محسن صفاییفراهانی، رئیس اسبق فدراسیون فوتبال:
مسئولان ما فکر میکنند ورزش همان گرگم به هوای توی کوچه است
محسن صفاییفراهانی گفت: نگاه ما ماکرو نیست. میکرو است. بلند نگاه نمیکنیم و این را مطرح نمیکنیم که در بحث ورزش آیا این را بخشی از سلامت و بهداشت جامعه و محیط اطراف و کیفیت نیروی انسانیمان میبینیم یا هنوز هم فکر میکنیم ورزش گرگم به هوای بچههای توی کوچه است؟ وقتی ورزش را در اقتصاد کلان نمیبری ازش چیزی در نمیآید. تهش میشود همین باشگاههای دولتی.
علی ولیاللهی- رییس اسبق فدراسیون فوتبال میگوید نگاه ژاپن به ورزش نگاه توسعهای است و نه تفننی! و این احتمالا اصلیترین دلیل موفقیت تیمهای ورزشی این کشور برابر تیمهای ایرانی است.
به گزارش روزنامه اعتماد، تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران در مرحله نیمه نهایی جام ملتهای آسیا زیر 17 سال با نتیجه سنگین سه بر صفر مقابل ژاپن شکست خورد؛ درست مثل تیم بزرگسالان در سال 2019.
شاگردان حسین عبدی که پیش از این در مرحله یکچهارم نهایی با برتری مقابل یمن در ضربات پنالتی جواز حضور در جام جهانی را به دست آورده بودند روز پنجشنبه در تایلند مقابل ساموراییها به میدان رفتند و در یک بازی ضعیف با نتیجه سنگین سه - صفر شکست خوردند.
شکست یوزهای جوان مقابل ژاپن در شرایطی که بازی کاملا یکطرفه بود را میتوان هم در بستر مسابقات نوجوانان زیر 17 سال بررسی کرد هم در بستری بزرگتر به نام فوتبال ملی و حتی در ابعادی وسیعتر ورزش ایران. در چارچوب اول آنچه بیشتر از هر چیزی علاقهمندان به فوتبال و تیم ملی را آزار داد عدم توانایی تیم حسین عبدی در رقابت با ژاپن بود. یعنی فارغ از نتیجه که نشان از برتری کامل ژاپنیها دارد تیم ایران در طول 90 دقیقه هم حرفی برای گفتن نداشت و کاملا تسلیم حریف بود. این عدم رقابتپذیری تیم احتمالا بیشتر از هر چیز دیگری به توانایی کادرفنی برمیگردد. البته نباید در این شرایط همه کاسه کوزهها را سر حسین عبدی و دستیارانش شکست. یعنی همانطور که بالا بردن سرمربی تیم نوجوانان تا عرش بعد از برد سخت ایران در ضربات پنالتی مقابل یمن جنگ زده و صعود به جام جهانی اشتباه بود، حمله همهجانبه به کادر فنی هم دور از انصاف است. مخصوصا اگر این باخت در فریمهای بزرگتر مورد بررسی قرار بگیرد.
این نخستینبار نیست که یک تیم فوتبال از ایران مقابل ژاپن بد میبازد. حتی اولینبار نیست که یک تیم ورزشی تیمی ایران برابر ژاپن ناامیدکننده ظاهر میشود. در ابتدای متن ذکر شد که تیم فوتبال بزرگسالان ایران با آن همه کبکبه و دبدبه، مربی خارجی، چندین لژیونر و امکانات کافی در جام ملتهای 2019 مقابل ژاپن سه بر صفر باخت تا بدترین نتیجه تاریخ ایران در جام ملتهای آسیا رقم بخورد. البته کیروش بعدا این رکورد را ارتقا داد و توانست سنگینترین شکست ایران در تاریخ ادوار جام جهانی را نیز به نام خود سند بزند. از آن طرف همین اواخر تیم ملی والیبال ایران هم در یک بازی ضعیف مقابل ژاپن در لیگ ملتها با حساب سه بر صفر بازنده شد. باختهایی نمادین که نشان میدهد ژاپنیها در ورزشهایی که ایران در آن مدعی بوده هم حسابی جلو افتاده. نه یک - صفر، نه دو - صفر که سه - صفر!
پاسخ کوتاه، ساده و درست به این وضعیت میتواند مساله توسعه باشد. یعنی اینطور گفته شود که ژاپن در همه زمینهها توسعه یافته است و طبیعتا در فوتبال و ورزش هم روز به روز در حال پیشرفت است. بعد هم مثال زد که تیم ملی ژاپن در جام جهانی 2022 قطر در گروهی که آلمان و اسپانیا در آن حضور داشتند به عنوان صدرنشین راهی دور بعد شد و فقط کرواسی سرسخت توانست آنها را در ضربات پنالتی حذف کند. یا همین امروز ساموراییها در لیگ ملتهای والیبال بیشترین برد را به دست آوردند و حتی رقبایی مثل برزیل را هم از دم تیغ گذراندهاند. درنهایت هم با همین تفسیر راحت که ژاپن کشوری پیشرفته است و زیرساختهای مناسبی دارد و طبیعی است که از ایران جلو بیفتد پرونده مختومه اعلام شود.
در عین حال اگر کسی علاقهمند یا حتی مهمتر از آن دلسوز باشد، میتواند کمی عمیقتر به ماجرا نگاه کند و این سوال را بپرسد که آیا ژاپنیها کار عجیب و غریب، پیچیده یا ماورای توان بشری انجام دادهاند؟ آیا آنها به فرمولی محرمانه دست پیدا کردهاند که میتوانند امروز چنین نتایجی رقم بزنند؟ پاسخ قطعا خیر است! به این معنا که شاید بتوان گفت که کپیبرداری از الگوی توسعه ژاپن را در همه ابعاد از جمله پیشرفت تکنولوژی، اقتصاد، مسکن، پزشکی و ... کار بسیار سختی است اما الگوی توسعه آنها در حوزه ورزش از یک مسیر امتحان پس داده و کاملا آشنا به دست آمده است. به عبارت دیگر شاید ژاپن شدن حداقل در یک بازه زمانی کوتاه محال باشد اما در حوزه ورزش به صورت مشخص اینطور نیست.
برای بررسی این ادعا بهتر است بخشی از مصاحبه مفصل مهندس صفایی فراهانی با سالنامه اعتماد در سال 1400 را مرور کنیم. صفایی فراهانی در این مصاحبه که آخرین مصاحبه ورزشیاش از آن زمان به حساب میآید و بعد از آن دیگر حاضر نشده در هیچ گفتوگویی شرکت کند در مورد شکل پیشرفت ژاپنیها و دلیل اینکه چنین مسیری را طی نکردهایم به خبرنگار اعتماد گفت: «امروز باشگاههای معتبر دنیا مثل منچسترسیتی یا پاریسنژرمن چطور اداره میشوند؟ مطمئن باشید فوتبال ایران به اندازه کافی در منطقه شناختهشده هست که سرمایهگذار بخواهد در آن ورود نماید. وقتی در کشور سیاست و مقررات پایداری برای این کار تدوین نمیشود، مشخص است که باشگاهداری رشد نمیکند. در ترکیه از زمان اوزال به بعد چه حمایتهایی از باشگاهها شد. همین کشورهای حوزه خلیجفارس سالها با سیاست مشخص باشگاهها را حمایت کردند تا کمکم توانستند روی پای خودشان بایستند. مساله باشگاهداری در ایران جزو مسائل فراموششده است.»
ایشان در ادامه با اشاره به سفر به ژاپن و دیدن اقدامات این کشور از نزدیک ادامه داد: «در سال 2006 سفری به ژاپن داشتم. آن موقع ژاپن 33 هزار باشگاه ورزشی داشت. از آنها سوال کردم بهطور متوسط در هر باشگاهی تعداد نفراتی که تمرین میکنند و آموزش منظم میبینند چند نفر است؟ گفت حدود 800 نفر. به معنی دیگر در آن زمان حدود 20 میلیون نفر آموزش ورزشی میگرفتند. اولا به لحاط سلامت جسمانی چه فرصتی به جوانان داده میشود که سلامتشان را حفظ کنند. از طرف دیگر از بین 20 میلیون ورزشکار پیدا کردن چند بازیکن برای تیمهای ملی چقدر کار راحتی میشود. پرسیدم در هر باشگاه حدودا چند نفر کار میکنند؟ گفتند 60 نفر. یعنی 2 میلیون شغل! ژاپن به ورزش به عنوان تفنن و تفریح نگاه نمیکند. آن نگاه ورزش را به عنوان بخشی از اقتصاد کشور میبیند. آن نگاه با ایران و ورزش ایران متفاوت است آن موقع من از باشگاهی دیدن کردم در سطح چهاردهم لیگ ژاپن بود. آن باشگاه در شهر توکیو قرار داشت. اگر بخواهم در تهران مقیاس بگیرم تصور کنید یک باشگاه در حدود میدان امام حسین واقع شود. یک استادیوم 15 هزار نفره. یک هتل ورزشی برای صد نفر، رستوان، سالن سرپوشیده بدنسازی، سالن سرپوشیده فوتسال. این مجموعه را کدامیک از باشگاههای ایران دارد؟ از آن 33 هزار باشگاه و امکانات گسترده است که ژاپن در المپیکها در اکثر رشتههای ورزشی حرف برای گفتن دارد و به لحاظ مدال در پنج تیم اول مطرح میگردد.»
رییس اسبق فدراسیون فوتبال در ادامه با اشاره به فعالیتهای خودش و نگاههای منفی به آن اقدامات اظهار داشت: «با نگاه محدود نمیتوان کار بزرگ کرد. وقتی در فدراسیون 100 دوره کلاس مربیگری گذاشتم همه گفتند میخواهی آش مربی بپزی؟ گفتم من 100 کلاس میگذارم و در هر کدام 15 نفر شرکت میکنند. از این 1500 نفر ممکن است 15 تا مربی خوب در بیاید ولی من باید 1500 نفر را مربی کنم تا 15 تا خوب از داخلشان بیرون بیاید. اگر من 50 نفر را بفرستم سر کلاس شاید حداکثر 5 تا مربی دربیاید. نگاه ما ماکرو نیست. میکرو است. بلند نگاه نمیکنیم و این را مطرح نمیکنیم که در بحث ورزش آیا این را بخشی از سلامت و بهداشت جامعه و محیط اطراف و کیفیت نیروی انسانیمان میبینیم یا هنوز هم فکر میکنیم ورزش گرگم به هوای بچههای توی کوچه است؟ وقتی ورزش را در اقتصاد کلان نمیبری ازش چیزی در نمیآید. تهش میشود همین باشگاههای دولتی.»
دیدگاه تان را بنویسید