تجربهنگاری فیزیوتراپیست تیم ملی فوتبال - قسمت اول
کیروش عاشق آهنگ «لیلی» سینا حجازی بود/ مربی پرتغالی بعد از مصدومیت مهرداد پولادی به من گفت مثل سرمربی فکر کن!
علیرضا شهاب پزشک تیم ملی از تجربه مصدومیت مهرداد پولادی در اردوی تیم ملی و واکنش کی روش خاطره ای جالب نقل کرده است.
توضیح دبیر سرویس ورزش روزنامه اعتماد: دکتر علیرضا شهاب سالهاست به عنوان یک فیزیوتراپ کنار تیم ملی حضور دارد و در این راه تجارب بسیاری را کسب کرده و خاطرات جالبی را هم در ذهن به ثبت رسانده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، از ایشان خواهش کردیم به صورت متناوب در ستون روزنامه اعتماد به بیان خاطرات خود از بودن کنار تیم ملی برایمان بنویسد. خاطراتی حاوی جزییاتی شنیده نشده که بسیار خواندنی است. قسمت اول این سلسله خاطرات را در ادامه خواهید خواند و در شمارههای بعدی این روند ادامه خواهد داشت.
دکتر علیرضا شهاب- مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴؛ ۲۱ شهریور، اردوی تیم ملی فوتبال در شهر امان پایتخت اردن.
برای برگزاری چهارمین تمرین تیم در یک بعد از ظهر گرم در یک آب و هوای خشک راه افتادیم. فاصله هتل ریجنسی تا زمین تمرین چیزی حدود ۴۰ دقیقه بود. به جز هاشم بیکزاده و اشکان دژاگه که به دلیل مصدومیت به این اردو نیامدند آسیب دیده دیگری نداشتیم.
یک بازی مهم با لبنان در پیش رو بود اما خیالم راحت بود که مصدومی نداریم و طبق برنامه همه چیز تحت کنترل و مدیریت است.
موسیقی «لیلی…لیلی» سینا حجازی که آن روزها خیلی علاقهمند داشت و کارلوس کیروش هم از علاقهمندانش بود در اتوبوس پخش میشد. همه با حال خوبی در حال رفتن به تمرین بودیم. از آن روزهایی که انگار همه چیز تحت کنترل است.
تمرین شروع شد؛ یکی از تمرینات به حرکات سرعتی لب خط و ارسال از جناحین اختصاص داشت. با خیال راحت کنار زمین در حال صحبت با دکتر پرهان خانلری همکارم بودم که ناگهان فریاد: دکتر! دکتر! بلند شد. این یعنی آلارم خطر!
مهرداد پولادی روی زمین نشسته بود و از ناحیه پشت ران احساس درد شدیدی میکرد. یکی از بازیکنان محوری تیم که کیروش روی او حساب ویژهای باز کرده بود. اقدامات حرفهای برای مدیریت آسیب انجام شد، بعد از پایان تمرین به هتل برگشتیم. سر شام مربی اعلام کرد ساعت ۱۱ شب جلسه داریم. همه کادر زیرچشمی به هم نگاه کردند، اصولا جلسات از پیش تعیین نشده یعنی یک اتفاق خاصی رخ داده و تیم باید در جریان قرار بگیرد.
حین جلسه، فیلم تمرین پخش شد. آنالیزور تیم چند دقیقه قبل از مصدومیت مهرداد پولادی را نشان داد. بارها تصویر را با صحنههای آهسته مرور کرد. در این صحنهها پولادی مثل کسی که احساس درد خفیفی دارد چندین بار پشت رانش را لمس کرد ولی بعد دوباره تمرین را ادامه میداد.
کیروش درخواست کرد دوباره و سه باره و چند باره پخش این قسمت پخش شود و همه با دقت ببینند.
بعد با همان جدیت و قاطعیتی که در کار داشت، گفت: چرا دقت نکردین؟ حواستون کجا بوده؟! اگه میدیدین که احساس ناراحتی داره الان این بازیکن از لیست من خارج نمیشد!
بعد از کادر پزشکی گزارش خواست. در خصوص چرایی مصدومیت، روند درمان و پروسه بهبود و بازگشت به تمرین توضیح دادیم. آرامتر که شد، گفت: شما کادر پزشکی تیم ملی هستین؛ باید مثل یک سرمربی و آنالیز حواستون به تمام لحظات تمرین باشه نه فقط وقتی بازیکنی مصدوم میشه، این چیزیه که من از شما میخوام، اینکه همه حرکات بازیکنان رو قبل، حین و بعد از تمرین رصد کنید حتی وقتی خودشون در موردش حرف نمیزنن. اینها را گفت، برای اقدامات تشکر کرد و جلسه تمام شد. این درسی برای همه ما پزشکان و فیزیوتراپیستهایورزشی است؛ اینکه بازیکنان به دلیل اشتیاق برای بازی کردن و قرار گرفتن در ترکیب، عدم اشراف نسبت به منشأ درد و تبعات ناشی از تمرین با عضله آسیب دیده، عدم ارایه تصویر شکننده و ضعیف از خود به کادر فنی و احساس قوی بودن که ذات دوران جوانی و قهرمانی است، ممکن است درد و مصدومیت خود را جدی نگیرند یا حتی پنهان کنند. این وظیفه ماست که قبل، حین و پس از تمرین بازیکنان را رصد کنیم و با مداخله، مشورت و درمان به موقع از صدمه دیدن بازیکن و تیم جلوگیری کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید