محمد غرضی:
جای روحانی بودم این همه نقدینگی به بازار تزریق نمیکردم
غرضی میگوید اگر جای روحانی بود این همه نقدینگی به بازار تزریق نمیکرد. غرضی از دولتیها قطع امید کرده و معتقد است که صرفا با حمایت مردم است که میتوان از پس این شرایط برآمد.
اعتمادآنلاین| در وضعیت فعلی کشور همه انتقاد میکنند اما از راهحل خبری نیست. از رییسجمهور و دولتیها گرفته تا کارشناسان و فعالان بخش خصوصی. حتی تحلیلگران و کارشناسان امر هم راهکار عملیاتی مشخصی ارایه نمیکنند. خالی بودن ذهنها از راهحل اما دلیل خوبی برای کنارگذاشتن هماندیشی نیست. در همین راستا شاهدیم که اغلب رسانهها سعی دارند تا در گفتوگو با مسوولان، کارشناسان و تحلیلگران به یک راهحل مناسب برسند و به سهم خود گرهای از این کلاف در همپیچیده باز کنند. شاید کسانی که زمانی خود را در قد و قواره ریاستجمهوری دیده و اقدام به کاندیداتوری کردهاند گزینه مناسبی برای مورد مشورت قرار گرفتن، باشند. از همین رو سراغ محمد غرضی، وزیر سابق پست و تلگراف رفتهایم. او میگوید که اگر جای روحانی بود این همه نقدینگی به بازار تزریق نمیکرد. غرضی از دولتیها قطع امید کرده و معتقد است که صرفا با حمایت مردم است که میتوان از پس این شرایط برآمد.
شما زمانی کاندیدای ریاستجمهوری شده بودید و قصد داشتید که در این جایگاه قرار بگیرید؛ اکنون اگر به جای آقای روحانی بودید برای عبور از شرایط موجود چه میکردید؟
من سوابق اجرایی بسیاری داشتهام. فقط 16 سال وزیر بودم. حدود 20 سال درعملیات ستادی دولت کار کردم و تمام حرفهای خودم را برای اینکه به این روز گرفتار نشویم در همان مناظرهها به عرض ملت رساندم.
الان اگر امکان دارد خیلی کوتاه بفرمایید از نظر شما چه شد که به این روز گرفتار شدیم؟
مهمترین دلیل این است که دولتها بیش از درآمد خود هزینه کرده و کسری میآورند. معمولا نیز میخواهند این کسری را با بالابردن نرخ ارز جبران کنند. این امر در ایران سابقه زیادی دارد اما در دولتهای نهم و دهم و دولت فعلی بهشدت ملموس بوده است. هر دو نیز دچار گرفتاری شدند.
مشکلات خارجی را دخیل نمیدانید؟
مشکلات خارجی همیشه هست و در آینده نیز خواهد بود. حتی در زمان محمدرضا پهلوی که روابط بسیاری خوبی با امریکا داشتیم نیز از این گرفتاریها بود. بلافاصله بعد از کودتا نرخ ارز چند برابر شد. منظورم این است که در آن دورهها نیز مشکلات بیرونی وجود داشت.
خیلی روشن بفرمایید اولین اقدامتان که برای برون رفت از وضعیت فعلی چه بود؟
جلوی تزریق نقدینگی را میگرفتم. این کار دولت را خیلی در چشم مردم تضعیف میکند. دولت باید بتواند که نرخ ارز را تثبیت کرده و با استحکام ریال دل مردم را گرم کند.
یعنی شما میتوانستید با عدم تزریق نقدینگی، نرخ ارز را تثیبت کنید؟
این کار میتواند به دولت کمک کند. به نظر من دولت فعلی اینقدر هزینه زیادی دارد که هیچ مقاومتی نکرده و همین طور پول را در جامعه تزریق میکند. میگویند ظرف همین 10 روز گذشته 30 هزار میلیارد تومان نقدینگی به کشور اضافه شده است. این رقم خیلی بالایی است. دولت روحانی توانایی کنترل این وضعیت را ندارد. حامی سیاسی نیز برای این کار ندارد. دوستان دولت مدام به او فشار میآورند. مخالفانش هم از سوی دیگر. ببینید وزرای دولت چه میکنند. آقای روحانی میگوید بگویید که دلار 4200 تومانی را به چه کسی دادهاید؟ اما نمیگویند. همه اینها باعث میشود که نقدینگی به اجزای سیستم اداری کشور فشار آورد. مجموعا موفق نیستند.
به فرض اینکه دولت نقدینگی تزریق نکند، چطور باید مانع انتقال فشار اقتصادی به مردم شد؟
تمام راههایی که رفتهاند به بن بست رسیده و راه دیگری باقی نمانده است. وضعیت طوری است که دیگر در داخل کشور تولید انجام نمیشود. چون تولید انجام نمیشود واردات چه به صورت قانونی و چه به صورت غیرقانونی بازار را گرفته است. تا زمانی که تولید جایگاه خود را پیدا نکند دولت به جایی نمیرسد.
