نگاهی عمیق تر به دستاورد بزرگ پپ با منچسترسیتی؛
کاری که که فرگوسن، چپمن و پیزلی نتوانستند و گواردیولا توانست
کسب چهار قهرمانی متوالی منچسترسیتی بی سابقه است؛ به همین دلیل است که می گوییم کار خیلی سختی است و چهار دلیل برای آن آوردیم.
منچسترسیتی برای چهارمینبار پیاپی قهرمان لیگ برتر شد. چیزی که در 135 سال از زمانی که پرستون نورثاند اولین قهرمانی انگلیس را به دست آورد، انجام نشده است. برخی از باشگاهها در پنج فصل چهار عنوان قهرمانی را کسب کردهاند، مانند استون ویلا در دهه 1890 یا لیورپول در دهه 1980، اما حتی این تیمهای بزرگ و مسلط نیز چهار قهرمانی متوالی را کسب نکردند.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از اتلتیک، در پنج مورد، یک باشگاه موفق در کسب عنوان قهرمانی هت تریک کرده ولی فصل بعد چهارم شده. هادرزفیلد تاون (27-1926)، آرسنال (36-1935)، لیورپول (85-1984) و منچستریونایتد (2002 -2001 ) و ( 2009-2010)
هر باشگاهی به روش خودش شکست خورده است. با این حال، موضوعاتی وجود دارد که طی دههها قابل تشخیص است: اختلال مدیریتی. خروج بازیکنان کلیدی و مصدومیت؛ ماجرای فنجان ! و رقبای نوظهور.
دلیلی که به نظر میرسد سیتی اولین قهرمانی شد که چهار عنوان متوالی به دست آورد این است که آنها در هر چهار مورد هیچ اشتباهی مرتکب نشدند.
اختلال مدیریتی
هر بحثی درباره بزرگترین چهرههای فوتبال انگلیس اغلب با هربرت چپمن آغاز میشود. چپمن به عنوان اولین مربی مدرن در نظر گرفته می شود، مردی که برای همیشه به فوتبال شکل داد. ورود چپمن به هادرسفیلد تاون در سال 1921 انقلابی را در باشگاهی آغاز کرد که تا آن زمان هرگز جامی را کسب نکرده بود.
در سال 1920، آنها به بالاترین رده انگلستان، دسته اول قدیمی ارتقا یافتند. آنها همچنین با شکست استون ویلا به اولین فینال جام حذفی رسیدند. این نشان می دهد که چپمن استعدادی برای کار کردن داشت.
اما او حداقل دو خرید فوقالعاده انجام داد: کلم استفنسون، 30 ساله، کاپیتان ویلا و جورج براون، نوجوانی که از معدن زغالسنگ نورثامبرلند بیرون آمده بود. در سال 1922 هادرسفیلد قهرمان جام حذفی شد و در فصل 24-1923 قهرمان انگلیس.
این قهرمانی خیلی نزدیک بود. دو تیم هم امتیاز بودند و میانگین گل، تقسیم تعداد گل زده بر کل گلهای خورده، که قبل از تفاضل گل مورد استفاده قرار میگرفت. آخرین گل فصل که براون به ثمر رساند، عملا هادرسفیلد را از کاردیف سیتی پیش انداخت. برای اینکه بفهمیم آن قهرمانی چقدر ارزش داشت باید یادآوری کنیم تا آن زمان آرسنال هنوز قهرمان نشده بود و سیتی تا سال 1937 قهرمان نشد.
اینکه چپمن در سالهای 1925-1924 تکرار قهرمانی را ترتیب داد حتی تاثیرگذارتر بود. هادرسفیلد در 42 بازی تنها 28 گل دریافت کرد و چپمن به عنوان «ناپلئون فوتبال» لقب گرفت. سپس آرسنال با ناپلئون قرارداد امضا کرد و هادرسفیلد مجبور به واکنش شد.
مانند VAR که تازه وارد فوتبال شده، آن زمان هم همه چیز در حال تغییر بود. در سال 1924 بازیکنان اجازه داشتند مستقیما از کرنر گلزنی کنند. اولین کسی که این کار را انجام داد یک بازیکن چپمن به نام بیلی اسمیت بود. در سالهای 1925-1926 قانون آفساید آمد. بااین قوانین هادرسفیلد همچنان بهترین دفاع کشور را داشت اما 60 گل دریافت کرد. و آنها سومین عنوان متوالی خود را با وجود از دست دادن چپمن به دست آوردند.
سیسیل پاتر جانشین چپمن شد ولی به دلیل ضعف در سلامتی جای خود را به جک چاپلین اسکاتلندی که به عنوان مربی با چپمن همکاری کرده بود داد.
