احمد مازنی نوشت: اختیار بازنگری در برخی کشورها به عهده رییس قوه مجریه یا پادشاه است، در سوییس از پیشنهاد تا تصویب با مردم و مجلس فدرال است.
احمد مازنی نوشت: در صورت نیاز به بازنگری در قانون اساسی، پیشنویس اولیه میتواند توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و به رهبر انقلاب تقدیم شود و ترکیب اعضای شورای بازنگری نیز به استثنای سه نفر از دانشگاهیان و ده نفر از منتخبین مقام رهبری، همگی از مقامات عالی نظام در قوای مختلف هستند.
احمد مازنی نوشت: قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان با سکوت در مورد بازنگری، در همهپرسی مورخ ۱۲ آذر ۱۳۵۸ به تایید مردم رسید و حدود ۱۰ سال در شرایط جنگ تحمیلی و انواع مسائل و مشکلات داخلی و خارجی و مسائل خاص دوره تغییر نظام به مرحله اجرا گذاشته شد و اشکالات مربوط به آن با درایت امام خمینی و همراهی مردم حین اجرا مدیریت شد اما پس از ۱۰ سال در چند اصل آن بازنگری و از جمله اصل بازنگری و نحوه آن در متمم سال ۱۳۶۸ پیشبینی شد.
احمد مازنی نوشت: سیر بحث امام درباره ولایتفقیه نیز مشمول تحول در اندیشه و عمل امام است. از ولایتفقیه در نجف تا ولایتفقیه در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفاوت بسیار است.
احمد مازنی نوشت: در سالهای اخیر چنین تصویری از رفتار کارگزاران نظام به جامعه ارایه نمیشود و در مواردی این شائبه پدید آمده است که نه تنها بنبست شکنی نمیشود بلکه این ساختار، خود تبدیل به بنبست شده است.
احمد مازنی نوشت: کمترین انتظار از نمایندگان محترم مجلس در پاسخ به ندای وفاق ملی این است که به تمامی اعضای کابینه پیشنهادی رأی مثبت بدهند و راه را برای شکلگیری گفتمان وفاق ملی هموار کنند. مردم از دعواهای بیحاصل خسته شدهاند و منتظر شنیدن صدای وحدت و همدلی هستند.
احمد مازنی نوشت: مردم از آقای رییسجمهور انتظار دارند به منظور اثبات پایبندی به این مفاهیم در اولین فرصت در حضور رسانههای عمومی نه فقط صدا و سیما درباره این فرآیند و خروجی آن گزارش بدهند.
احمد مازنی نوشت: اکنون زمان آغاز کار است، گام اول یا همان خشت اول گزینش نیروهای معتقد به این مبانی و دارای سابقه روشن در این زمینههاست. اکنون آن شعارها در معرض آزمون ملتی است که یکبار دیگر به صندوق رای اعتماد کرد و منتظر خشت اول این بناست.
احمد مازنی نوشت: مایه تاسف است که بسیاری از هنرمندان سینما، تئاتر، موسیقی و دیگر رشتههای هنری نتوانستند برای حضور فعالتر در انتخابات اطمینان حاصل کنند، چراکه از یک سو نگران بیاعتمادی مردم و از سوی دیگر نگران برخورد حذفی دستگاه متولی فرهنگ و هنر بودند.
احمد مازنی گفت: قهر با صندوق رای نه تنها مشکلی را حل نمیکند که بر مشکلات میافزاید و نتیجه آن به نفع رقیب داخلی و بدخواهان خارجی است.
احمد مازنی نوشت: پزشکیان می تواند پیروز شود اگر همه اشخاص و احزاب حامی به صورت همافزا عمل کنند. اگر فضا را برای مشارکت همه اقشار مردم باز کنند، اگر هنرمندان، ورزشکاران، ایثارگران، دانشجویان، زنان و دختران، کارگران، طلاب و فضلای نواندیش حوزههای علمیه، فعالان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیایند.
احمد مازنی نوشت: امام از چنین دینی و چنین سیاستی بیزار است و قدرت را برای اخلاق و دیانت میخواهد، نه دین و اخلاق را برای قدرت.
