ماجرای مجسمه صدام در فلسطین چیست؟ + عکس

علی ملاقلی‌پور کارگردان سینما و تلویزیون در صفحه خود نوشت:

ابتدا باید نقشه این کشور اشغال شده توسط رژیم اسراییل را نگاه کرد ، کرانه باختری در قسمت شرقی ( سمت راست نقشه ) و زیر نظر تشکیلات خودگردان است و منطقه ای هست که از دل تفکرات سازمان «فتح» و مبارزات و صلح های آنها به این وضع رسیده ، کسانی که معتقدند فلسطینی ها با دزدان متجاوز به خانه هایشان که سر پدران و مادرانشان را بریده اند باید صلح کنند !

بهتر است بدانند تشکیلات خودگردان تن به این ذلالت داده و بین مناطق قرمز در سمت راست نقشه که فلسطینیهای طرفدار فتح ساکن هستند هیچ پیوندی نیست و حتی خیابانها در اختیار ارتش غاصبین اسراییل و دزدان این کشور است و فلسطینیها برای دیدن فامیلها یا رفتن به بیمارستان و ... باید از ایست و بازرسی ها رد شوند پس ماجرای تئوری صلح یا جنگ سالهاست امتحان شده و صلح کرده ها پشیمانند چون حتی برای ورود و خروجشان از دزدان و قاتلانشان باید اجازه بگیرند.

و در قسمت غربی نقشه، نوار یا باریکه غزه است که توسط حماس مدیریت می شود و مستقل است و اجازه ورود به اسراییل را نداده اند و می توان گفت بزرگترین زندان جهان است و رژیم تمام نظامی اسراییل امکان ورود و خروج به کسی را به این منطقه نمی دهد و حتی قسمت دریا را همچون زندانبان نگهبانی می دهد کسی ورود نکند.

 

(مجسمه صدام در کرانه باختری)

از همه مهمتر بخش بزرگ وسط نقشه است که کلا طی سالها کشتار و قتل عام توسط اسراییلی ها اشغال شده، تفکرات فتح که در قسمت شرقی هستند بیشتر شبیه حزب بعث بوده نوعی سوسیالیسم و پان عرب بوده اند، حتی پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ اعضای سازمان مجاهدین خلق در این مناطق که آن زمان وسیع‌تر بود و فتح هم هنوز به مبارزه اعتقاد داشت دوره چریکی می دیدند و حتی امکانات دریافت می کردند حتی افرادی مانند فاضل مصلحتی هم عضو حزب بعث بودند هم الفتح هم سازمان مجاهدین خلق !

بیشتر منابع مالی این منطقه توسط اتحادیه عرب تامین می شود و مجسمه صدام در این منطقه است. شایان ذکر است در موارد متعدد تشکیلات خودگردان و الفتح نیروهای مقاومت حماس را به اسراییل لو داده و فروخته اند ، پس این یک خلط مبحث است که می گویند ایران به فلسطین کمک می کند که آن هم طرفدار صدام است در واقع رسانه ها از عدم مطالعه تاریخی مردم سو استفاده می کنند . 

باید گفت کدام فلسطین ؟

پی نوشت : بسیاری از فسطینی ها از تشکیلات خودگردان و نوع صلح پذیری ذلیلانه ای که تحمل می کنند ناراضی هستند و در تلاش برای از سرگیری مبارزات هستند، در واقع شرایط وحشتناک آنها را به گزینه یا مرگ یا آزادی رسانده .