به گزارش اتلتیک نیوز، چاپلین به عنوان مردی که بازیکنان تاون را برای سومین دوره قهرمانی آماده نگه داشتمشهور شد. اما در سومین شنبه فصل 2027-2026، زمانی که 2-صفر در خانه شکست خورد، یکی از رسانهها تیتر زد بود: «این هادرسفیلد واقعی نیست.»
و اینطور ثابت شد. نیوکاسل یونایتد در فصل 27-1926 قهرمان شد و تاون در 17 بازی به تساوی دست یافت و قهرمانی را از دست داد.
خیلیها میگویند این روند را یونایتد اوایل قرن بیستم تکرار کرد. یونایتد در فصول پس از کسب سه گانه تاریخی که از سال 1999 آغاز شده بود رو به ضعف نهاد. در سالهای 1999-2000، آنها دومین عنوان متوالی را با 18 امتیاز از آرسنال به دست آوردند و در فصل 01-2000 با اختلاف 10 امتیازی قهرمان شدند.
اما در پایان سومین قهرمانی لیگ برتر در سال 2001، سر الکس فرگوسن اعلام کرد که سال بعد بازنشسته خواهد شد. نویل گفت زمانی که فرگوسن خبر خود را به اشتراک گذاشت «اثر ناراحت کننده آن غیرقابل انکار بود.» فرگوسن بعدا گفت: «در زمین عملکرد یکسانی وجود نداشت.» یونایتد در پایان آن فصل سوم شد.
لیورپول در 1985- 1984 با جو فاگان بعد از سه فصل قهرمانی این عنوان را از دست داد. با توجه به اینکه آنها در لیگ دوم شدند، به فینال جام ملتهای اروپا و نیمه نهایی جام حذفی رسیدند، سخت است که این فصل را شکستخورده بنامیم. اما خود فاگان گفت: «باتوجه به استانداردهای لیورپول، متوجه شدم که ما کمی ناامید کننده بوده ایم.» اما بلاتکلیفی مدیریتی در طول فصل شرایط تیم را تحت تاثیر قرار داده بود.
در ژانویه 1934، آرسنال مجبور شد با مرگ ناگهانی و تکاندهنده چپمن در اواسط فصل دست و پنجه نرم کند. این مربی 55 ساله داشت درخشش خود در هادرزفیلد را تکرار میکرد، زیرا آرسنال را در فصل 31-1930 و بار دیگر در فصل 33-1932 به قهرمانی رساند. آنها چهار امتیاز از دربی در فصل 34-1933 پیش بودند که در صبح روز 6 ژانویه، چپمن بر اثر ذاتالریه درگذشت.
آرسنال، دستیارش جورج آلیسون را به عنوان مسوول قرار داد و بازیکنان با سه امتیاز قهرمان لیگ شدند. آرسنال در فصل 1935-1934 با زدن 115 گل، 25 گل بیشتر از ساندرلند رده دومی، سومین عنوان پیاپی را به دست آورد. تام ویتاکر، سرمربی آرسنال که از سوی چپمن منصوب شده بود دانش بیحد سرمربی قبلی را دلیل این موفقیت دانست که حتی بدون چپمن هم تداوم وجود داشت.
دور بعد آرسنال آماده به نظر می رسید و با میانگین 2.5 گل در هر بازی در رده چهارم جدول قرار داشت. اما آنها در روز باکسینگ دی به لیورپول باختند، سپس در یک ستاره تیم در فوریه مصدوم شد و دو ماه را از دست داد. به علاوه، جام حذفی آغاز شد و آرسنال می خواست آن را هم ببرد. آنها در نهایت ششم شدند.
جدایی و مصدومیت بازیکنان کلیدی
باب پیزلی در لیورپول با قهرمانی در لیگ در فصل های 82-1981 و 83-1982 (با 11 امتیاز اختلاف) درخشید. در سال 84-1983، او یک جام دیگر و همچنین جام اتحادیه را اضافه کرد. حتی برای چنین تیم درخشانی که شکست دادنشان در سال های 85-1984 همیشه نیاز به کار ویژه داشت زمانی که فصل بعد شروع شد اوضاع خوب پیش نرفت. لیورپول از 11 بازی اول خود در لیگ تنها دو برد به دست آوردند و در رده هفدهم جدول، بدترین رتبه خود در تاریخ قرار گرفتند.
توضیح چنین عملکردی در زمین بود. گرام سونس، بهترین هافبک باشگاه، به ایتالیا نقل مکان کرده بود. با وجود اینکه لیورپول هافبکهای فوقالعادهای نظیر جان وارک و یان مولبی خریده بود، پر کردن حفرهای که او ایجاد کرد غیرممکن بود. کنی دالگلیش گفت: «ما قطعا دلتنگ گرام شدیم.»
و برای اولینبار از زمان ورودش در سال 1977، دالگلیش بزرگ که آن موقع 33 سال داشت، تعداد گلزنیهایش تک رقمی شد. ساده به نظر می رسد، اما اینها دلایلی است که باعث شد چهارمین عنوان متوالی وجود نداشته باشد. همان طور که فرگوسن گفت: «سونس- دالگلیش لیورپول معیار فوتبال انگلیس بودند.»
همانطور که آرسنال از دریک غافل شد، لیورپول هم از دست یان راش ضربه خورد. راش در سالهای 84-1983 47 گل در تمامی رقابتها به ثمر رساند که 32 گل آن در لیگ بود. او و دالگلیش مانند ارلینگ هالند و کوین دی بروین بودند. راش در سال 85-1984 به دلیل مصدومیت، 14 گل در 28 بازی لیگ به ثمر رساند.
فرگوسن هم هزینه از دست دادن بازیکنان کلیدی را درک کرد. پس از اینکه او قصد خود را برای بازنشستگی اعلام کرد، شوک دیگری ایجاد شد و Jaap Stam به لاتزیو رفت. دفاع یونایتد پراشتباه شد. در فصل 01-2000، آنها میانگین 0.8 گل در هر بازی لیگ برتر دریافت کردند. در 2001-02 1.2 بود. رود فن نیستلروی در تابستان 2001 از پیاسوی آیندهوون آمد و در 32 بازی لیگ برتر 23 گل به ثمر رساند، اما خرید خوان سباستین ورون و دیگو فورلان کمتر متقاعد کننده بود. فرگوسن در آن زمان بهشدت از خرید ورون دفاع کرد. او در کتاب خود در سال 2016 Leading نوشت ورون یکی از آن بازیکنانی است که «از نظم و انضباط گریزان است. تا آنجا که ممکن بود تلاش کردم اما نتوانستم او را در سیستم قرار بدهم.»
8 سال بعد، در فصل 10-2009، فرگوسن مجبور شد با جدایی رونالدو که راهی رئال شد مانند جدایی سونس دست و پنجه نرم کند. با رفتن کارلوس توز، فرگوسن نگران این بود که «نیروی ضربتی ما شکاف بردارد.»
تعداد گل های رونالدو در سه فصل قبلی خود در لیگ برتر 17، 31 و 18 بود. غیبت او در فصل 10-2009 احساس میشد، اما با زدن 26 گل وین رونی، یونایتد در واقع 86 گل به ثمر رساند، بیش از سه فصل قبل. اما آنها به یک عامل دیگر باختند: ظهور چلسی. چلسی آنها را با یک امتیاز بیشتر در کسب عنوان قهرمانی شکست داد.
سیتی در این فصل با مصدومیت هایی دست و پنجه نرم کرد. دی بروین، جان استونز را از دست داد. اما تیم سیتی انعطاف پذیر و عمیق نشان داد. آنها بازیکنانی را در بازار نقل و انتقالات نیز از دست دادند، ریاض محرز، آیمریک لاپورته و کول پالمر.. اما تیم اصلی گواردیولا ضعیف نشد. متئو کواچیچ، جوسکو گواردیول و جرمی دوکو همگی به صورت یکپارچه با هم ترکیب شدند.
حواس پرتی فرگی
پشیمانی فرگوسن این بود که او و یونایتد بیشتر لیگ قهرمانان را نبردند. او گفت: «من همیشه گفته بودم که منچستریونایتد باید در اروپا دستاوردهای بیشتری داشته باشد.»
نویل بعدا اعتراف کرد که از قهرمانیهای داخلی یونایتد «خسته شده» بودند و بنابراین لیگ قهرمانان اروپا مورد توجه آنها قرار گرفت. در آوریل 2010، یونایتد در مجموع 4-2 مقابل بایرن مونیخ در اولدترافورد در مرحله یکچهارم پیش بود. سپس رافائل اخراج شد، آرین روبن گل تساوی را به ثمر رساند و یونایتد به دلیل گل خورده در خانه خودش حذف شد. شکست در اروپا سه روز بعد باعث تساوی صفر-صفر مقابل بلکبرن شد. یک برد می توانست یونایتد را در صدر لیگ برتر قرار بدهد. فرگوسن گفت: «در حال حاضر بردن لیگ واقعا دشوار است.»
در سال 2002-2001، حواس پرتی فرگوسن در اروپا میزبان فینال مسابقات بود: گلاسکو زادگاه فرگوسن. «اشتیاق برای رساندن تیم به همپدن پارک برای فینال مرا وسواسی کرد.» اما یونایتد در نیمهنهایی با قانون گل زده در خانه حریف مغلوب بایر لورکوزن شد و مانند سال 2010، بعد از آن حذف، در بازی بعدی خود در لیگ برتر هم پیروز نشد.
تیم آرسنال 1936 می تواند با آنها همدردی کند. آنها حواس پرت حذفی خود را داشتند: جام حذفی! رقابتی که چنان با احترام برگزار می شد که پس از کسب سه عنوان قهرمانی لیگ، رسیدن به فینال در ومبلی اولویت فصل آرسنال قرار گرفت.
آرسنال به نیمه نهایی رسید ولی در 11 بازی باقی مانده خود در لیگ فقط دو برد به دست آوردند. جام حذفی بسیار بیشتر از چهارمین قهرمانی پیاپی برای آنها اهمیت داشت و آنها هم به خاطر همین در فینال شفیلد یونایتد را در ومبلی شکست دادند. در سال 2024، برای سیتی و آرسنال، منصفانه است که بگوییم وضعیت لیگ برتر و جام حذفی برعکس شد.
رقبای نوظهور
ساندرلند تیمی بود که چهارمین عنوان قهرمانی آرسنال را از آن خود کرد. پس از باخت در هایبری در روز افتتاحیه فصل 1936-1935، ساندرلند در 21 بازی از 29 بازی بعدی خود پیروز شد. در اواخر فوریه، آنها 16 امتیاز از آرسنال پیش بودند.
ساندرلند در سال 1934 ششم شده بود. در سال 1935 دوم شد و در سال 1936 برای ششمین (و تا به امروز آخرین) بار قهرمان شد. اسطورههای باشگاه رایش کارتر، بابی گارنی و پتسی گالاچر 81 گل به ثمر رساندند و تیم آرسنال را با 5 گل شکست داد.
داستان مشابهی برای هادرسفیلد در سال 1927 رقم خورد. نیوکاسل هیو گالاچر را در اولین فصل کامل خود در سنت جیمز پارک داشت و گالاچر در 38 بازی لیگ 36 گل به ثمر رساند. یکی از مهمترین گلهای او در پیروزی مقابل هادرزفیلد در ایستر در سال 1927 به ثمر رسید. نیوکاسل صدرنشین بود و تاون سوم شد. روزنامهها آن را «ضربه سرسام آور» نامیدند. این چهارمین (و تا به امروز آخرین) قهرمانی نیوکاسل بود.
در اواسط دهه 1980، لیورپول با یک نیروی رو به رشد روبرو شد، باشگاه بزرگی که از قدرت خود لذت می برد: اورتون. هاوارد کندال، مدیر باشگاه، یک تیم قدرتمند در گودیسون پارک ساخت و در سالهای 85- 1984، آنها با 13 امتیاز اختلاف عنوان قهرمانی را به دست آوردند. دروازهبان نویل ساوتهال بهترین بازیکن سال از دید نویسندگان و پیتر رید هافبک تیم بهترین بازیکن سال شدند. اورتون فصل بعد دوم شد و در فصل 87-1986 دوباره قهرمان شد (با 9 امتیاز اختلاف).
برای یونایتد در سال 2002، یک نسخه کلاسیک از آرسنال آرسن ونگر برای مبارزه وجود داشت. پاتریک ویرا، تیری آنری و همکاران پس از دسامبر آن فصل دیگر در لیگ برتر شکست نخوردند و 13 بازی آخر خود را بردند. این روند شامل پیروزی قاطع یک - صفر در اولدترافورد مقابل یونایتد بود که با گل سیلوین ویلتورد در بازی ماقبل آخر لیگ رقم خورد.
در سال 2010، این چلسی بود که چهارمین قهرمانی پیاپی یونایتد را خنثی کرد. چلسی باتوجه به پول اقتصاد روسیه که از جیب رومن آبراموویچ بیرون میآمد، سه قهرمانی لیگ برتر را در شش فصل به دست آورد. آنها با مدیریت کارلو آنچلوتی، 103 گل در لیگ به ثمر رساندند (دیدیه دروگبا و فرانک لمپارد 51 گل از آن گلها را به ثمر رساندند) و تفاضل گل 71 گل به دست آوردند. آنها همچنین دروازه بان بزرگی به نام پتر چک داشتند که فرگوسن با تاسف گفت: «من باید وقتی شانسش را داشتم در 19 سالگی با او قرارداد امضا میکردم.»
منچسترسیتی در فصل 24-2023 با تیمی از آرسنال دیدار کرد که در می 2022 با 69 امتیاز پنجم شد اما در مه 2023 با 84 امتیاز در جایگاه دوم قرار داشت.
سیتی به امتیاز 91 رسید. اگر سیتی امتیازاتی را در هفتههای پایانی از دست میداد این به خاطر اختلال در مدیریت، جدایی بازیکنان کلیدی یا حواسپرتی جام نبود. این به خاطر آرسنال میبود اما این اتفاق نیفتاد.
اما همانطور که تیترها میگفتند، چهارمین قهرمانی سیتی به دست آمد.
دیدگاه تان را بنویسید