بررسی عوامل موثر بر گرایش زنان به تناسب اندام
نتایج یک پژوهش دانشگاهی نشان میدهد بین تصور فرد از نگرش مردان، تمایل به مطلوب بودن نزد دیگران، تصاویر ارائهشده در رسانهها و گرایش به تناسب اندام رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ این در حالی است که بین سن و پایگاه اقتصادی - اجتماعی با گرایش به تناسب اندام، رابطه معناداری وجود ندارد که این موضوع نشاندهنده فراگیری این گرایش بین زنان است.
اعتمادآنلاین| بسیاری از زنان ایرانی برای زیبا و جوان شدن در گذشته عمدتاً به روشهای سادهای اکتفا میکردند، این در حالی است که در جامعه مدرن بدن و مسائل مربوط به آن به پدیدههای اجتماعی و باارزش فرهنگی و نمادین تبدیل شده است. به همین ترتیب، لاغری و داشتن اندامی متناسب طی یکی دو دهه اخیر در ایران، بسیار مورد توجه دختران و زنان بوده و حجم گستردهای از تبلیغات لاغری و رسیدن به وزن مناسب، تبلیغات شبکههای ماهوارهای و آگهی مجلات خانوادگی را اشغال کردهاند.
محققان گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان پژوهشی را با هدف «بررسی میزان و عوامل اجتماعی مؤثر بر اهمیت یافتن تناسب اندام در میان زنان» 20 تا 44 ساله شهر اصفهان انجام دادند که در آن 340 زن منتخب به روش نمونهگیری تصادفی ساده، مورد مطالعه قرار گرفتند.
منصور حقیقتیان، ابراهیم انصاری و نسرین عسگری در این تحقیق ضمن بیان چارچوب نظری این پژوهش که متأثر از عقاید «بوردیو»، «گافمن»، «گیدنز»، «نظریه مبادله» و «نظریات فمینیستی» است، اشاره میکنند که افراد با توجه به پایگاه اجتماعی- اقتصادی خود، در اثر معاشرت با دیگران و تأثیرپذیری از رسانهها، به نوعی درک از اندازه و شکل بدن مناسب و به تبع آن میزانی از رضایت نسبت به بدن خود میرسند و سپس برای به دست آوردن وضعیت دلخواه، دست به اقداماتی از قبیل رژیم غذایی، ورزش و… میزنند.
این پژوهش که ارتباط 6 متغیر مستقل سن، نگرش مردان به تناسب اندام، تمایل به مطلوب بودن نزد دیگران، مصرف رسانهای، رضایت از بدن (تصویر ذهنی از بدن) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با گرایش به تناسب اندام را مورد مطالعه قرار داده نشان میدهد بین رضایت از بدن و گرایش به تناسب اندام رابطه منفی وجود دارد و هر چه رضایت از بدن کمتر باشد، میزان گرایش به تناسب اندام بیشتر است.
نتایج این پژوهش که رابطه معنادار بین سن و گرایش به تناسب اندام را به عنوان یک فرضیه در نظر گرفته بود، نشان داد این فرضیه تأیید نمیشود و به عبارت دیگر، تمایل به تناسب اندام یک مسأله دوران جوانی نیست. در همین زمینه، فرضیه «ارتباط معنادار بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و گرایش به تناسب اندام» نیز تأیید نشد و نتایج نشان داد گرایش به تناسب اندام، خاص طبقات مرفه نبوده و به طبقات پایین جامعه نیز رسوخ پیدا کرده است.
یکی از نتایج مهم پژوهش فوق، تأثیر نگرش مردان بر گرایش زنان به تناسب اندام است. با توجه به اصول اساسی مکتب مبادله هومنز و این موضوع که هر رفتاری که پاداشی را در پی داشته باشد، گرایش به بسط موقعیتهای مشابه دارد، میتوان گفت از آن جایی که مردان و برخی سازمانها که اداره آنها را مردان بر عهده دارند، به دنبال زنان و دخترانی با شکلهای خاص هستند و از این طریق زنان را به دلیل رفتار و کردارشان تشویق میکنند، زنان نیز گرایش به تناسب اندام خواهند داشت. این در حالی است که فمینیستها نیز معتقدند استانداردها و معیارهای زیبایی و تناسب اندام، از بیرون بر زنان تحمیل میشود.
نتایج مطالعه فوق همچنین فرضیه بین تمایل فرد به مطلوب بودن نزد دیگران و گرایش به تناسب اندام را تأیید میکند. به عقیده گافمن، «انسانها برای نشان دادن جنبهای از خود که مطلوب دیگران باشد حرکات و اعمال خود را به طور دقیق و به دور از هر گونه اختلال و کاستی انجام میدهند و با استفاده از ظاهر خود، تأثیرات مشخصی را به دیگران منتقل میکنند».
حقیقتیان و همکاران در این پژوهش که در نشریه علمی-پژوهشی مطالعات اجتماعی-روانشناختی زنان به چاپ رسیده همچنین فرضیه «وجود ارتباط بین تصاویر ارائه شده در رسانهها و گرایش به تناسب اندام» را مورد تأیید قرار میدهند. این در حالی است که جنبه دیگر تأثیرگذاری رسانهها، از میزان استفاده از آنها ناشی میشود. رسانهها، مخصوصاً ماهواره با ایجاد تمایلات غیرواقعی و کاذب، نقش اساسی در برانگیختن این گرایش ایفا میکنند.
محققان این پژوهش در پایان ضمن بحث و بیان نتایج، اشاره میکنند که میانگین گرایش به تناسب اندام 43.2 (میانگین نظری 33) و بسیار بالا بوده است؛ به ویژه آنکه این زنان از نظر درآمد، تحصیلات، دارا بودن اتومبیل شخصی و… جزو گروههای موفق و مرفه جامعه هستند. همچنین نبود رابطه معنادار بین سن و پایگاه اجتماعی-اقتصادی با گرایش به تناسب اندام، نشاندهنده فراگیر بودن فشارهای ساختاری بر زنان همه قشرها و طبقات است.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید