احمد مازنی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی:
گفتوگوی ملی یک پروسه است نه یک پروژه/ قطار گفتوگوی ملی برای پایداری هم جا دارد / باهنر تماس گرفت و گفت آماده همکاری در زمینه گفتگوی ملی است/ با کدخدایی و بعضی از مسئولین در دفتر نهاد رهبری مذاکره شده است
احمد مازنی، نماینده تهران در مجلس گفت: رهامی به عنوان یک شخصیت اصلاحطلب با هماهنگی که در کمیته راهبردی اصلاحات انجام شده با چهرهها و نهادهای مختلف تاثیرگذار در اداره کشور به خصوص در مورد انتخابات جلساتی را برگزار کرده است که از جمله آن مذاکراتی است که با آقای کدخدایی و بعضی از مسئولین در دفتر نهاد مقام معظم رهبری صورت گرفته است.
اعتمادآنلاین| «آشتی ملی» «گفتوگوی ملی» واژههایی که یک معنا بیشتر ندارد و آن نشستن بر سر میز مذاکره برای حل و فصل اختلافات سیاسی بین جریانات سیاسی است. موضوعی که با آغاز مجلس دهم رنگ و بوی جدی تر به خود گرفت اما هنوز مشخص نیست غایت این جلسات قرار است به یک دورهمی و گعده سیاسی ختم شود یا قرار است برای هدفی بزرگتر قدم برداشته شود. چندی پیش بود که خبر برگزاری جلساتی ذیل همین ایده دوباره رسانه ای شد، خبرهایی که حکایت از آن داشت که برخی چهره های دو جریان چون باهنر، عارف، توکلی، محمد صدر، مازنی و ...زیر یک سقف می نشینند و گفتگو می کنند.
اینکه باید منتظر چه خروجی از این جلسات باشیم موضوعی بود که آن را با احمد مازنی نماینده مردم تهران و یکی از طراحان گفتوگوی ملی و این جلسات درمیان گذاشتیم. او میگوید گفتوگوی ملی یک پروسه است نه یک پروژه که بتواند از آن انتظار داشت به سرعت خروجی داشته باشد.
مازنی در این مصاحبه پرده از جلسات اصلاحطلبان با اعضای شورای نگهان و برخی مسوولین در نهاد رهبری هم پرده برداشت. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است:
ایده «گفتوگوی ملی» یکی از مباحثی بود که از همان روزهای اول حضورتان در مجلس دهم مطرح کردید. امروز نزدیک به سه سال از طرح این ایده میگذرد، اخیرا گفته شد جلساتی در این رابطه شکل گرفته و در حال برگزاری است، این جلسات قرار است به چه هدفی ختم شود، درواقع چه خروجی قرار است از این جلسات انتظار داشته باشیم آیا تنها یک گعده است یا غایت آن هم مشخص شده است؟
ما برای آن که فرهنگ گفتوگو را در کشورمان نهادینه کنیم ایده گفت و گوی ملی را مطرح کردیم. سابقه تاریخی جامعه ما یک سابقه استبداد زده است که مردم به نوعی تکگویی عادت کردهاند و این سبب شده که هم در حوزه خانواده و هم در حوزه سیاست و روابط اجتماعی مردم نتوانند با هم حرف بزنند؛ پس یکی از اهداف این است و امیدواریم گفت و گوی ملی نهادینه شود. مسئله دیگر حل و فصل اختلافات سیاسی است که در این زمینه روشهای مختلفی وجود دارد، یک روش، روش خشونت است یعنی برای حل مسئله کتککاری کنیم و بجنگیم و تلاش کنیم با درگیری و منازعات مسائل را حل بکنیم؛ روش دیگر، روش قهر است . یعنی جمعی که احساس میکنند حضور و قدرت ندارند و نمیتوانند کارشان را پیش ببرند با کسانی که در قدرت هستند و به این افراد نیاز ندارند قهر کنند و رابطهای با یکدیگر نداشته باشند.
اما روش سوم هم وجود دارد که بین روش قهر و خشونت است که این روش گفتوگو است. درواقع در این روش تلاش میکنیم بر سر منافع، اصول و موضوعات مشترک، گفتوگو کنیم. بنابراین هدف دیگری که برای این گفتوگوی ملی تعیین شده رسیدن به یک راهحل مورد پذیرش جریانهای سیاسی به منظور غلبه بر مشکلات است. زمانی که ما این چنین هدفهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور را دنبال میکنیم به هیچ وجه نباید عجله کنیم برای آن که به سرعت خروجی آن را مشاهده کنیم. اولین دستاورد این جلسات این بود که شخصیتهای تاثیرگذار جناح های مختلف کشور نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و عمدتا این واکنشها همراه با یک نظر مثبت بود. یعنی از اصولگرایان تا اصلاح طلبان و از چهرههای سیاسی تا شخضیتهای اجتماعی و فرهنگی اعلام نظر کردهاند بر محقق شدن این موضوع تاکید کردهاند و حتی برخی آن را تنها راه حل دانستهاند.
رئیس دولت اصلاحات با ایده برگزاری جلسات گفتگوی ملی موافقت کردند
*اما مهمترین انتقادی که به این جلسات میشود این است که میگویند این جلسات شبیه به یک گعده و دور همی سیاسی است.
