یادداشتی از احمد زیدآبادی:
دوستان اصولگرای چینی دوست، آگاه هستید چین با آمریکا هم رابطه دارد؟
برخیها در کشورمان ضمن تأکید بر ایجاد رابطه نزدیک و راهبردی با چین، علاقه خود را به الگوبرداری از مدل توسعه چینی هم پنهان نمیکنند!
اعتمادآنلاین| احمد زیدآبادی در یک یادداشتی درباره الگوی چینی نوشت:
برخیها در کشورمان ضمن تأکید بر ایجاد رابطه نزدیک و راهبردی با چین، علاقه خود را به الگوبرداری از مدل توسعه چینی هم پنهان نمیکنند!
اما چین چگونه چین شد؟
الگوی چین اما مدلی است که برخی اصولگرایان از آن علناً سخن به میان آوردهاند.
منظورشان از مدل چینی قاعدتاً تلفیقی از انحصار قدرت سیاسی در کنار نوعی توسعه و پیشرفت اقتصادی با تکیه بر ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی در دیگر ابعاد ماجراست.
گرچه سخن از الگوی چینی برخی از هواداران دمکراسی در ایران را نگران کرده است، با این حال نباید فراموش کرد که نظام کمونیستی چین از طریق انعطافها و چرخشهای محیرالعقولی به جایگاه کنونیاش در نظام جهانی دست پیدا کرده است.
مائو تسه تونگ رهبر انقلاب چین به عنوان سرسختترین دشمن "امپریالیسم" پس از جنگ جهانی دوم، با انعطافی خارقالعاده در اوایل دهه 70 میلادی ابتدا هنری کیسینجر وزیر خارجه آمریکا و بعد ریچارد نیکسون رئیس جمهور آن کشور را در پکن میزبانی کرد و سیاست تنشزدایی با جهان غرب به رهبری ایالات متحده را در پیش گرفت.
پس از مرگ مائو نیز دنگ شیائوپینک با چرخشی اساسی، اغلب ایدههای او را مورد تجدید نظر قرار داد و برنامهای در جهت جذب سرمایهگذاری خارجی برای رونق و توسعه اقتصادی چین در پیش گرفت که از نگاه بسیاری از مدافعان سوسیالیسم به همه چیز شباهت دارد به جز سوسیالیسمی که چینیها برای آن دست به انقلاب زدند!
دنگ و جانشینانش در عین حال میراث فرهنگی مائو را نیز به فراموشی سپردند و با پذیرش تنوع جلوههای زندگی در بین مردم عادی، خود را از زیر بار سنگین تحمیل سبک خاصی از زندگی به تودههای مردم رها کردند."
خب، حالا علاقمندان به الگوبرداری از مدل چینی میخواهند همین مسیر را بروند؟ اگر میخواهند پس عجله کنند!
دیدگاه تان را بنویسید