برخی تحلیلگران اقتصادی میگویند دولت باید هزینه کرده و کالاهای اساسی را به بازار وارد کند. این راه درستی است؟
این کار مثلا یک مسکن است. یک هفته، 10 روز، یک یا دو ماه جواب میدهد اما بعد از آن نقدینگی دولت تمام میشود و خارجیها هم میفهمند که دولت همه نقدینگی خود را هزینه کرده است لذا بدرفتاری داخلی و خارجی با دولت بیشتر میشود. دولت باید نسبت به منابع ارزی خود خساست به خرج دهد زیرا معلوم نیست که ظرف یک سال آینده چه اتفاقاتی میافتد. البته اختیار با دولت است اما من با این روش موافق نیستم.
اگر شما جای روحانی بودید از این روش استفاده نمیکردید؟
من دقیق و شفاف اشکالاتی که در انجام امور وجود دارد را بیان میکردم و میگفتم که مثلا این مدیر چنین کرد و آن سیاست چه نتیجهای داشت. میگفتم که قاچاقچیها و... چه کردند.
این شفافیت برای مردم کافی است؟
نه، کفایت نمیکند. اینکه دولت از فساد حمایت نمیکند دل مردم را گرم میکند اما مساله را حل نمیکند.
خروج از وضعیت موجود به فرض انجام کارهایی که گفتید چقدر زمان میبرد؟
ملتی که من میشناسم شرایط بسیار بسیار سختتری را پشت سر گذاشتهاند. نیمه دوم دهه شصت شرایط به مراتب بدتر از حالا بود و مردم آن را گذراندند. اشکال فعلی این است که افکار عمومی و حامیان دولت به استحکام آن دلگرم نیستند و نمیدانند که میخواهد چه کند.
سوالم این است که آقای روحانی چه قدر برای خروج از این وضعیت زمان نیاز دارد؟
زمانش را از دست داده است. آقای روحانی هشت سال فرصت داشت که پنج سال آن را گذرانده است. زمان دیگری ندارد زیرا مدیران دور و بر او به او بیوفا هستند.
یعنی حرف شما این است که دولت نمیتواند از این شرایط عبور کند؟
من به مردم بیش از دولت امیدوار هستم. مردم میتوانند شرایطی را تحمل کنند که وضعیت از این بدتر نشود. مشکل اصلی روحانی این است که شرایط بدتر از حالا بشود. اگر استعدادهای پرهیزکار بیشتری در سیستم دولتی وجود داشته باشد میتوانند وضعیت را کنترل کرده و انشاءالله از این بدتر نشود.
اگر آقای روحانی همین الان صندلی ریاستجمهوری را تحویل شما دهند، میتوانید شرایط را مدیریت کنید؟ ظرف چه مدتی و چطور؟
آنچه مردم رای میدهند اصل است. متاسفانه نسل جوان مدام به اشخاص یا احزاب و گروهها تکیه میکند. ما در انقلاب به اشخاص و احزاب تکیه نکردیم ما به بطن جامعه تکیه کردیم. جامعه اگر چیزی را بپذیرد با آن همراهی میکند و اگر هم نپذیرد هیچ فردی نمیتواند موفق باشد. روحانی، من یا دیگری ندارد. هیچ کس بدون پایگاه اجتماعی نمیتواند کشورداری کند.
قدرت سیاسی متعلق به مردم است. اگر مردم پای کاری بایستند، مساله حل میشود اما با تدبیر سیاسی اشخاص و گروهها نمیتوان مساله را حل کرد.
در مقام حرف همه بر نقش مردم تاکید میکنند اما مردم غیر از تحمل سختیها چه کاری میتوانند انجام دهند؟
مردم اکنون به قولهای دولتها پشت کردهاند و منتظر هستند ببینند که آنها به سوی مردم بازمیگردند یا نه. شما اگر با یک نفر قهر کنید منتظر میمانید که او بیاید و از شما دلجویی کند. دولت غیر از دلجویی از مردم چارهای ندارد. مردم اکنون پشت کردهاند و به محض اینکه میگویند فلان چیز را نخرید برای خرید همان چیز هجوم میبرند. استنباط مردم این است که اقدام دولت به ضرر آنهاست و عکسالعمل نشان میدهند.
به گفته شما مردم به دولت ها پشت کرده و همراه نیستند. به اشخاص و گروهها هم که نباید امید بست. روحانی هم که زمان خود را از دست داده است. پس چه کنیم؟ صبر کنیم تا ظرف سه سال آینده وضعیت هر روز بدتر شود تا بعد از روحانی یک نفر بیاید و شاید از مردم دلجویی کند؟
نه، منظورم این است که اگر مردم کمک کنند وضع از این بدتر نمیشود.
دولت باید برای جلب حمایت مردم چه اقداماتی انجام دهد؟
از خطاهای گذشته استغفار کند، رفیق بازی نکند و ارز 4200 تومانی به کسی ندهد. مدیران را در مقابل مردم قرار ندهد. مدیریت به معنی رویارویی با مردم نیست. مدیریت به معنی حل مشکلات اجتماعی است. ظرف چهل سال گذشته هر کسی آمده و بار مردم را سنگین کرده است.
شما به خروج از وضعیت فعلی خوشبین هستید؟
من به مردم که به کشور علاقهمند هستند بسیار خوشبین هستم اما به مدیریتها خوشبین نیستم. قبلا هم گفتهام و باز تکرار میکنم که چپ نمیتواند دولت نگه دارد و راست نمیتواند ملت نگه دارد. کشور را مردم را نگه میدارند.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید