چرا استقلال قهرمان جام حذفی نشد؟
مربی پرتغالی همه توان و تمرکز خود را روی جنگ روانی و حاشیهسازی در بیرون و داخل زمین متمرکز کرده بود
استقلال در کمترین فاصله زمانی در تاریخ رقابتهای دربی ایران به دومین باخت پیاپی در مقابل رقیب سنتی خود تن داد. اینبار در رقابتی به مراتب حیثیتیتر و حساستر از لیگ برتر. به این دلیل که این دربی برای استقلال ارزشی به مراتب بیشتر از تصاحب جام حذفی داشت. آنها میتوانستند با پیروزی در این بازی، ضمن انتقام شکست در لیگ به کسب دوگانه حذفی و سوپر جام نائل شوند. اهمیت این موفقیت برای استقلال علاوه بر دفاع از عنوان تیمی که بیشکست قهرمان فصل قبل شده، در این بود که میتوانست با دو برد محتمل دو جام را از چنگال رقیب سیریناپذیر خود بیرون بکشد.
به گزارش روزنامه اعتماد، این شرایط البته برای پرسپولیس و در صورت شکست مجدد رقیب به شکل هیجانانگیزتری پایان فصل فوتبالی سرخپوشان پایتخت را رقم میزد. آنها میتوانستند با شکست استقلال و بدون انجام بازی، سوپر جام را هم تصاحب کنند. به یک معنی این بازی به نوعی اهمیت تصاحب همزمان دو جام قطعی برای پرسپولیس و دو جام محتمل برای استقلال را داشت. به این حساسیتها اضافه کنید موقعیت شکننده مربی پرتغالی استقلال که با ناکامی در دربی و قرار گرفتن در رده سوم جدول، به نوعی در پی اعاده موقعیت از دست رفته استقلال بود. این فاکتورها باعث شده بود جام حذفی امسال از همه دورههای قبلی حساستر جلوه کند.
اما چرا استقلال موفق به استفاده از این فرصت طلایی برای جبران ناکامی در لیگ و اعاده موقعیت فصل پیش و مهمتر از این پایان دادن به شش سال ناکامی در غلبه بر رقیب خود نشد؟ به علاوه برای مربی پرتغالی بسیار مهم بود که پاسخ حمایت همهجانبه هواداران استقلال را با شکست پرسپولیس بدهد. کنار هم قرار دادن این میزان انگیزه و به خصوص شوق هواداران و کادر فنی و به خصوص ساپینتو و بازیکنان استقلال از رویارویی مجدد با پرسپولیس در جام حذفی در صورت ظاهر همه شرایط روحی و روانی برای شکست پرسپولیس را فراهم آورده بود. به اینها اضافه کنید اظهارات ناسنجیده برخی بازیکنان استقلال که با گذاشتن عنوان جام پاک بر جام حذفی، به طرز توهینآمیزی عواطف هواداران و بازیکنان رقیب را بیشتر جریحهدار کرده بودند. ظاهرا تلاش بر این بود که با پیروزی در فینال حذفی بر چنین ادعایی و در عمل صحه بگذارند.
این میزان حساسیت برای استقلال بهطور خواسته یا ناخواسته زمینهساز یک جنگ روانی علیه موجودیت رقیب از هفتهها پیش از رویارویی فینال حذفی گردید. این جنگ روانی پیش از قطعی شدن راهیابی دو تیم به فینال جام حذفی و بعد از پیروزی غیرمنتظره استقلال بر تراکتورسازی و قطعی شدن قهرمانی پرسپولیس با مصاحبه ساپینتو استارت خورد. ساپینتو در این اظهارات غیرحرفهای نه تنها به رقیب تبریک نگفت که با سخنان ناسنجیده و تحریکآمیز عواطف بازیکنان و هواداران پرسپولیس را تحتتاثیر قرار داد. ساپینتو به این ترتیب بازیکنان استقلال را خواسته یا ناخواسته به جنگ روانی خود علیه پرسپولیس هم ترغیب و هم تشویق و همراه کرد. این جنگ روانی همراه با خط و نشان کشیدن بازیکنان استقلال برای رقیب سنتی و همزمان با نزدیک شدن زمان برگزاری فینال به اشکال مختلف شدت و حدت گرفت. با اعتراضات معمول ساپینتو و بازیکنان استقلال به داوری دربی، درخواست داور خارجی ابعاد تازهای به این جنگ روانی اضافه کرد.
استقلال در این جنگ روانی از رودررو قرار دادن بازیکنان قدیمی با یحیی گلمحمدی و همسو قرار دادن آنها با ادعاهایی از جمله اتهام تیم حکومتی به پرسپولیس فرو نگذاشت. در یک مورد عجیب با حضور وحید قلیچ در تمرینات استقلال و تهیه کلیپی با حضور مربی و سرمربی فعلی استقلال و تمجید قلیچ از ساپینتو به عنوان بهترین مربی و از استقلال به عنوان بهترین تیم لیگ که در حق آن اجحاف شده، برگ دیگری از این جنگ روانی رونمایی شد. این کلیپ در ادامه استوریهای اهانتآمیز قلیچ علیه پرسپولیس و یحیی همان اندازه که بیسابقه و عجیب، سوالبرانگیز هم بود. به این نمونه چشمگیر و غیرمنتظره اضافه کنید اظهارات رحمان احمدی دیگر سنگربان قدیمی پرسپولیس که همسو با رقیب سنتی قهرمانی پرسپولیس را شائبهبرانگیز خواند.
جنگ روانی استقلال تا روز و ساعاتی پیش از بازی و در مراسم شروع و حین بازی در اشکال مختلف ادامه یافت. هواداران استقلال پیش و همزمان با بازی تا توانستند با فحاشی بیرانوند را مورد اهانت قرار دادند. بازیکنان استقلال نیز همزمان با مراسم معمول آغاز بازی نه تنها از دست دادن با تیم حریف که با داوران بازی خودداری کردند. در روی نیمکت استقلال اتفاقات مشابهی رخ داد، به این ترتیب که ساپینتو از برخورد دوستانه با گلمحمدی که به رسم بزرگتر بودن به سمت نیمکت استقلال رفته بود، امتناع کرد. این حرکات از یک هماهنگی تعریفشده با هدف تضعیف روحیه حریف حکایت داشت.
استقلال با چنین ذهنیتی برای رویارویی و غلبه بر رقیب سنتی تا آخرین ثانیههای اتمام بازی کم نگذاشت، حتی زمانی که استقلال در آخرین ثانیههای وقت اضافی موفق به زدن گل تساوی شد؛ رفتاری سوالبرانگیز، هر چند مسبوق به همه فصل لیگ. اما در چنان شرایطی که بازیکنان استقلال از کابوس شکست حیثیتی دیگری ولو بهطور موقت رها شده بودند، این رفتارها عجیب بود. نکته دیگر انفعال و بعضا همسویی نیمکت استقلال با سرمربی خود بود. صحنههایی بیشباهت به یک نزاع خیابانی که میتوان حتی در فوتبال باشگاهی ایران بیبدیل تعبیر کرد.
این اتفاقات ریز و درشت و بعضا دیده نشده ناظر بر این ادعا است که مربی پرتغالی همه توان و تمرکز خود را روی جنگ روانی و حاشیهسازی در بیرون و داخل زمین متمرکز کرده بود. برای ساپینتو فینال حذفی در مقابل پرسپولیس یک قمار به تمام معنی بود. از نوع قمارهایی که قمارباز همه بود و نبود خود را به آن گره میزند. فراموش نکنیم طرح موزاییکی نام ساپینتو از سوی هواداران در بازی نیمه نهایی حذفی مقابل نساجی بسیار به توهم ساپینتو و خودشیفتگی و قماری اینگونه سنگین و پرهزینه ساختن دامن زده بود. اوج این خودشیفتگی و نخوت را میتوان در مصاحبه قبل از بازی مشاهده کرد. جایی که مرد پرتغالی با لحن و ادبیات توامان نخوتآمیز و تحریککننده پاسخ سوالات خبرنگاران را به زمین بازی محول کرد. به گونهای کاملا غیر حرفهای که میشود آن را به هیستری تعبیر کرد.
این رویکرد ناشیانه و تحریککننده اردوی استقلال را مقایسه کنید با سکوت و پرهیز رقیب از تن دادن به عمل متقابل و در عوض آرامش معنیدار در میان بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس که رقیب را به جای تامل و درنگ به تشدید جنگ روانی ترغیب و سوق میداد. نوعی هل من مبارزطلبی کودکانه همراه با تخریب و تحقیر حریف با هدف خالی کردن دل رقیب. بیتوجه به وزن و اعتبار رقیب و به طریق اولی هوشمندی و تجاربی که پرسپولیس حداقل در یک دهه گذشته از جنگهای روانی و موقعیتهای مشابه کسب کرده است.
در اینجا اصرار دارم شکست استقلال را به رغم برتری محسوس فنی پرسپولیس به همین حاشیهسازیها و تحمیل فشار روانی ناشی بر بازیکنان استقلال پیوند بزنم. هر چند اغلب این بازیکنان به گونهای در تحمیل این فشار بر خود سهیم بودند.
استقلال در فصل اخیر بیشترین آسیب و زیان ممکن را از جانب مربی پرتغالی عصبیمزاج و گاه بیپرنسیب متحمل شد. آنهم از اولین هفته حضور رسمی در لیگ برتر. انگار ساپینتو با لگد زدن بر نیمکت کنار زمین قصد داشت از همان هفته اول به شکل نمادینی زیر میز لیگ ایران بزند. به علاوه بزرگترین اشتباه ساپینتو سلب مسوولیت از خود و بازیکنان با مستمسک قرار دادن برخی اشتباهات داوری به زیان استقلال بود. اشتباهاتی که تیم ساپینتو همان اندازه که از آنها متضرر، به نسبت بیشتری از آن منتفع شده بود. با این شیوه ساپینتو مسوولیت شکستهای استقلال را همان اندازه که متوجه داوران، همزمان از خود و بازیکنان سلب و به نوعی خود را از پاسخگویی، تبرئه میکرد. اینکه چنین رویکردی ناشی از آداپته کردن او با فضای حاکم بر فوتبال ایران بوده، یا برخاسته از روش کاری ایشان، در نتیجه حاصله تفاوتی نمیکند.
تردیدی نیست مدیران استقلال چارهای جز اتخاذ یک راهحل اساسی برای فصل آینده ندارند. این البته به معنای نادیده گرفتن توانمندیهای مربی پرتغالی نیست. کیفیت فوتبالی که استقلال در فصل اخیر حتی در مقایسه با فصل گذشته که مجیدی تیم را بدون شکست قهرمان لیگ ارایه کرد، ناظر بر این ادعا است.
اما استقلال حتی از تجربه سپاهان برای غلبه روانی بر پرسپولیس درس نگرفت. شاید با این توهم که در همسایگی محبوبیت با پرسپولیس قرار داد. گذشته از اشتباه محاسبات مجموعه استقلال در به راه انداختن چنان جنگ روانی بیسابقه علیه رقیب سنتی، آنچه استقلال و ساپینتو فراموش یا به فهم آن تجاهل میکردند، وزن و اعتبار فوتبالی پرسپولیس بود. پرسپولیس اگر چه در بازی فینال با حداقل نتیجه به پیروزی رسید، اما فراموش نکنیم روز خوب نمایش پرسپولیس نبود.
دیدگاه تان را بنویسید