ابعاد اقتصادی سفر مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی به ایران و ترکیه/ بن زاید به دنبال دور زدن کانال سوئز یا بن سلمان؟
از چند هفته پیش بود که حرکت گریز از مرکز ابوظبی نسبت به سیاستها و رویکردهای ریاض شدت بیشتری به خود گرفت
اعتمادآنلاین| از چند هفته پیش بود که حرکت گریز از مرکز ابوظبی نسبت به سیاستها و رویکردهای ریاض شدت بیشتری به خود گرفت.
به گزارش تعادل، اینکه چقدر سفرهای منطقهای طحنون بن زاید به آنکارا و تهران به عنوان قطبهای متضاد ریاض در سامان یافتن ناگهانی سفر منطقهای محمد بن سلمان به کشورهای شورای همکاری دخیل بوده، حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد اما آنچه مشخص است آن که محمد بن زاید با مغلوبه شدن عملی جنگ یمن و شکست حتمی ائتلافش با محمد بن سلمان برای فتح صنعا روز به روز به دنبال جدا کردن حساب خود از محمد بن سلمان است تا تمام تخممرغهای شکست این روند در سبد شاهزاده بلندپرواز و البته نه چندان باهوش سعودی قرار داده شود. در همین راستا شاهد تحرکات دیپلماتیک قابل توجهی از سوی امارات متحده عربی در شماری از پروندههای سیاسی و دیپلماتیک بودیم. محمد بن زاید از یک سو پرچمدار سازش نوین با اسراییل یا همان توافقنامه ابراهیم بود و با این کار خود در یکی از پیچهای بسیار حساس مسیر کسب محبوبیت در کاخ سفید گوی سبقت را از محمد بن سلمان ربود.
در حالی که نباشد سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری این کشور در عراق بعد از داعش، سوریه بعد از استقرار اوضاع و ترکیه بعد از بحران اقتصادی نادیده گرفت. در این میان این ابهام همچنان جای مطرح شدن دارد که چرا پرونده اقتصادی یا به تعبیری واضحتر تغییر رویه اقتصادی امارات متحده عربی از طریق طحنون بن زاید، دبیر شورای امنیت ملی این کشور هدایت و راهبری میشود؟
به اعتقاد کارشناسان امارات متحده عربی از اواسط سال 2018 بود که برنامه تعامل فرامنطقهای را بدون تکیه بر کشورهای عربی پیرامونی و خروج از پوسته عربی در تعاملات اقتصادی را کلید زده است. این کار با تلاش برای نفوذ در کشورهای حوزه بالتیک و به ویژه استونی آغاز شد که قراردادهای همکاری در بخشهای تحقیقات علمی، سرمایهگذاری و نیز مالیات و عوارض مضاعف به امضا رسید.
به گفته کارشناسان، دولت ابوظبی تجربه موفقی در همکاری با استونی داشت و توانست با استفاده از این نقطه که در واقع نقطه اتصال خط آهن اروپا (Rail Baltica) بود خود را به مسیر ارتباط شمال به جنوب و شرق و غرب اروپا متصل کرده و از این کشور به عنوان پایگاه لجستیک خود استفاده کند، تا نه تنها کالا بلکه مسافران و گردشگران را هم از فنلاند تا ایتالیا و از کشورهای بالتیک تا فرانسه و بریتانیا منتقل کند.
البته باید اعتراف کرد اماراتیها تنها کسانی نبودند که به دنبال خلاص شدن از عقده و مشکلات کانال سوئز افتادند بلکه چینیها نیز با بررسی «گذرگاه قطبی» در شمال روسیه طرح خلاصی از مشکلات کانال سوئز و دسترسی سریع و آسان به بازارهای اروپایی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
چینیها هم برای انتقال آسان کالاهای خود به قاره اروپا قصد دارند بنادر فنلاند را به عنوان پایگاه انتقال دریایی خود انتخاب و کشتیها بعد از طی یک مسافت معقول در شمال به فنلاند یا نروژ رسیده و بعد از آن کالاها از طریق قطار به بقیه اروپا منتقل شوند.
با این حال هنوز چالش بزرگی بر سر راه این طرح قرار دارد که در احداث تونلی بین تالین، پایتخت استونی و هلسینکی پایتخت فنلاند است. این تونل باید در عمق خلیج فنلاند حفر شود که نزدیکترین فاصله آن حدود 50 کیلومتر برآورده شده است و در صورت حفر بلندترین تونل قطار زیرآبی در جهان لقب خواهد گرفت و برای تحقق آن هزینهای بین 10 تا 13 میلیارد یورو هم نیاز است که اتحادیه اروپا با تامین هزینه آن موافقت کرده است. صرف نظر از اینکه این پروژه برای امارات و حتی چین قابلیت اجرایی پیدا کند یا خیر، ظاهرا محمد بن زاید و گروه مشاورانش به دنبال کپیبرداری از آن در تعامل در نقطه دیگر اما با همان هدف یعنی ارتباط با اروپا از مسیری کوتاهتر و به صرفهتر (در تمامی ابعاد زمانی، جغرافیایی، سیاسی و...) از مسیر کانال سوئز هستند. به گفته صاحبنظران سفر شخصیت شماره یک شورای امنیت ملی امارات متحده عربی به جمهوری اسلامی ایران و پیش از آن به ترکیه پیش از آنکه یک ماموریت امنیتی باشد، تلاشی برای پیشبرد اهدافی اقتصادی است که بهطور حتم اماراتیها از این ناحیه برای امنیت ملی خود احساس خطرکردهاند و شاید هم از طریق این پروژه اقتصادی به دنبال برطرف کردن دغدغههای امنیتی خویشند؟!