احمد مازنی نوشت: امام به نقل از پاکروان اشاره میکند: «گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدر سوختگی است و آن را شما برای ما بگذارید.» اما سیاست مورد نظر امام با این تعریف سازگار نیست.
احمد مازنی نوشت: کاش متولیان امر به این توصیهها توجه میکردند و این همه هزینه به نام امر به معروف و نهی از منکر برای اسلام و نظام اسلامی تولید نمیکردند.
احمد مازنی نوشت: امامخمینی وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به شناخت معروف و منکر، احتمال تاثیر و نبود مفسده در امر و نهی دانسته و برای امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله برشمرده است.
احمد مازنی نوشت: مدیریت حوزههای علمیه اجازه ندهند تا افراد معمم در نقش ضابطین برخی نهادها تنزل پیدا کنند و آداب معاشرت با مردم را به آنها بیاموزند.
احمد مازنی نوشت: قطار انقلاب همچنان با حفظ اصول اولیه انقلاب اسلامی و آرمانهای شهیدان و مشی تحولخواهی بنیانگذار برای همگان جا دارد و باید از پیاده کردن مردم از قطار انقلاب خودداری شود.
احمد مازنی گفت: کشور را با فاکتور صوری، تبلیغات و تصورات نمی توان اداره کرد. هرکس هم خلاف تبلیغات رسمی سخن گفت، دادگاهی و برخورد و زندانی شود.
احمد مازنی نوشت: رژیم پهلوی برای مهار انتقادها از زندان، شکنجه، تبعید و اعدام و برای کنترل تظاهرات مردمی از پلیس، ماموران ساواک، ژاندارمری و حتی اعلام حکومت نظامی و استقرار تانکها در خیابانها استفاده کرد، اما هر روز بر حضور مردم در خیابانها افزوده میشد و اگر بیش از این کاری نکرد، از دلرحمی او نبود بلکه نیروهای مسلح بیش از وابستگی به شاه، به مردم وابسته بودند.
احمد مازنی نوشت: تفاوت دو دیدگاه را ملاحظه کنید؛ امام خمینی میگوید: «تقاضای متواضعانه» میکنیم، اما بنیانگذار جبهه پایداری میگوید: «ولی فقیه دستور میدهد که رای بدهید!»
احمد مازنی نوشت: منصفانه قضاوت کنیم؛ در سنت بنیانگذار انقلاب که میزان را رای ملت میداند؛ مواضع بنیانگذار جبهه پایداری که رای مردم را زینتی میدانست چه محلی از اعراب دارد؟
احمد مازنی نوشت: «ولایت فقیه» در سنت و سیره امام خمینی، «حکومت دینی سازگار با مردم سالاری» است کما اینکه «جمهوری اسلامی» از دیدگاه امام «مردمسالاری سازگار با دین» است.
احمد مازنی نوشت: اسرائیل به بهانه عملیات توفان الاقصی دیوانهوار بر سر کودکان، زنان و مردان غیرنظامی بمب میریزد و خون میخورد. این در حالی است که تقریبا تمامی ملتها به این خونریزی اعتراض میکنند و از دولتها و مجامع بینالمللی درخواست مداخله برای پایان دادن به این جنایت را دارند و این همدلی ناشی از فطرت انسانی ملتهاست.
احمد مازنی نوشت: عملیات طوفانالاقصی پاسخی به این همه جنایت و در حقیقت دفاع مقدس بود. اما رژیم صهیونیستی در پاسخ به این عملیات دفاعی و هوشمندانه که هدف آن مراکز نظامی و منجر به قتل و اسارت جمعی از نظامیان اسراییلی شد دچار جنون شده است.
احمد مازنی نوشت: در مورد جنگ تحمیلی اکنون با چنان شیطنتی تولید محتوا میشود که اگر جنازه متعفن صدام را از زیر خاک بیرون بیاورند و از او بخواهند درباره علل، ریشهها و عوامل وقوع جنگ بگوید و بنویسد، بعید میدانم تا این حد غیرمنصفانه بگوید و بنویسد!
احمد مازنی نوشت: اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی نه تنها مشوق مشارکت حداکثری نیست بلکه مداخلات فراتر از اصول قانون اساسی و محدودیتها را توسعه داده و آن را قانونمند کرده و انگیزهها را برای مشارکت کاهش دادهاند.
احمد مازنی نوشت: گاهی عملکرد عناصر موثر در اداره کشور و فعالان سیاسی کشورمان در اجرا و پایبندی به قانون شبیه رفتار آن کارمندی است که برای پیش بردن کار خویش و در عین حال، رعایت مقررات، فاکتور صوری تهیه میکند! کشور را با فاکتور صوری نمیتوان اداره کر
احمد مازنی نوشت: واقعیت جامعه ایران در حوزه سیاست داخلی و خارجی، اصرار هر کس بر موضع خویش و تفکر همه یا هیچ است. در این زمینه فرقی بین افراد و جناحهای حاکم، مدعیان اپوزیسیون خارجنشین و جناحهای اصولگرا و اصلاحطلب نیست.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: بیاحترامی به کتاب مقدس مسلمانان میتواند مقدمه بیاحترامی و تعرض به سایر عقائد و تفکرات و افراد شود. این نوع رفتارها میتواند مقدمه نزاعهایی از جنس جنگهای صلیبی در پهنه عالم باشد که کنترل آنها بدون تردید دشوار خواهد بود.
احمد مازنی نوشت: در عین حال مدعیان حقوق و آزادی زنان که به نام پیگیری این حقوق در پی عقدههای کهنه خویش با جمهوری اسلامی و آرمانهای امام هستند، پاسخ مناسبی از زنان ایرانی گرفتند و مدعیان حجاب و عفاف نیز باید توجه خود را معطوف به این حقیقت کنند که برای خواستههای جدید نسل نوی زنان و دختران ایرانی نسخههای کهنه نپیچند.
احمد مازنی نوشت: جا دارد گفته شود که این روزها «خمینی» از «بهشتی» مظلومتر است! ضمن اینکه میتوان گفت بهشتی امروز نیز از بهشتی سال ۱۳۶۰ مظلومتر است! چرا که صاحبان قدرت و مخالفان بیانصاف با بهشتی همان میکنند که با خمینی!
احمد مازنی نوشت: کاش به جای این همه ذرهبین برای کشف خطوط قرمز و سبز و زرد رسانهها، برای دیدن آن همه سوءتدبیرها در اداره اقتصاد و فرهنگ کشور که با چشم غیرمسلح و حتی کمبینا قابل رویت است وقت میگذاشتیم و برای شکمهای گرسنه و امیدهای بر باد رفته فکری میکردیم.
احمد مازنی نوشت:کاری که با آقای میرسلیم در حال عبادت و زیارت شده با هیچ منطقی قابل توجیه نیست، جز با همان منطق توجیه هدف با وسیله نامشروع! البته اگر فرض ما درست باشد که هدف مشروع و مقدس است. به واقع ما با کدام متر اندازهگیری میکنیم که در ابراز مخالفت با افراد از هر وسیلهای استفاده میکنیم؟
احمد مازنی نوشت: اولین و مهمترین مساله در مورد تجمعات و راهپیماییها عدم نیاز به کسب مجوز است. اگر در بعضی از موارد مربوط به حقوق مردم به روح حاکم بر یک یا چند اصل قانون اساسی استناد شود، در مورد حق تجمع و راهپیمایی نیاز به تمسک به روح قانون اساسی نیست، چرا که متن اصل بیست و هفتم قانون اساسی بر این حق تصریح دارد.
احمد مازنی نوشت: هیچ کس به دلیل برخورداری از قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی نباید خود را بینیاز از گفتوگو با دیگران بداند. متاسفانه گاهی به گوش میرسد که حاکمیت نیازی به گفتوگو احساس نمیکند. درست این است که هیچ کس نباید خود را بینیاز از گفتوگو بداند.
احمد مازنی نوشت: از مقامات مسئول انتظار میرود با شفافسازی در مورد حوادثی چون ترور آیتالله سلیمانی و اقدامات موثر عملی در جهت جلب رضایت مردم چنین دسیسههایی را در نطفه خفه کنند و روزنههای مربوط به تضادها و گسلهای اجتماعی را پیش از آنکه به بازتولید حوادث تلخ دهه شصت منجر شود کور کنند.