چرا پمپئو میخواهد از ایران در جهان یک «لولوخورخوره» بسازد؟
مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا طی نشست شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ 30 ژوئن، تصویری کابوسگونه از جهان در شرایطی که ایران دوباره مانند کشورهای دیگر مجاز به خرید سلاحهای معمولی باشد، ترسیم کرد. او تا جایی پیش میرود که حتی میگوید، ایران در صورتی که مهار نشود در آینده نزدیک میتواند قدرت شلیکش به رم در اروپا برسد.
اعتمادآنلاین| یزنس اینسایدر در گزارشی تحت عنوان «لولوخورخورهی» ایرانی مایک پومپئو فقط بهانه ای برای سیاستی غیرموثر است نوشت: مایک پومپئو وزیر امورخارجه طی نشست شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ 30 ژوئن، تصویری کابوس گونه از جهان در شرایطی که ایران دوباره مانند کشورهای دیگر مجاز به خرید سلاحهای معمولی باشد، ترسیم کرد. او تا جایی پیش میرود که حتی میگوید، ایران در صورتی که مهار نشود در آینده نزدیک میتواند قدرت شلیکش به رم در اروپا برسد.
«لولوخورخورهی ایرانی مایک پومپئو فقط بهانهای برای سیاستی غیرموثر است» نوشت: مایک پومپئو وزیر امور خارجه طی نشست شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ 30 ژوئن، تصویری کابوس گونه از جهان در شرایطی که ایران دوباره مانند کشورهای دیگر مجاز به خرید سلاحهای معمولی باشد، ترسیم کرد. او تا جایی پیش می رود که حتی می گوید، ایران در صورتی که مهار نشود در آینده نزدیک می تواند قدرت شلیکش به رم در اروپا برسد.
در ادامه این مطلب آمده است: اظهارات پومپئو، خیلی اغراق آمیز بود، اما انگیزه این صبحتها چیز جدیدی نیست. او در مورد بدبینی اش در مورد تهدیدی که تهران برای آمریکا و شرکای خود در اروپا و خاورمیانه اغراق می کند.
با توجه به مورد ایران، میتوان گفت که درک اغراقآمیز از واقعیت میتواند خود واقعیت را تحت تأثیر قرار دهد و برآن غلبه کند. این عدم توزان می تواند به تعهدات بیش از حد ارتش امریکا، (هماکنون دهها هزار نیروی امریکایی در خاورمیانه مستقر هستند) استراتژی ضعیف و حتی سیاست خارجی ضعیف منجر شود.
درک شرایط فعلی آسان است. در واقع، مقامات آمریکایی به طور مداوم ایران را خطری برای نظم بینالمللی و عاملی برای خشونت، گروگان گیری و نقض حقوق بشر می دانند و سیاست خارجی واشنگتن بر این مبنا شکل گرفته است.
دیدگاه متعارف درباره ایران این است که با کشوری روبرو هستیم که ذاتاً با منافع آمریکا در تضاد است، دیپلماتها نمیتوانند در آن تحرک خاصی داشته باشند و قصد دارد کل خلیج فارس را تحت سلطه ی خود درآورد. مسئولان این کشور، به ایدئولوژی خود میبالند و تمایل دارند که هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی را سرنگون کنند، موشکهای کروز را به بزرگترین پالایشگاه نفت عربستان سعودی پرتاب و قطعات موشکی را برای نیروهای نیابتی شان در عراق و یمن قاچاق کنند.
با این حال، واقعیت قدرت و رفتار ایران تا اندازهای مطابق با آنچه تصویر می شود، نیست. با وجود اقدامات ضدآمریکایی تهران و اظهارات مقامات آن، ایران کشوری است که حاضر است قدرت را در منطقه با کشورهایی که در مخالفت کامل با اهداف تهران نباشند، تقسیم کند.
با توجه به تحریمهای ایالات متحده، اپیدمی کرونا ویروس و قیمت پایین نفت خام، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که تولید ناخالص داخلی ایران طی سال جاری 6 درصد دیگر کاهش یابد.
در حالی که ممکن است ایرانیان در جنگ نیابتی ماهر و مستعد باشند، اما بودجه دفاعی ایران در سال 2019، 12.6 میلیارد دلار بود. در حالی که عربستان سعودی و اسرائیل که معمولاً به عنوان اصلیترین مخالفان منطقه ای ایران در نظر گرفته می شوند، 82.4 میلیارد دلار در این زمینه سرمایهگذاری کردند که بیش از شش برابر تهران است.
اگرچه قابل پیشبینی است که تهران پس از پایان تحریم تسلیحاتی شورای امنیت، به دنبال به دست آوردن جنگندههای پیشرفته و سیستمهای دفاع ضدموشکی از روسیه و چین باشد، اما وضعیت مالی ایران نامناسب است. به طور مثال، تهران کسری بودجهای به بزرگی 44 میلیارد دلار در سال 2020 خواهد داشت. دشوار است که تصور کنیم، ایران پول نقد خود را در مسکو برای خرید تسلیحات سرمایهگذاری کند، به ویژه با توجه به این موضوع که دستیابی به سیستم دفاع موشکی S-300 روسیه نزدیک به یک دهه زمان برده است.
اینکه تهران نسبت به یک سال گذشته تهاجمی تر عمل می کند، نشان می دهد که سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورده است. مهم اینکه، ترامپ قصد داشت آنقدر به ایران فشار بیاورد تا این کشور را وادار به موافقت با خواستههای آمریکا بکند.
این خواستهها، همانگونه که پومپئو در ماه مه سال 2018 توضیح داد، شامل پایان غنیسازی اورانیوم ایران، تعطیلی کامل تولید و توسعه موشکهای هسته ای و بالستیک تهران، پایان دادن به حمایت این کشور از نیروهای پروکسی در منطقه، عقبنشینی همه نیروهای ایرانی از سوریه و خلع سلاح پیشگیرانه تهران از شبه نظامیان شیعه در عراق می شود.
البته دو سال پس از سخنرانی پومپئو، هیچیک از این خواستههای غیرواقعی او برآورده نشده است. تمام مقامات ایرانی از طیفهای مختلف درباره ی این موضوع هم نظر هستند که توافق با ترامپ و تن دادن به خواستههایش، در واقع جنگ طلبان در واشنگتن را تشویق می کند که رویکرد فشار کامل، بدون گفتگو در مقابل تهران مؤثر است. به همین دلیل، مقامات تهران با آن مخالف هستند.
شواهد نشان میدهد که خروج دولت ترامپ از برجام و تحمیل تحریم اقتصادی، دقیقاً آنچه را که ایالات متحده امیدوار بود از آن جلوگیری کند، به وجود آورده است: شکاف میان واشنگتن و شرکای آن در اروپا. اکنون ایران میزان تولید اورانیوم غنی شده ماهیانهاش را افزایش داده است؛ تندروها در ایران قدرت گرفته و بر عملگرایانی که زمانی مجاز به مذاکره با آمریکا بودند، چیره شده اند؛ از تنش میان واشنگتن و تهران وارد سیکلی خطرناک شده است که اوجش را در ژانویه شاهد بودیم.
اگر ایالات متحده نگران این است که تهران در آینده چه اقدامی انجام میدهد، پس بهتر است که واشنگتن برای بهبود اوضاع از واکنشهای افراطی پرهیز کند و نگاه واقعبینانهای به ایران داشته باشد. بنابراین، آمریکا باید در راستای جایگزینی سیاست ناکام فعلی با سیاستهای واقعبینانه گام بردارد.
منبع: انتخاب
دیدگاه تان را بنویسید