کد خبر: 644531
|
۱۴۰۲/۰۹/۲۳ ۱۰:۲۰:۵۶
| |

تقصیر یحیی گل‌محمدی نیست که قیمت گوشت بالاست و این سروش رفیعی نبوده که ۳.۵ میلیارد دلار بابت واردات چای به جیب زده

روزنامه اعتماد نوشت: واقعا تقصیر یحیی گل‌محمدی نیست که قیمت گوشت بالاست یا جواد نکونام باعث نشده که اجاره مسکن بیشتر از 150 درصد رشد کند! این سروش رفیعی نبوده که سه و نیم میلیارد دلار بابت واردات چای به جیب زده است یا آن کسی که صفحه صادق بوقی را مسدود کرد نامش سیدحسین حسینی نیست! بابت اینها باید یقه افراد دیگری را گرفت!

تقصیر یحیی گل‌محمدی نیست که قیمت گوشت بالاست و این سروش رفیعی نبوده که ۳.۵ میلیارد دلار بابت واردات چای به جیب زده
کد خبر: 644531
|
۱۴۰۲/۰۹/۲۳ ۱۰:۲۰:۵۶

علی ولی‌اللهی در یادداشتی با عنوان «تقصیر گل‌محمدی و نکونام نیست که زندگی ما سخت است!» در روزنامه اعتماد نوشت: این جمله بسیار زیاد بین هواداران فوتبال در ایران شنیده می‌شود که ما همین یک دلخوشی را داریم. معمولا وقتی تیم‌شان می‌بازد با ناراحتی می‌گویند: «ما از فلان جا فلان قدر راه آمدیم بعد تیم می‌بازد.» یا می‌گویند: «ما کارگریم و مشکلات داریم و با این شرایط آمدیم تیم را تشویق کنیم آن وقت بازیکنان تلاش کافی نمی‌کنند.» یا  فغان سر می‌دهند که «بین این همه گرفتاری آرزو داشتیم تیم محبوب‌مان ببرد تا حداقل کمی مشکلات را فراموش کنیم ولی...» بعد هم کلی بد و بیراه به بازیکنان و کادرفنی می‌گویند جوری که انگار می‌خواهند بگویند از هواداری ما سوءاستفاده شده است.

  امروز که دربی 102 برگزار می‌شود، اگر بازی به تساوی نرسد حتما این جملات را به وفور از زبان هواداران خواهید شنید. بنابراین همین امروز فرصت مناسبی است تا کمی در این رابطه صحبت شود.  همه از مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی این روزها آگاهیم. وقتی هواداران فوتبال معترض می‌شوند که در چه شرایطی قرار دارند، همه متوجهند که این افراد از چه چیزی حرف می‌زنند. واقعیت این است که جز قشر خاصی اکثریت مردم این روزها دغدغه معیشت و زندگی دارند. اما همه این هواداران باید از خودشان بپرسند چند مربی فوتبال یا چند ستاره تیم محبوب‌شان چه تاثیری در بروز این شرایط داشته‌اند که حالا از آنها انتظار دارند، اقدامی بکنند؟

واقعا تقصیر یحیی گل‌محمدی نیست که قیمت گوشت بالاست یا جواد نکونام باعث نشده که اجاره مسکن بیشتر از 150 درصد رشد کند! این سروش رفیعی نبوده که سه و نیم میلیارد دلار بابت واردات چای به جیب زده است یا آن کسی که صفحه صادق بوقی را مسدود کرد نامش سیدحسین حسینی نیست! بابت اینها باید یقه افراد دیگری را گرفت! در همه جای دنیا هواداران روی بازی‌های تیم محبوب‌شان حساس هستند و در دربی‌ها این حساسیت فوران می‌کند. اما در کمتر جایی در دنیا شاهد هستیم که هواداران همه آرزوهای نداشته‌شان را گره بزنند به ساق پای بازیکنان. در کمتر نقطه‌ای از جهان می‌بینیم که یک نفر بگوید من مشکل مالی دارم بازیکن چرا خوب بازی نمی‌کند! فوتبال ظرفیت بسیار بزرگی دارد، اما قرار نیست همه‌ چیز را پوشش بدهد. هواداران باید از فوتبال به اندازه ظرفیتش انتظار داشته باشند. از بازیکنان و مربی هم همین‌طور. اگر این اتفاق بیفتد دیگر کسی پای مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورش را به یک بازی فوتبال نمی‌کشاند. اگر قرار است اعتراضی به این مشکلات باشد که حتما هم باید باشد نباید سر بازیکن و مربی تیم خالی شود. اگر چنین چیزی درک شود دیگر به سرمربی موفق تیم پرسپولیس با بطری آب معدنی حمله نمی‌شود.

امروز اگر بازی مساوی نشود حتما یک طرف ماجرا توی ابرها سیر خواهد کرد و طرف دیگر در قعر تباهی فرو می‌رود. خاصیت فوتبال و دربی همین است. ولی یادمان باشد اگر تیم محبوب‌مان برد این تنها یک مسابقه فوتبال است و اگر باخت هم همین‌طور. یادمان باشد اگر رفاه نیست، مشکلات هست، آرامش نداریم یا هر چیز دیگر، تقصیر بازیکنان نیست. نه اینکه بازیکنان اشتباه نکنند، اما اشتباهات‌شان صرفا در قالب فوتبال است و باید به همان اندازه هم بازخواست شوند. نه اینکه وقتی بازیکن سر توپ می‌خورد یاد کاهش سرانه درآمدمان بیفتیم! تمام این حرف‌ها نافی تاثیرات اجتماعی و سیاسی فوتبال نیست. فوتبال به واسطه گردهم آوردن عده زیادی از مردم که هم‌انرژی می‌شوند از پتانسیل بالایی برخوردار است. فیلسوف‌ها، هنرمندان از جمله کارگردان‌ها و نویسندگان سرشناس به همراه نخبگان اجتماعی همیشه دیدی فراورزشی به فوتبال داشته‌اند.

اما باید حواس‌مان را جمع کنیم که پتانسیل فوتبال متفاوت است با آنچه ما امروز در ایران می‌بینیم. باید دقت کنیم هدف اصلی فوتبال لذت بردن است و در کنارش می‌توان سایر مسائل را هم در نظر گرفت. نه اینکه لذت بردن بشود فرع و افراد بخواهند همه شکست‌های زندگی‌شان را از فوتبال طلب کنند. در این راه می‌توان کشورهای صاحب فوتبال را الگو قرار داد. امروز در کشورهای پیشرفته حتی هولیگان‌ها هم انگیزه‌های فرافوتبالی ندارند. آنجا فوتبال واقعا سرگرمی است. این را می‌شود در چهره تک‌تک هوادارانی که روی سکوهای الدترافورد یا ومبلی یا ویلاپارک نشسته‌اند، دید. دست‌کم اکثریت قریب به اتفاق تماشاچیان در سانتیاگو برنابئو یا آلیانز مونیخ یا سن‌سیرو مشغول کیفور شدن با فوتبال هستند؛ چه ببرند چه ببازند. حتی مردم جدایی‌طلب کاتالان که طرفدار بارسلونا هستند هم وقتی تیم‌شان می‌بازد، نمی‌گویند ما این همه برای استقلال منطقه خودمان زحمت کشیدیم آن وقت لواندوفسکی دروازه خالی را می‌زند بیرون!

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها