غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
دارد دیر میشود؛ تغییر در رویه به نفع حکومت، نظام و کشور است
مسأله گشت ارشاد را عملا متوقف کردهاند، ولی اعلام نشده
یک فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید تا حالا ما هیچ علائمی نشنیدهایم که نشان بدهد این اعتراضات شنیده شده و چنین رویکردی از سوی حاکمیت در جهت کم کردن دامنه اعتراضات را شاهد بودهایم. به نظر من زمان دارد دیر میشود و تغییر در رویه و رویکرد به نفع حکومت، نظام و کشور است.
غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: به نظرم یکی از بهترین موضع گیریهای افرادی که در رابطه با اعتراضات اخیر صحبت کرده اند این بیانیه آقای خاتمی است. به دلیل اینکه از جامعیت برخوردار هست و نکات تحسین برانگیزی را گفته از جمله اینکه براندازی نه به مصلحت و نه شدنی است.
به گزارش جماران، بخش هایی از گفت و گوی رجایی را در ادامه می خوانید:
*به نظر من باید روی این عبارات باید کار پژوهشی انجام شود؛ در عین حال که با بدنه جامعه صحبت کرده به کرّات هم انتقادات از حاکمیت و برخوردها را گفته است. این نکته اول است که به نظر من اصحاب رسانه باید این پیام را تحلیل کنند و بسط و توسعه بدهند و حاکمیت هم پیامهای مکتوم و مندرج در این بیانیه را بشنود.
*ایشان ادامه بحث «آشتی ملی» را به مراتب جامعتر و کاملتر مطرح کرده است. این پیام باید توسط حاکمیت شنیده شود و توسط اصحاب رسانه به معترضین برسد؛ ضمن اینکه باید این باور را داشته باشیم که جامعهای که دو ماه است دارد در کف خیابان و جاهای مختلف اعتراض میکند دیگر نگاهی به جریانهای سیاسی تابلودار، چه اصلاح طلب و چه غیر اصلاح طلب، ندارد و نخواهد داشت.
*حتی من فکر نمیکنم اینها به خودشان زحمت مطالعه این پیامها را بدهند. برای حل مسأله اول باید ببینیم مسأله چیست و به رسمیت بشناسیم و انکار نکنیم. گفتن این حرف تلخ است که نسل دهههای ۷۰ و ۸۰ اساسا کاری به لیدرهای سیاسی تابلودار دهههای ۶۰ و ۷۰ ندارد.
*نکته دوم این است که گمان میکنم آقای خاتمی با این پیام خودش را از تاب و تب نینداخته و اصلاحات هم پایان یافتنی نیست.
*به نظر من اصلاحات فراتر از آقای خاتمی و احزاب سیاسی، یک جریانی است که همواره به حاکمیت و معترضان وضع موجود علامت میدهد که اگر میخواهید وضع جامعه بهبود پیدا کند به من نگاه کنید.
*اگر نظامی غیر از جمهوری اسلامی هم در ایران باشد و بخواهد به بقا و دوام خودش ادامه بدهد، این اصلاحات تمام شدنی نیست و همواره باید حکومتها بر بستری از تغییر و تحولات نسبت به وضع موجود حرکت کنند.
*ما باید بگوییم نفس اصلاحات مظروفی بالاتر از ظرف احزاب سیاسی است. دلیلش این است که اگر یک روزی احزاب سیاسی اصلاح طلب گوشه عزلت را انتخاب کنند، آیا اصلاحات از بین میرود؟! اصلاحات از بین نمیرود؛ اصلاحات هست و دیگران و نخبگانی میتوانند بر این مدار بچرخند و پیشنهادات، ایدهها و راهکارهای خودشان را بدهند.
*من فکر میکنم تنها نسخه پیش روی بهبود وضع موجود، اصلاحات است؛ اما نه اصلاحات از جنس احزاب سیاسی.
*تصور من این است که آقای خاتمی در این بیانیه با حاکمیت از راه دور صحبت کرده و گفته که حاکمیت باید رویه خودش در مدیریت کشور را تغییر بدهد و اگر این تغییر انجام شود امید تغییر شرایط هم هست. من فکر میکنم ایشان به خاطر برخی از مصالح حرفش را به «نظام» تغییر داده است.
*ساختار نظام که قدرت تغییر ندارد؛ کسانی که نظام را مدیریت میکنند مخاطب قرار گرفته اند. به نظر من رویکرد ایشان حتی متوجه دولت نیست. چون انتقاد رویکردهای اعتراضی متوجه اصل نظام است و به دولت کمترین انتقاد و اشارهای ندارند.
*بنابر این، به نظر من آقای خاتمی با حاکمیت صحبت کرده و دست روی نقطه درستی گذاشته و اگر تغییرات از بالا شروع شود به بدنه و ارکان هم منتقل میشود؛ چه ارکانی که تابع حاکمیت هستند مثل صدا و سیما، شورای نگهبان و چه کسانی که به شکلی تحت پوشش هستند، مثل سه قوه و جاهای دیگر.
*الآن بحث همه این است که آیا حاکمیت پیام معترضین را گرفته، و اگر گرفته چه واکنشی میخواهد نشان بدهد که متعرضین متقاعد شوند و حداقل دامنه اعتراضات کم شود.
*تا حالا ما هیچ علائمی نشنیده ایم که نشان بدهد این اعتراضات شنیده شده و چنین رویکردی از سوی حاکمیت در جهت کم کردن دامنه اعتراضات را شاهد بوده ایم. به نظر من زمان دارد دیر میشود و تغییر در رویه و رویکرد به نفع حکومت، نظام و کشور است.
*به هر حال اینها هم مردم هستند و مطالباتی دارند و باید مطالبات آنها شنیده شود و اگر این مطالبات با بعضی از مناسبات سازگاری ندارد، باید مبنا مطالبات مردم باشد.
*هیچ نظامی در مقابل مردم نباید بگوید عقب نشینی کردم؛ به دلیل اینکه عقب نشینی مقابل مردم معنا ندارد؛ دولتها و حاکمیتها میآیند که به مردم خدمات بدهند و منافع مردم را محافظت کنند.
*معترضین باید ببینند مطالبات آنها شنیده شده و از همه مهمتر مسأله معیشتی است. متولدین دهههای ۴۰ و ۵۰ الآن چیزی نمیگویند، ولی آنها هم معترض هستند نسبت به اینکه با رشد سرسام آور خیلی دلار و کم ارزش شدن پول ملی در سفره خودشان وضع بدتر میشود و توان اقتصادی آنها برای اداره زندگی کمتر میشود.
*حداقل تا الآن ما ندیده ایم و یکی از دلایلی که اعتراضات و انتقادات نسل جوان در دانشگاهها و خیابانها ادامه پیدا کرده این است که میبیند دو ماه فریاد زده و عکس العملی در جهت تحقق مطالباتش دیده نشده است. همین مسأله گشت ارشاد را عملا متوقف کرده اند، ولی اعلام نشده یا قضیه حجاب را خود مردم به تغییر رسیده اند و حاکمیت در این زمینه اقدامی نکرده است.
*به نظر من حاکمیتها باید یک مقداری از تحقق مطالبات جلوتر بروند. مثلا چرا باید ورود زنان به ورزشگاه را فیفا به ما اخطار بدهد و فشار بیاورد؟! قبل از اینکه مورد عتاب و اخطار اینها قرار بگیریم، خودمان این کار را بکنیم. متأسفانه این کار را نکرده ایم و هم چوب را خورده ایم و هم پیاز را. من علاقهای برای تغییر نمیبینم و این امر من را نگران میکند.
*آقای خاتمی نشان داده که در بیان مواضع حتی نیم نگاهی به موجهایی که علیه او ایجاد میشود، ندارد. به نظر من یکی از سرمایههای ارزشمند است؛ یعنی آقای خاتمی یک دیپلمات پاک و دلسوز هم به مردم و هم به رهبری است. قاعدتا مخالفینش افراطیون دو طرف هستند و البته در نسل جوانی که به خیابانها آمده اند فراوان هستند کسانی که اساسا خاتمی را مسأله خودشان نمیدانند.
دیدگاه تان را بنویسید