سفر طحنون بن زاید آل نهیان به تهران در واقع تکمیل پازل چند قسمتی یک پروژه اقتصادی است که امارات متحده به شدت به آن دل بسته است. اخبار منتشر شده در رسانههای ترکیهای هم بر این امر تاکید داشته و تاکید دارند طحنون بن زاید در سفر خود به ترکیه توافقنامهای را برای انتقال کالا از طریق ایران و با هدف صرف نظر کردن از ترابری از طریق کانال سوئز که بسیار هم مقرون به صرفهتر است، به امضا رساند.
گر چه برخی ازکارشناسان این نوع همکاری را تاکیدی بر بهبود روابط بین امارات متحده عربی و جمهوری اسلامی ایران و ترکیه بعد از یک دوره تنش توصیف میکنند.
اما برخی از کارشناسان به شکل عمیقتری به این مساله نگاه و تاکید دارند این روند قبل از آنکه نشانگر بهبود روابط بین ابوظبی از یک سو و تهران و آنکارا از سوی دیگر باشد، بیانگر احساس تزلزل و بیثباتی است که رهبران امارات متحده به طور اخص و شاید بسیاری دیگر از همترازان آنها در کشورهای شورای همکاری به طور اعم در روابط با یکدیگر احساس و جو تنشی است که این روابط در حال حاضر دچار آن شده است. این کارشناسان بر این باورند حتی اعطای مدال درجه یک و استقبال بسیار گسترده از محمد بن سلمان در امارات متحده عربی هم نمیتواند حجم بحران شکل گرفته بین دو طرف و احساس نگرانیهای حاکم را پنهان کند.
به بیانی واضحتر پشت لبخندهای محمد بن زاید به محمد بن سلمان نوعی نگرانی از همسویی ریاض و قاهره و تکرار سناریوی قطر علیه امارات متحده عربی وجود دارد.
شاید همین امر باعث شد تا 18 اوت گذشته طحنون بن زاید عازم ترکیه شده و بعد از 8 سال سردی و حتی تنش در روابط بین دو کشور، همکاریهای بین دو طرف و در راس آن همکاری اقتصادی بین دو طرف از سر گرفته شود.
رسانههای ترکیهای در آن زمان اعلام کرده بودند که مسوولان ترکیه دو قرارداد جداگانه یکی با امارات متحده عربی و دیگری با پاکستان برای شکل دادن به جاده ترانزیتی جدیدی برای انتقال کالا به امضا رساندهاند.
به گفته مسوولان ترک، اجرایی شدن مجدد دفتر ترابری زمینی بینالمللی که در سال 1975 با امارات و پاکستان به امضا رسیده بود، میتواند مزایای زیادی در زمان و هزینه برای شرکتهای صادر کننده داشته باشد.
اما این مسیر یک حلقه مفقوده هم داشت و آن ایران بود به هر شکل برای عبور کانتینرها و کالاهای مختلف چه از امارات و چه از پاکستان به سوی ترکیه صاحبان کالا نیازمند عبور از کشور ثالثی به نام ایران بودند که بهترین و کم هزینهترین و صد البته امنترین مسیر محسوب میشود. بر اساس پروژه مسیر ترابری جدید، کانتینرهای حاوی کالا از بندر الشارقه امارات به بندرعباس در ایران منتقل و بعد از آن به شکل زمینی به گذرگاه «گوبولاک» دروازه مرزی ترکیه با ایران میرسند و سپس راه خود را تا شهر اسکندرون ادامه میدهند. در این بین کار واردات زمینی پاکستان اکتبر گذشته از استانبول به ایران و از آنجا به پاکستان انجام گرفته است.
توافقنامه «تیر» بهترین تسهیلات انتقال کالا را از طریق کامیون و کانتینرهای مهر وموم شده ارایه میکند. از این رو اماراتیها نیز با هدف استفاده از این امتیاز به تهران آمده بودند.
اگر چه گفته میشود اماراتیها راه زمینی را نه تنها به دلیل کاهش هزینه اقتصادی بلکه برای افزایش فشار سیاسی بر مصریها و در وهله بعدی بر دوستان سعودی خود در دستور کار خود قرار دادهاند.
برخی هم ضمن تایید این نظریه آن را برنامه دورنگرانه محمد بن زاید برای عدم رکب خوردن از دوست صمیمیاش در ریاض تفسیر میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید