی با ملوان تکملهای بود بر واکنشهای یاد شده. در این فضا هواداران سپاهان هم تحت تاثیر قرار گرفتند و در فضای مجازی علیه لیگ و البته با همسویی آشکار با رقیب آبیپوش پرسپولیس همه معادلات سپاهان به هم ریخت.
اشتباه سپاهان این بود که بهرغم داشتن همه آنچه رقبای اصلی او نداشتند و به تعبیری صورت خود را با سیلی سرخ نگه میداشتند، اما فراموش کرده بود قهرمانی لیگ نه روی کاغذ و محاسبات جدولی که بهطور واقعی در زمین فوتبال رقم میخورد. در جایی که علاوه بر امکانات و منابع نامحدود چیزی به نام اراده و شخصیت قهرمانی و حتی جریحهدار کردن عواطف و احساسات رقیب هم میتواند بر هم زننده معادلات باشد. همان اندازه که حس نخوت و غرور زودگذر و تحقیر خواسته یا ناخواسته رقبا میتواند به آفتی برای درک و تجربه کامیابی نهایی تبدیل شود. نکته قابل تامل دیگر اینکه سپاهان پس از شکست در جام حذفی همه بود و نبود و اعتبار خود را در گروی قهرمانی لیگ گذاشت.
حتی میشود گفت شکست سنگین سپاهان در جام حذفی نیز ناشی از توهماتی بود که با شکست دادن زنیت روسیه و فشار روانی ناشی از خط و نشان کشیدن هواداران برای چهارتایی کردن پرسپولیس بر تیم مورایس تحمیل شد. این زیادهخواهی هواداران همان اندازه که موجب فشار روانی بر سپاهان شد، بهطور غریزی انگیزه مضاعفی در رقیب زیرک خود ایجاد کرد. آن هم تیمی با اندوختههای فراوان حاصل از هفت سال مبارزه برای کسب قهرمانیهای سریالی و دو بار حضور در فینال آسیا، آن هم با یک دوجین خروجی بهترین بازیکنان طی شش فصل.
هر چند شکست دادن پرسپولیس در آزادی با برتری عددی بازیکنان سپاهان توانست بخشی از زخمهای ناشی از حذف در جام حذفی را با رویای عنوان قهرمانی در لیگ و فاصله چهار امتیازی با رقیب ترمیم کند، اما در واقعیت امر نتوانست سپاهان را از خواب غفلت ناشی از رویاپردازی بیدار و هوشیار کند. سپاهان همه آنچه برای کسب قهرمانی لازم بود در اختیار داشت. آنچه اما در محاسبات مجموعه تیم محلی از اعراب نداشت، شاید تمرکز لازم بر تیم و بازی داخل زمین بود. برخلاف پرسپولیس که بهرغم از دست دادن امتیازهای غافلگیرکننده و دور از انتظار آن هم در هفتههای حساس، توانست با تمرکز لازم و استفاده از تجارب گذشته به مسیر قهرمانی بازگردد.
دیدگاه تان را بنویسید