از چای دبش تا محدودیت جذب بازیکن خارجی
تیمهای ایرانی فقط حق استفاده از تعداد بسیار محدودی بازیکن خارجی را دارند و با همین بازیکنان باید به مصاف ابرقدرتهای آسیا بروند.
باشگاههای ایرانی حریف قدرتهای آسیایی نمیشوند چون دست و پایشان را خودیها میبندند.
به گزارش روزنامه اعتماد، از آخرین قهرمانی تیمی از ایران در رقابتهای باشگاهی آسیایی زمان زیادی میگذرد و حالا با شکلگیری ورژن جدید مسابقات و تشکیل لیگ نخبگان کار برای نمایندگان ایران دشوارتر از قبل هم میشود، چرا که نمایندگان سایر کشورها به خصوص عربستان و قطر با توپ پر وارد بازیها خواهند شد. در واقع باید نوشت گل بود و حالا به سبزه هم آراسته شده! تا سال قبل نمایندگان ایرانی گاهی به مراحل حذفی میرسیدند ولی حالا با هزینههای غیرقابل باور کشورهای عربی حتی صعود از مرحله گروهی هم کار بسیار سختی است. اما در این بین ایده و چه تفکراتی در اتاق فکر فوتبال ماست تا در رقابتی بینالمللی آبروی فوتبالمان نرود؟
پرسپولیس، استقلال، تراکتور و سپاهان چهار نماینده از کشورمان در این بازیها خواهند بود که در مراحل مختلف بازیهایی را پشت سر میگذارند.
آیا آنها نسبت به عملکرد سالهای گذشته نمایندگان ایران میتوانند تاثیرگذارتر باشند؟ شواهد و قرائن این طور نشان نمیدهد و به نظر میرسد باز هم نمایندگان ایران میروند تا فقط چند بازی انجام بدهند و به کشورمان برگردند!
با نگاهی به بازار داخلی متوجه میشویم که ستارهای نداریم تا با ابرستارههای باشگاههای نخبگان عرض اندام کند. البته که میدانیم فوتبال یک ورزش گروهی است اما باید یک گروه هماهنگ و حرفهای داشت تا رسیدن به موفقیت آسانتر شود.
در فوتبال ما که ستارههایش رو به افول هستند با دستورالعملهایی مثل کاهش استفاده از ظرفیتهای خارجی عملا باشگاههایمان را به گوشه رینگ بردهایم! آقایان چطور به این نتیجه رسیدهاند که اگر بازیکنان خارجی در کمتر از 60 درصد بازیها برای تیمش بازی کنند 5 سهمیه فصل بعدیاش را کمتر کنند؟! این دخالت در ارنج فنی یک مربی نیست؟ به عنوان مثال در پرسپولیس که حنانوف و باهویی پارسال کمتر بازی کردند باید دو سهمیه خارجی امسال این تیم بسوزد؟
در فوتبال خالی از بازیکن قابل اعتنای ما که هیچ کدامشان هم آزاد نیستند تیمها فقط حق استفاده از سه بازیکن را دارند و با همین بازیکنان باید به مصاف ابرقدرتهای آسیا بروند. این تنبیه یک باشگاه است یا تضعیف در میادین بین المللی؟ چوب حراج به آبروی فوتبال ایران به چه قیمتی؟ اساتیدی که این قانون را نوشتند به «چه میشود؟» بعدهای آن هم فکر کردهاند؟ البته که قطعا تفکر کارشناسانهای را لحاظ نکردند!
یکی از اصلیترین دلایل وضع قانون برای سهمیه بازیکنان خارجی و تبصرههای آن وارد نشدن بازیکنان بیکیفیت خارجی، کمتر شدن پروندههای بینالمللی علیه فوتبال ایران و صرفهجویی ارزی بوده است. نیاتی خوب که قرار است با یک دستورالعمل اشتباه به نتیجه برسد.
فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ باید در نظر داشته باشند که با توجه به واگذاری سرخابیها به هلدینگ خلیج فارس و کنسرسیوم بانکی و خصوصی/ خصولتی بودن بقیه تیمها وظیفه نظارت بر عملکرد مدیرعامل باشگاهها بر جذب بازیکنان خارجی بر عهده نهادهای نظارتی خود باشگاهها یا کارخانجات باشد. پاک کردن صورت مساله یعنی ممنوعیت کلی یا سقف محدود گذاشتن برای جذب بازیکن خارجی هیچ کمکی به حل مشکل نکرده و نمیکند. کما اینکه دیدیم همچنان بازیکنان خارجی بیکیفیت وارد فوتبال ایران میشوند. در مورد پروندههای بینالمللی هم به همین شکل. وضع محدودیتهای سنگین برای ورود بازیکن خارجی از ترس پروندههای بینالمللی مثل بستن اتوبان از ترس تصادفات جادهای است. در رابطه با صرفهجویی ارزی در دوران تحریم هم باید گفت این جمله بیشتر شبیه به یک شوخی است. وقتی فقط در یک فقره پرونده چای دبش پای 5 میلیارد دلار وسط میآید حرف زدن از چند صد هزار یورو برای خرید بازیکن اصلا محلی از اعراب ندارد. اگر قرار است صرفهجویی ارزی صورت بگیرد راهش وضع محدودیت در فوتبال نیست!
در مجموع آن طور که به نظر میرسد دوستان دورهمی نشستهاند و یک قانون مضحک را تصویب کردند وگرنه همه میدانند 5 سهمیه خارجی هم فقط و فقط باعث شده قیمت برخی بازیکنان داخلی به شکل فزاینده بالا برود. قانونی که رقابت را بین ایرانیها و خارجیهای لیگ، یکطرفه به سود داخلیها کرده که پشت آن نگاه حرفهای با تفکر کمک به بهبود وضعیت باشگاهی نیست.
همانند این قانون را میشود در ماجرای سقف بودجه هم دید. همان قانونی که امروز همه پیشکسوتان و کارشناسان آن را «کشک» میدانند، چرا که از شواهد و قرائن میتوان فهمید که اساسا تیمهای مدعی اصلا نمیتوانند با این قانون تیم خودشان را ببندند. البته این قانون فصل پیش هم وجود داشت که همه نتیجهاش را دیدیم.
طبق شنیدهها امروز قرار است جلسهای در مورد میزان سهمیههای باشگاههای ایران در رابطه با استفاده از بازیکنان خارجی برگزار شود. امید است در این جلسات تصمیماتی اتخاذ شود که به رشد فوتبال ایران کمک کند وگرنه با این وضعیت و تصمیمات بازدارنده داخلی، نمایندگان ایرانی قبل از تسلیم مقابل نمایندگان کشورهای عربی و شرق آسیایی باید دستها را مقابل مسوولان ایرانی به علامت تسلیم بالا ببرند! تصمیمات اشتباه باعث میشود همین جا بپذیریم که عزمی برای کمک به پیشرفت باشگاههایمان دیده نمیشود و با این تفاسیر حالا حالاها باید خواب قهرمانی در آسیا را ببینیم.
دیدگاه تان را بنویسید