ما درحال تاسیس نهاد گفتوگوی ملی هستیم. وقتی افرادی از جناحهای مختلف موافقتشان را با موضوع گفتوگوی اعلام کردند و دعوت ما را لبیک گفتند فراخوانی داده شد در این راستا چند جلسه برگزار کردیم که این جلسات اکنون به طور منظم در حال براگزار شدن است و به زودی خروجیهایی از این جلسات هم اعلام میشود و ما طی امسال گزارشی از خروجیهای این جلسات ارائه خواهیم داد. نکتهای که باید بر آن تاکید کنم این است که اشخاصی در جلسات حضور دارند در حال حاضر به نمایندگی از جریان با حزبشان نیست. به عبارت دیگر افرادی که با گرایشات اصول گرایی و اصلاح طللبی در این جلسات هستند نمایندگی آن جریان را ندارند مثلا اگر بنده و آقای عارف مسئله را طرح کردیم، آقای خاتمی هم موافقت کردند ولی ما هیچ وقت نمیگوییم که ما از موضع جریانات اصلاحات شرکت کردیم و در جبهه اصولگرایی به صورت جبههای و به صورت حزبی شاید حمایت نشدیم ولی شخصیتهایی که جزء احزاب هستند حمایت کردند و این نشست ها اکنون در حال برگزار شدن است. قرار نیست این نشست ها خروجیهای فوری، ضرورتی و عالی داشته باشند. در واقع ما گفتوگوی ملی را به صورت پروسهای تعریف کردیم نه پروژه ای؛ اندکی صبر سحر نزدیک است.
باهنر تماس گرفت و گفت آماده همکاری در زمینه گفتگوی ملی است
* اساسا مبنای شما برای دعوت کردن افراد به این جلسات چیست؟
ما افراد را انتخاب نکردیم. افراد ابراز تمایل کردند. فردی مثل آقای باهنر در دفاع از گفتوگوی ملی مصاحبه کردند و با ما تماس گرفتند که من آماده همکاری هستم؛ طبیعی است که ما دو نفر کنار هم قرار بگیریم. آقای عارف هم همین طور؛ از سوی دیگر اقای ضرغامی را دیدیم یک سری جلسات گفت وگو محور را شروع کردند که چهرههای مختلفی را از طیفهای مختلف مثل عمادالدین باقی، مینو خالقی، سید محمدعلی ابطحی را دعوت میکند و در دفتر خودش جلساتی را برگزار میکنند. خود من جلساتی 5-6 ساعته با او داشتم؛ در این موقعیت که افرادی مانند ضرغامی اعلام میکنند آماده همکاری هستند به این جلسات دعوت میشوند. از سوی دیگر افرادی مانند آقای ابوترابیفرد، سید محمد صدر و احمد توکلی هم به همین صورت؛ این افرادی از طیفهای مختلف اعلام آمادگی کردند مسلم است که جذب این جریان میشوند.
مذاکره انتخاباتی با شورای نگهبان و برخی مسئولین در دفتر نهاد رهبری
براساس اخباری که منتشر شده یکسری جلسات موازی هم درحال برگزاری است، مثلا جلساتی که گفته می شود آقای ابوترابی در دفترشان برگزار می کنند و ...
یک سری حلقه های پراکندهای شکل گرفته که این حلقهها هر کدام بخشی از پازل گفتوگوی ملی است. مثلا حاجآقای ابوترابیفرد در دفتر خودشان با اساتید دانشگاهی اصلاح طلب و اصولگرا جلسات منظم دارند یا آقای رهامی به عنوان یک شخصیت اصلاح طلب با هماهنگی که در کمیته راهبردی اصلاحات انجام شده با چهرهها و نهادهای مختلف تاثیرگذار در اداره کشور به خصوص در مورد انتخابات جلساتی را داشتهاند که در این زمینه مثلا مذاکراتی با شورای نگهبان داشتهاند و همچنین با بعضی از مسئولین در دفتر رهبری دیدار و مذاکراتی داشتند؛ همچنین ما اخیرا حلقههای دیگری را که از جمع های مومن و معتقد به سرنوشت ایران و جمهوری اسلامی، ملت ایران هستند شناسایی کردیم که یکی از هدفهای آتی ما ایجاد ارتباط و همافزایی بین این حلقههاست.
قطار گفتوگوی ملی برای پایداری هم جا دارد
*اقای مازنی درست است که این موضوع که مثلا عارف و باهنر با هم جلسه داشته باشند را میتوان یک وجهه ای از گفتوگوی ملی دانست ولی در نهایت این افراد یا دیگر چهره هایی که نام بردید می توان در زمره میانه روها و معتدلی اهل گفتگو قرار داد،شما چقدر تلاش کردید افراد تندرو هر دو جریان را سر میز مذاکره بیاورید؟
ببینید الویت اول ما، این نیست که دنبال افراد تندرو و مسائل تند برویم چرا که در این صورت این موضوع در نطفه خفه می شود. ما ابتدا با کسانی که معتدل و علاقه مند هستند در موضوعات مشترک کار میکنیم. به مرور جلوتر برویم، ان شاءالله نوبت افراد تندرو هم میشود، قطار گفت و گوی ملی برای جبهه پایداری هم جا دارد اگر بخواهند در این جریان حضور داشته باشند.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید