ابوالفضل سروش، نماینده تهران:
واگذاری مجلس به تندروها علاج دموکراسی نیست
یک عضو فراکسیون امید نوشت: عدم تمایل مدیران توانمند و کاربلد اقشار مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نزدیک به جریان اصلاحات و حتی اعتدالیون سبب شده است تندروهای رقیب که کارنامهشان در سه سال و 9 ماه گذشته بر همگان عیان است و جز غوغاسازی و هیاهوآفرینی و بعضاً سیاهنمایی شرایط دستاوردی ندارند با پتانسیل مضاعف میداندار حضور در مجلس آتی شوند و بعضاً لیستهای نهاییشان را زودهنگام روانه کارزارهای انتخاباتی کنند.
اعتمادآنلاین| ابوالفضل سروش، نماینده تهران، در یادداشتی که در اختیار اعتمادآنلاین قرار داد، نوشت: ساعات زیادی به پایان مهلت ثبتنام کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی نمانده، مجلس خانه ملت است و باید محفلی برای حضور همه سلایق سیاسی باشد و نمایندگانی از همه اقشار جامعه از معلمان و کارگران و بازاریان و پزشکان و فعالان فرهنگی و... که ذکر نام همگی در این مجال نیست در آن حضور داشته باشند تا به معنی کلمه شاهد شکلگیری مجلسی باشیم که در آن تکثر آرا وجود داشته باشد و بهواقع انعکاس صدای ملت باشد.
در قریب به سه سال گذشته و با بازگشت تحریمهای آمریکا و بروز مشکلات و کاستیهای چندینساله مدیریت اقتصادی کشور اوضاع و احوال خیل قابل توجهی از مردممان خوب نیست؛ نابسامانی بازار، بروز مشکلات معیشتی و کوچک شدن سفرههای قشر متوسط و ضعیف جامعه حقیقتی تلخ و گزنده است که بر سایر امور نیز سایه افکنده و همانطور که شاهد بودهایم سبب واکنشهای اجتماعی و اعتراضات خیابانی قشر ضعیف جامعه در 2 سال اخیر شده است که نمونههای غیرقابل کتمان آن اعتراضات دی 96 و اعتراضات آبانماه اخیر- در پی گرانی نرخ بنزین- هستند.
صدای اعتراضی که باید به دقت آن را شنید و با دلسوزی و برنامه به آن پرداخت، هرچند سهم مجلس در مدیریت اقتصادی کشور ناچیز است و جز قانونگذاری و نظارت بر اجرای آن فضایی برای دخالت و میدانداری نمایندگان در آشفتگی اقتصادی وجود ندارد. اما مردم، نمایندگان را به میزان برابر با مسئولان اقتصادی در این امر سهیم میدانند، سهمی که شامل تکتک نمایندگان میشود و به نام کل مجلس رقم خورده است. در کنار این نارضایتی اما از همان آغاز مجلس دهم و عیان شدن خیزش مردمی در حمایت از جریان امید- ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان- پروژهای از سوی رقیب این جریان کلید خورد که اعتماد و امید اجتماعی این ائتلاف را نشانه گرفته بود.
پروژهای که انتظارات از جریان امید را به ناحق افزایش داد و بعد پروژه ناکارآمدی مجلس را در لوای آن پیش برد. پروژهای که هرچند در ظاهر اصلاحات و اعتدالیون را نشانه گرفته بود، اما آسیبی که به این قوه از اساس زد تا سالیان سال جبرانپذیر نیست.
پروژهای که آنچنان عملکرد مجلس دهم- که در جای خود قابل دفاع واحترام است- را زیر سوال برد و برچسب انفعال و ناکارآمدی را بر پیشانی آن زد که جمعی نمایندگان فعلی مجلس را در حفظ کرسیهای نمایندگیشان و استمرار حضورشان در مجلس بیانگیزه و منفعل کرده است. ناکارآمدیای که حتی بیرون از مجلس بسیاری از صاحبنظران و مدیران توانمند و چهرههای بحق اقشاری مختلف اجتماعی را نیز برای حضور در مجلس بیانگیزه کرده است به نحوی که بیشتر چهرههای توانمند با هراس از تضعیف کارنامه و رزومه و حتی اعتبارشان حاضر به اعلام کاندیداتوری در انتخابات مجلس یازدهم نیستند.
عدم تمایل مدیران توانمند و کاربلد اقشار مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نزدیک به جریان اصلاحات و حتی اعتدالیون سبب شده است تندروهای رقیب که کارنامهشان در سه سال و 9 ماه گذشته بر همگان عیان است و جز غوغاسازی و هیاهوآفرینی و بعضاً سیاهنمایی شرایط دستاوردی ندارند با پتانسیل مضاعف میداندار حضور در مجلس آتی شوند و بعضاً لیستهای نهاییشان را زودهنگام روانه کارزارهای انتخاباتی کنند.
یادمان نرود که شعار اصلی و اساسی امید در ورود به مجلس یازدهم جلوگیری از ورود تندروها و برقرار آرامش سیاسی در کشور بود، شعاری که در لوای آن امید و اعتدالیون شانه به شانه هم گامهای موثری را در مجلس برداشتند؛یادمان نرود که نماینده مجلس در 2 حیطه قدرت مانور و وظیفه دارد و آن هم قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قانون است. وجداناً بیندیشیم که امیدیهای مجلس دهم در این حیطه چه ضعف و کاستیای داشتند و در اجرای آن چه دشواریهایی را به جان نخریدند.
خواهران و برادران، صاحبنظران و مدیران توانمندی که تیغ ناکارآمد جلوه دادن مجلس رزومههای شما را نشانه گرفته است؛ آیا وظیفه و تکلیف بر عهده گرفتن نمایندگی و ادای دین به کشور و مردم را فقط باید در شرایط هموار ادامه داد و ادا کرد؟ آیا جز این است که نخبگان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی وظیفه تنویر افکار عمومی را دارند و عافیتطلبی با ادای تکلیف در یک دایره جمع نمیشود؟ انفعال در برابر رقیب پرهیاهو وغوغاسالار جز واگذاری حق مردم به طیفی نیست که هجمههایش فضای خانه ملت را به سمت تکصدایی سوق خواهد داد؟
بیاییم با خود صادق باشیم و مصلحت مردم و کشور را پیش روی خود قرار دهیم و وجداناً تصمیم بگیریم که با واگذاری مجلس به طیفی خاص که پروژه محور میداندار عرصه سیاستاند و شهوت قدرت دارند و دایره خودیشان چنان تنگ است که صدای افراد مستقل را هم نمیشنوند رزومه مدیریتیهایمان پاک میماند یا اینکه در آینده به طیف عافیتطلب شهره خواهیم شد. وظیفه نخبگان و مدیران نظارهگری و همصدایی با نارضایتی مردم نیست؛ نخبگان باید پیشگام مردم باشند و نقشه راه را برایشان روشن و آشکار کنند. وظیفه نخبگان نه غر زدن است و نه همراهی با پروژه فراگیر ناکارآمدی مجلس، وظیفه نخبگان اصلاح امور است و روشن کردن مسیر برای پیشرفت و آبادانی میهن.
من، ابوالفضل سروش، نماینده تهران که در سه سال و 9 ماه گذشته بیهیاهو و به دور از بزرگنمایی به قدر وسع و فهم خودم در پیگیری وکالت مردم از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکردهام، به جد برای واگذاری مجلس یازدهم به طیفی از تندروها و شکلگیری مجلسی یکدست نگرانم و عاجزانه خواهش میکنم هر فردی که شرایط نمایندگی را دارد و میداند که میتواند در این مسیر موثر و مفید باشد وارد میدان شود. بدانیم واگذاری مجلس به تندروها علاج دموکراسی نیست و باید با ثبتنام در انتخابات مجلس یازدهم نخستین گام را برای احیای مجلس و استمرار دموکراسی در کشور برداریم.
دیدگاه تان را بنویسید