بیژن نوباوه وطن، نماینده تهران در مجلس:
وزارت امور خارجه جاده صافکن آمریکا است / کره جنوبی درآمد حداقل 30درصدی از ایران دارد / در بیشتر رانتها شاهد دست دولت در آن هستیم
یک نماینده مجلس گفت: امروز پیادهنظام آمریکا همین بحث سیاست خارجی در کشور ما است اینها جاده صافکن آمریکاییها هستند. اینکه آقایان بخواهند پشت میزهای مذاکره کشور را بفروشند ما در مورد این آقایان افشاگری خواهیم کرد که نهایت کار، دادگاه است.
اعتمادآنلاین| در طول هشت سال گذشته ما شاهد بودیم دولت برای رفع مشکلات اقتصادی توجه ویژهای به مذاکره با تحریمکنندگان از جمله آمریکا داشت و توان زیادی را برای این کار صرف کرد اما تاکنون که به ماههای پایانی دولت نزدیک میشویم نتیجه مطلوبی از این این امر حاصل نشده است.
به گزارش فارس، بیژن نوباوه وطن نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به این موضوع می گوید: در حوزه اقتصادی که محور آن تولید است نگاه غربگرایانه مشهود است و افراد ذینفوذ غربگرا در حوزه صنعت ما اجازه نمیدهند که تولید ما از وابستگی به غرب نجات پیدا کند و با مانعتراشیها سعی در وابسته نگه داشتن کشور به غرب دارند.
به گفته وی در بدنه اقتصاد و صنعت و وزارتخانههای ما افراد وابسته بسیار زیاد هستند و این افراد اجازه نمیدهند تولید در داخل کشور رونق گیرد چرا که از واردات کالاها رانت نصیبشان میشود و حسابهای این افراد همگی در خارج از کشور است و این بلای اقتصاد ما است.
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی معتقد است : در حوزه نفت هم شخص آقای وزیر اصلاً اعتقادی به تولید بنزین در کشور نداشت و تأکیدش بر خام فروشی در حوزه نفت بود و توجیهاش این بود که اگر بنزین تولید کنیم مصرف بنزین در کشور افزایش مییابد.
نوباوه همچنین یادآوری می کند: که ما در حوزه پارچه چادر مشکی میتوانیم نیاز خود را تأمین کنیم و تولیدکنندگان در این حوزه اعلام آمادگی کردهاند اما وزارت صنایع در این مورد مخالفت میکند و امروز پارچه چادری ما از کره و ژاپن وارد میشود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با انتقاد از عملکرد وزارت امور خارجه اظهار می دارد: امروز پیادهنظام آمریکا همین بحث سیاست خارجی در کشور ما است اینها جاده صافکن آمریکاییها هستند. اینکه آقایان بخواهند پشت میزهای مذاکره کشور را بفروشند ما در مورد این آقایان افشاگری خواهیم کرد.
متن گفتوگوی تفضیلی بیژن نوباوهوطن نماینده تهران، شمیرانات، ری، اسلامشهر و پردیس را در ادامه بخوانید:
***
وابستگی به غرب در صنایع کشور
*عملکرد اقتصادی دولت را در طول هشت سال گذشته در حوزه تولید، تأمین کالاهای اساسی، رفع تحریمها و ... چگونه ارزیابی میکنید؟
مشکلات در حوزه تولید در کشور ما سابقه دیرینه دارد و ساختار اقتصادی ما از زمان قبل از انقلاب وابسته به فروش نفت بوده و اگرچه در ابتدای پیروزی انقلاب امام خمینی (ره) نسبت به این موضوع حساسیت نشان دادند و بعد از آن مقام معظم رهبری و دیگر شخصیتها به این مسئله اشاره داشتند که برای برون رفت از مشکلات اقتصادی ما باید تولید داخلی داشته باشیم اما متأسفانه به دلیل سهلالوصول بودن منابع حاصل از فروش نفت در مقابل دولتها هیچ دولتی از خود رغبت نشان نمیداد به اقتصاد درونگرا توجه داشته باشد و درآمد حاصل از فروش نفت حتی تا سقف 200 میلیارد دلار را ما داشتیم و این درآمدهای نفتی باعث شد تا نسبت به اقتصاد درونزا در کشور غفلت بزرگی صورت گیرد.
متأسفانه در سالهای اخیر که ما با مشکلات جدیدتری مواجه شدیم این مشکل بیشتر احساسی میشد که ما باید برای برون رفت از وابستگی به نفت اقتصادی و تولیدی درونگرا داشته باشیم، به تولید داخلی اهمیت دهیم و با توجه به تحریمهایی که صورت گرفت دیگر راه گریزی برای ما وجود نداشت.
متأسفانه به دلیل اینکه در بدنه ساختار اقتصادیمان فساد وابستگی به غرب نهادینه شده و اساساً در صنایع مختلفمان از جمله خودروسازی و دیگر صنایع ما از جمله صنایع نفت وابستگی به صنایع غربی در بدنه کاملاً وجود دارد و مدیرانی هم که در بدنه دولت مشغول به کار شدهاند و مشغول به کار هستند در این زمینه تعیین کنندهاند و آنها این اجازه را نمیدهند که ما برای برون رفت از این وضعیت اقدامی داشته باشیم و بتوانیم مستقل عمل کنیم.
به عنوان مثال کشور فرانسه که دو شرکت بزرگ رنو و پژو را دارد تا شب قبل از امضای برجام سرمایههای خود را از ایران خارج و حتی بدترین اهانتها را به شخصیت ملت ما کرد اما فردای برجام فرانسویها اولین گروهی بودند که تولیداتشان به راه افتاد و علت این امر هم این است که این افراد در بدنه سیستم دولتی ما کاملاً نفوذ دارند و رانتهایی که چه در صنایع پاییندستی همچون خودرو و لوازم خانگی و چه در صنایع بالایی همچون هواپیما و ... جابهجا میشود باعث میشود تا افرادی که از این رانتها بهرهمند هستند هیچوقت اجازه ندهند که ما بتوانیم برای برون رفت از این وضعیت نگاهی به شرق داشته باشیم و در اینجا قابل ذکر است که در صنایع هواپیمایی به عنوان مثال روسیه واقعاً صنعت پیشرفتهای است و افراد صاحب نفوذ در بدنه دولت اجازه گرایش به شرق در حوزه صنعتی را به ما نمیدادند و با بهانهتراشی میخواستند ما را به غرب وابسته نگه دارند.
زنگنه میگفت؛ اگر بنزین تولید کنیم مصرف آن در کشور بالا میرود
در دولت یازدهم و دوازدهم ما متأسفانه حرکتی برای برون رفت از این وضعیت مشاهده نکردیم و به عنوان مثال در مورد صنعت نفت یکی از وابستهترین صنایع ما نفت است و همین آقای زنگنه نفت را حتی به صورت پتروشیمی هم قبول نداشت و وقتی که بنا بر این بود که پتروپالایشها به راه بیفتد آقای وزیر نفت اعتقادش بر این بود که ما اصلاً نباید بنزین تولید کنیم چرا که اگر این کار را بکنیم حتماً مصرف بنزین بالا میرود و چنین بهانههایی را مطرح و عنوان میکرد این کار برای ما فایدهای ندارد و ما باید نفت بفروشیم.
این اظهارنظرها در حالی است که آنچه ما را در وضعیت کنونی نجات داد و فرآوردههای نفتی و بنزین بود و فروش یک میلیون بشکه نفتی هم که آقایان مطرح میکردند ابتدا در حد 600 یا 700 هزار بشکه بود که در اواخر با محاسبه همین پتروشیمیها و محصولات و فرآوردههای نفتی به یک میلیون بشکه نفت در روز رسید.
این دولت اصلاً تلاشی برای تولید بنزین و دیگر فرآوردههای نفتی نداشت و ندارد و اگر هم کاری در این زمینه انجام شد توسط قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در پالایشگاه ستاره خلیج فارس انجام شد که توسط نیروهای خلاق جدید این کار انجام شد و وزارت نفت مجبور شد که براساس مصوبه مجلس یکسری کارها را انجام دهد.
اساساً در صنایع ما فساد غربگرایی کاملاً مشهود است و در شرایط کنونی بسیاری از این صنایع متضرر شدند.
درآمد 30 درصدی کره جنوبی از بازار ایران
کره جنوبی درآمد حداقل 30درصدی از ایران دارد و با وجود اینکه داراییهای ما را بلوکه کردهاند نخستوزیر این کشور در سفر به ایران به دنبال احیای شرکتهای کرهای در ایران است و البته دیگر نباید اجازه دهیم که کرهاییها در ایران بازار باز کنند چرا که در این صورت صنایع داخلی ما از بین خواهد رفت.
الان در مراکز فروش 90 درصد محصولات بازار فروش لوازم خانگی ایرانی است و امروز تولید 12 میلیون برنامه به 14 تا 15 میلیون رسیده است و این نشان میدهد که ما این قدرت را داریم به صنایع داخلیمان تکیه کنیم.
در بدنه صنایع و همچنین وزارتخانههای ما افراد وابسته بسیار زیاد هستند و اینها اجازه نمیدهند صنایع داخلی ما فعال شوند چرا که پورسانت و رانت میخوردند و حسابهایشان هم همگی در خارج از کشور است و این بلای اقتصاد ما است.
اگر ما در دولت آینده بتوانیم در این زمینه حرکتی داشته باشیم که قطع وابستگی به غرب در حوزه اقتصادی صورت گیرد قطعا ً در همان مرحله اول 50 درصد رشد صنعتی خواهیم داشت این موضوع مسئله بسیار مهمی بود که متأسفانه در دولت فعلی چندان به آن اهمیت داده نشد در عین حالی که ما به آن بسیار نیاز داشتیم.
اما تحریم ما در موقعیتی قرار داد که ما در این زمینه رشد قابل توجهی داشته باشیم. شرکت ارج که در ایران بیش از 50 سال سابقه تولید دارد میبینیم که تعطیل میشود و در مقابل جنس درجه سه کشورهای دیگر به کشور وارد میشود و برای آن تبلیغ میکنند.
اگر ما امروز میبینیم رشدی در صنایع کشور ایجاد شده به خاطر فشارها و تحریمها است و الا اقدامی جدی از سوی مسئولان انجام نشده و پیشرفتها در سایه فشار و تحریم انجام شده است.
سیستم توزیع دولتی کالا مخدوش و فاسد است
*در بحث تخصیص ارز دولتی به کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و واردات شاهد تخلفات و مفاسده زیادی بودیم که در نهایت کالا اگر هم به دست مردم میرسید با قیمت آزاد آن فرقی نداشت و حتی بعضاً کالا گرانتر از قیمت واقعی آن در بازار توزیع میشد؛ این اتفاقات را نتیجه چه اقدامات و وضعیتی میدانید؟
در ماجرای واردات با ارز 4200 تومانی اتفاق بسیار بدی در کشور افتاد اولاً که اساساً تخصیص این ارز به این شکل کاملاً غیر علمی بود و وقتی سیستم توزیع دولت کاملاً مخدوش است و فساد در آن زیاد است قطعاً این ارز در اختیار کسانی قرار میگیرد که با این سیستم توزیع معیوب و مخدوش ارتباط دارند.
در بحث تخصیص ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی دو اتفاق بد افتاد؛ اول اینکه این ارز که به نام ارز جهانگیری معروف شد و بیش از هفت یا هشت میلیارد دلار بود به کسانی داده شد که این افراد اصلاً سابقهای در واردات کالا ندارند این افرادی کسانی بودند که یک کارت بازرگانی مخدوش در اختیار داشتند و با این کار بازرگانی مخدوش این ارز را گرفتند و توانستند از این طریق ارز را بگیرند و از کشور وارد کنند که این یک تخلف کاملاً محرز است و نکتهای که در اینجا قابل ذکر است تا مدتها وزارت صنایع و دیگر دستگاههای مربوطه اسامی این افراد را در اختیار قرار نمیدادند تا بتوان بررسیهای در مورد آنها داشت.
موضوع دیگر این است که کالاهایی که با این ارزها وارد ایران شد کالاهای وارد شده در شبکه توزیع عمومی و دولتی قرار نگرفت و در نهایت این کالاها با قیمت بسیار بالا به دست مردم رسید.
به عنوان مثال وقتی نخود و لوبیا که قیمت تمام شدهاش کیلویی 9 هزار تومان است و با سود 15 درصد کیلویی 13 هزار تومان میشود چرا باید لوبیا امروز کیلویی 43 هزار تومان باشد. اینها نشان دهنده این است که سیستمی که واردکننده این کالاها است منوپل خود دولت است.
در بحث صادرات سویا، ذرت و ... نیز وضع به همین ترتیب است و کسانی واردکننده این کالاها هستند که وابسته سیستم هستند و اگر میبینیم که سیستم توزیع اصلاح نمیشود به خاطر این است که خود سیستم در این بخش فاسد است.
حتی وزیر هم قادر به مقابله با ذینفوذان در حوزه واردات نیست
به عنوان مثال در مورد قیمت نهادهها یک میلیون و 200 هزار تن ذرت در گمرک مانده و اجازه ترخیص آن داده نمیشود برای اینکه قیمت داخلی آن شکسته نشود، چه کسی این کار را میکند؟ این فساد بزرگی است که گریبانگیر کشور شده است.
در واقع سیستم توزیع دولتی واردکنندگان کالاها نیز عوامل خود دولت هستند و افراد وابسته به مقامات بالای ارشد دولتی هستند و پرونده هم دارند و قوه قضاییه باید مهمتر از مشکلات تولیدکنندگان با بانکها و غیره به این موضوع رسیدگی کند که اساساً چرا تولید در کشور به این وضعیت دچار شده است.
کسانی که امروز خودروهای خارجی وارد میکنند در داخل سیستم خود دولت هستند. حتی برای واردات موز نیز شاهد این وضعیت هستیم.
رد پای نفوذی های داخل در زیان ایران در خرید موز از اکوادور
من از زبان یکی از وزرای پیشین شنیدم که میگفت «ما رفتیم از اکوادور برای شب عید موز وارد کنیم یک کشتی پیدا نشد موز ما را به ایران بیاورد بعد فهمیدیم که در اکوادور موز صادر میکنند وابسته به افرادی ذینفوذی هستند که در داخل کشور ما هستند و سالانه میلیونها تن جنس را جابهجا میکنند و این افراد اجازه ندادند کشتی پیدا شود تا موزها را به ایران بیاورد.»
دست این افراد در همه جا هست و الان مشاهده میکنیم که دست بسیاری از افرادی که وابسته به دولت هستند در این رانتها است و هیچ وزیری از پس این افراد برنمیآید. همین آقای وزیری که میگفت ما در اکوادور موز خریدیم و کشتی پیدا نمیشد تا موز را به ایران بیاوریم موزی که کیلویی 85 سنت خریده بودیم را کیلویی 50 سنت فروختیم و به ایران میآمدیم چرا که اگر میماند همه موزها خراب میشد.
این افراد ذینفوذ در بدنه دولت از کشورهای مختلف خرید میکنند و بارنامه را به نام کشور دیگری میزنند تا ممنوعیتی هم نداشته باشد و به عنوان مثال بعضاً بیکیفیتترین ذرتها را وارد ایران میکنند که حدود 10 درصد آن خاک است. وقتی این ذرت به دست مصرفکننده نهایی برسد معلوم نیست که چقدر باید ضرر بدهد و چه مقدار آسیبهای بهداشتی آن را متحمل شود.
قیمت جهانی لوبیا کمتر از یک دلار اما در ایران بیش از 2 دلار است
در سیستم توزیع دولتی ما فساد آشکار وجود دارد و اگر این سیستم اصلاح نشود و دولت آینده به همین ترتیب عمل کند وضع تغییری نخواهد کرد.
به عنوان مثال قیمت جهانی لوبیا در هر کیلو کمتر از یک دلار است اما در ایران کیلویی نزدیک 43 هزار تومان یعنی 2 دلار و نیم فروخته میشد آیا این ربطی به تحریم دارد؟ جواب این است خیر؛ این مشکل مربوط به مدیریت و رانتهای سیستم داخل دولتی است.
اگر ما بخواهیم رشد کنیم باید روی پای خود به این شکل بایستیم یعنی ما از تولیدکننده داخلی خود حمایت داشته باشیم و اگر تلاطمی در بازار ایجاد میشود یارانه به تولیدکننده پرداخت شود تا قیمت محصول نهایی تغییری نکند اما در کشور به عنوان مثال در حوزه محصولات لبنی یارانهای به دامدار پرداخت نمیشود و شیر را با قیمت پایین و مدتدار از وی میخرند اما محصولات لبنی گران به دست مردم میرسد چرا که صنایع لبنی در کشور ما وابسته به سیستمهای فاسد داخل صنعت ما است و در اتحادیههای خود قیمتها را افزایش میدهند. اینها همه اشکالات داخلی سیستم دولتی ما است که فساد در آن بسیار زیاد است.
*در دولتهای یازدهم و دوازدهم دولت سعی داشت موضوع تحریم را از طریق مذاکره و امضای توافقنامه با کشورهای تحریمکننده رفع کند که البته ثمره چندانی برای کشور به همراه نداشت علت این رویکرد و اصرار دولت برای نگاه به خارج به منظور رفع تحریمها را در چه میدانید؟
اگر نگاه ما به برجام مثبت باشد و بگوییم که اگر مذاکرات برجام درست انجام میشد و مسائل ما را به درستی مطرح و قرارداد نهایی درست منعقد میشد میتوانست برای همه برد برد باشد. اما ما از همان ابتدا به این مسئله مشکوک بودیم که غربیها نمیخواهند قدرت هستهای داشته باشیم نه اینکه سلاح هستهای؛ سلاح هستهای آخرین فرآورده انرژی هستهای است. امروز در دنیا هزار و یک استفاده از صنعت هستهای میشود اعم از بخش کشاورزی، بهداشت، تولید برق و ... .
وقتی اوباما این اظهارنظر را داشت که میگفت «اگر من قدرت داشته باشم پیچ و مهره صنایع هستهای ایران را باز میکنم و میبرم» باید به ما این آگاهی را میداد که آمریکا نمینشینند تا به راحتی بتوانیم انرژی هستهای داشته باشیم و از این انرژی هستهای استفاده کنیم. به همین دلیل آمریکاییها آنچه را در مذاکرات میتوانستند دنبال کنند، دنبال کردند و تیم کارشناسی حقوقی مذاکره کننده ما در برجام بسیار ضعیف بود.
به عنوان مثال دسترسیها به بسیاری از صنایع و دانشگاههای ما که اصلاً قرار نبود در برجام مطرح شود داده شده و در مقابل مسئله ریترن یا برگشت دلار که بزرگترین مشکل در اقتصاد ما ایجاد کرده آقای ظریف علناً عنوان کرد که «آقای کری به من گفته که اینکه مسئلهای نیست دلار پول جهانی است» و ما این را در برجام نیاوردیم و بعد که برجام را امضا کردیم فردای آن روز آقای اوباما هر نوع معامله با پول ملی خودش را که دلار باشد برای ایران ممنوع کرد و این نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده ما تیم لایقی نبود.
امید بستن به کدخدا از سوی دولت ناشیانه بود
تمام امیدی که دولت تدبیر و امید به این مسئله بسته بود تا بستن با کدخدا و از این قبیل مسائل بخواهد مشکلات کشور را حل کند یک خوشبینی بسیار ناشیانه و کودکانه بود.
کشوری که خصومتهای مختلفی با ما داشته و چندین بار بعد از انقلاب علیه جمهوری اسلامی کودتا کرده بود، دولت تدبیر و امید به این کشور دل بسته بود که بتواند مشکلاتش را از طریق آن حل کند اما سابقه انقلاب میگفت که این شدنی نیست و به بدترین شکل این مسئله اثبات شد و در هشت سال اخیر بیشترین ضربات به اقتصاد و سایر منابعمان وارد کرد.
در حال حاضر هم که بحث مذاکرات مطرح شده ما باید از موضع قدرت برخورد کنیم. مذاکره برای چیست؟ یک کشور از برجام خارج شده و به ما خسارت زده، بهترین نیروهای ما را ترور کرده و به عنوان نمونه بزرگترین سردار نظامی شهید قاسم سلیمانی را ترور کرده و ما باز آمدهایم کنار چنین کشوری مینشینیم و باز اطمینان میکنیم که سر ما کلا نگذارد این کار را دیگر نمیتوان گفت سادهلوحانه است. به نظر من نگاه وابسته ای که در سیستم سیاست خارجی ما وجود دارد کشور را دارد به سمتی سوق میدهد که با هر قیمتی هست با غرب ارتباط برقرار شود و این خطرناکترین مسئله است.
امروز سیستم وابسته به تفکر غربی در کشور ما بسیار فعال است طرف مقابل قطعاً با برنامه جلو میآید و مذاکرات را طولانی خواهند کرد و گام به گام در مذاکرات جلو میروند و مسئله بسیار مهمی که برای غربیها وجود دارد این است که اگر دولتهایی از قبیل دولت آقای روحانی و در ایران سر کار نباشد حداقل برای یک دهه این اتفاق نیفتد قطعاً وابستگی ما به غرب به حداقل خواهد رسید و آنها میخواهند به هر قیمتی شده بخشی از تحریمها را بردارند و بار دیگر کشور ما را به سمت نابودی سوق دهند.
اگر هر گونه توافقی خارج از آن طریقی که رهبری اعلام کردند یعنی رفع صددرصد همه تحریمها و راستیآزمایی صورت گیرد خیانت به کشور است و ما نمیتوانیم این خیانت را تحمل کنیم و آن را برنمیتابیم.
دولت در بحث قیمت دلار دارد بسیار ناشیانه خود را معرفی میکند، دولت میتواند میتوانم سه روزه دلار 25 هزار تومانی را به 20 و 21 هزار تومان برسانیم و این یعنی اینکه من دولت قبلاً میتوانستم و این کار را نکردم و خودم دلار را گران کردم و الان این کار را میکنم چرا که وعده آن را دادهام، تا انتخابات؛ با این وضعیت باز صنایع ما دچار مشکل میشوند و بار دیگر دوباره پولدارها به بازار میریزند و دلارها را میخرند و با این کار خود بازار را مخدوش میکنند و با این وضعیت ما شاهد تورم در سال آینده خواهیم بود و این کار کاملاً حساب شده از سوی دولت انجام میشود.
دولت باید جواب دهد که چرا تاکنون میتوانسته قیمت دلار را پایین بیاورد و نکرده اینکه میگفتند خود دولت دلار را به 30 هزار تومان رساند یک واقعیت بود و تمام نشانههای آن در بانک مرکزی و سایر جاها وجود داشت و امروز هم علناً مردم دارند میبینند دلاری که سه روزه میتواند 5 هزار تومان ارزان شود دولت قطعاً میتواند در آن متغیر اصلی باشد.
الان دولت عنوان میکند که حقوقها را زیاد کرده باید از دولت سؤال کرد که طی هشت سال که میتوانستید براساس قوانین موجود حقوقها را خارج از تورم سالی 15 درصد اضافه کنید؛ چرا این کار را نکردید چرا امسال که دولت کمتر از دو ماه به پایان کار خود وقت دارد اقدام به افزایش حقوقها کرده و این کار با چه پشتوانهای انجام میشود آیا دولت پول پرداخت این افزایش حقوقها را دارد که این خود یک حرکت سیاسی است.
افزایش حقوقها به صورت بیرویه دولت آینده را به زمین میزند وقتی پولی برای پرداخت وجود نداشته باشد دولت باید اسکناس چاپ کند و این تورم را افزایش میدهد.
این کارهایی که الان دولت در این موارد انجام میدهد کاملاً حساب شده و ضربه زننده است.
دولت عنوان کرده حتی اگر یک متر لوله کار گذاشته شد اعلام شود. همه میدانند که بسیاری از طرحهایی که به نتیجه رسیده اعم از طرحهای پالایشگاهی، سد و ... طرحهایی نیست که دو ساله یا سه ساله انجام شود؛ بسیاری از اینها ریشه در دولتهای قبل دارد و دولت امروز آنها را به نام خود ثبت میکند.
دولت سعی دارد با این کارها با خوشنامی کار را تحویل دهد غافل از اینکه مردم به خوبی دولت را میشناسند و از رفتارهای دولت به خوبی آگاهند و گشایشهای اخیری هم در بحث ارز که هیچ تأثیری در زندگی مردم نداشته موضوعی نیست که کسی متوجه نشود و مردم میفهمند که چطور شده نزدیک انتخابات این اتفاق افتاده است.
این بازیها دیگر نمیتواند مردم را فریب دهد. تحرکات اقتصادی دولت هیچ رشدی در پایههای اقتصادی ما نخواهد داشت. ما زمانی رشد کردیم که ستاره خلیج فارس را ساختیم و توانستیم با کاتلیستهای جدید پتروشیمیمان را زنده کنیم اگر پتروشیمی نبود قطعاً ما زمین خورده بودیم و کارهایی که آمریکاییها کردند قطعاً ما را زمین میزد.
ما نمیتوانیم نفت را بفروشیم و آن را هم که میفروشیم نمیتوانیم پولش را وارد کنیم بالاتر از این تحریم دیگر چه چیزی است که کالا با زحمت تولید شود و وقتی به فروش برسد نتوانیم پول آن را دریافت کنیم.
ما باید دست ناپاک را قطع، سیستمهای اقتصادی و بانکیمان را اصلاح کنیم و دیتا سنتری که مرکز اطلاعات و دادههای اقتصادی در کشور است احیا شود معلوم میشود چه کسی چه مقدار پول دارد، پولش را از کجا آورده و آیا مالیات پرداخت کرده یا خیر و وقتی این وضعیت حاکم شود به جای اینکه مردم طبقه متوسط و پایین تحت فشار باشند کسانی که پولهایی از منشأ نامشخص و به ناحق داشته و یا مالیات ندادهاند خواهند ترسید.
*شنیدهها از این امر حکایت دارد که بنزین میفروشد اما معلوم نیست دلارهای آن را در کجا هزینه میکند و هیچگونه شفافیتی در این زمینه وجود ندارد آیا در این زمینه اطلاعاتی دارید که در اختیار ما قرار دهید؟
حدود سه سال است که گزارشهای دیوان محاسبات منطقی و عملیاتی شده گزارش امسال برای امسال به درد میخورد ؛ حتی رئیس فعلی دیوان محاسبات اعلام کرده که میتواند گزارش 6 ماهه نیز بدهد و وقتی گزارش دیوان محاسبات ارائه شود ما میتوانیم ببینیم که عملکرد دولت چگونه است. ما در سالهای گذشته در بسیاری از موارد که اعلام شده عملکرد دولت مخدوش است و حساب و کتاب دولت با هم نمیخواند.
اینکه الان دولت بنزین میفروشد و حساب و کتابش معلوم نیست به قانون داخل وزارت نفت بازمیگردد. مگر فروش نفت ما کاملاً شفاف است!؟ ما برای شفافیت در این بخش بسیار پیگیر بودیم و البته بسیاری هم جلوی این کار ایستادند و حتی در مجلس حرفهایی زده میشد که معلوم میشد این افراد همسو با سیاستهای عدم شفافیت در این حوزه هستند و اجازه نمی دادند ما شفافسازی را در این حوزه انجام دهیم.
یکی از مشکلات بسیار مهم دولت عدم شفافیت در دخل و خرجش است و این قطعاً باعث آسیب خواهد شد و متأسفانه یکی از مسائلی که امروز مطرح است این است که ما هنوز دخل و خرج دولت را در امر فروش نفت، گاز، میعانات، فرآوردهها در پتروپالایشها دقیقاً در اختیار نداریم و این قطعاً میتواند قابل بررسی باشد.
*رهبر معظم انقلاب اظهارات اخیر وزیر امور خارجه را تکرار صحبتهای دشمن عنوان کردند و انتقاداتی را به این صحبتها وارد دانستند به نظر شما چنین اظهاراتی از سوی وزیر امور خارجه کشورمان چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
من فکر میکنم که رهبر معظم انقلاب با این اظهارنظر آقای ظریف بسیار مدارا کردند و به این آقایان فرجه دادند و محترم شمردند.
در کجای دنیا عرصه سیاست خارجی در اختیار وزارت امور خارجه است، وزارت امور خارجه مجری است، همانطور که وزارت صنایع مجری است.
آیا وزیر امور خارجه یک کشور بالاتر از رئیس جمهورش حرف میزند؟! اینکه وزیر خارجه ما مدعی باشد که من آن کاری که میخواستم نتوانستم انجام دهم اتفاقاً برعکس آنچه اتفاق افتاده برعکس است و آن کاری که نباید انجام میداده مرتکب شده است.
اگر مؤلفههای قدرت در اختیار ما نباشد نمیتوانیم از موضع قدرت از منافعمان دفاع کنیم. به عنوان مثال امروز چین به خاطر قدرت اقتصادی و نظامیاش است که از موضع قدرت با آمریکا صحبت میکند. روسیه و آمریکا هم همینطور؛ اساس و قدرتشان براساس اقتصاد و قدرت نظامیشان است.
اینکه وزیر امور خارجه ادعا میکند قدرت نظامی نگذاشت که ما در عرصه سیاست خارجی موفق باشیم نشان میدهد که الفبای مؤلفههای قدرت را نمیداند. آقای ظریف میگوید که مذاکره میتواند برای ما قدرتساز باشد اما قبول ندارد که ما با از بین بردن داعش و ... بردهایم.
در مورد روسیه هم باید این نکته مدنظر قرار گیرد که چه کسی پای روسیه را در سوریه باز کرد و توانست از قدرت نظامی این کشور علیه داعش استفاده کند واقعیت این است که جمهوری اسلامی این کار را انجام داد و همین شهید سلیمانی که ما فکر میکنیم تنها یک فرد نظامی بود این کار را انجام داد. شهید سلیمانی هم سیاستمداری بسیار با هوش بود و هم یک ژنرال کامل و کار کشته.
این یک توطئه است که سردار سلیمانی و دیگر ژنرالهای ما در عرصه سیاست خارجی و تصمیمات عقلایی در این حوزه دور شوند. این حرف زده شده تا ژنرالهای آینده ما در سیاست دخالت نکنند و این یک مسئله قابل پیگیری است و آقای ظریف و شاکله وزارت امور خارجه باید در ارتباط با این مسئله پاسخگو باشد.
همانطور که ما در مورد گذشتگان همچون امیرکبیر یا حسین قلی خان حرف میزنیم آیندگان نیز در مورد ما صحبت و قضاوت خواهند کرد و قطعاً در آینده این مطالب گفته خواهد شد که چه کسانی در تمایلات نظام اسلامی و انقلاب اسلامی به غرب سر از پا نمیشناختند و تمام قدرت خود را در این زمینه به کار گرفتند.
این آقایان با این اظهاراتشان نشان دادند که منافع ملی را نمیشناسند و دیگر اینکه نشان دادند اصلاً سیاستمدار نیستند. سیاستمداری که ضمانت قدرت نظامی در اختیارش نباشد نمیتواند با قدرت پای میز مذاکرات حاضر شود و از موضع قدرت صحبت کند.
این آقایانی که این حرفها را میزنند و نمیخواهند ما قدرت نظامی و منطقهای داشته باشیم زمان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران در کشور نبودند و در اروپا زندگی میکردند در آن زمان با موشکهای اسکاتی که امروز به عنوان اسباببازی صنایع دفاعی ما است تهران مورد هدف قرار میگرفت و در همان زمان کشورهای غربی این توجیه را میآوردند که ما با عراق قرارداد داریم و نمیتوانیم به این کشور موشک ندهیم و ما در آن زمان قدرت زدن موشک اسکات را نداشتیم.
این کشور حالا امروز به جایی رسیده که موشک نقطهزن تولید میکند و آمریکاییها میگویند بزرگترین خطر ما همین است که همینه ما با این موشکهای نقطهزن شکسته شده است.
پس از جنگ جهانی دوم که انگلیسیها میخواستند پای آمریکا را به جنگ باز کنند و در این راستا حمله ژاپنیها به پرل هاربر انجام شد بعد از این حمله هیچ گلولهای به سمت آمریکا نرفته و تنها کشوری که چنین جرأتی را به خرج داده ایران بوده و عدهای این قصد را دارند تا این جرأت را در نطفه خفه کنند و این افراد همانهایی است که سیاست آمریکا را در کشور ما عادیسازی میکنند.
اسرائیل در نطنز خرابکاری کرد چون خیالش راحت بود اورانیوم غنیشده نداریم
دولت در این هشت سال کشور را معطل کرده و مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده اگر ما 10 تن اورانیوم غنیشده داشتیم و اگر آنها را نگه میداشتیم خودش به تنهایی بازدارنده بود. چه شد که اسرائیل در نطنز خرابکاری کرد به خاطر این بود که خیالش راحت شد که ما اورانیوم غنیشده نداریم.
اینکه آقایان در کشور دائماً میگویند جنگ بد است ما هم میگوییم جنگ بد است و هیچ وقت طالب جنگ نیستیم اما قوی بودن و قوی شدن ربطی به جنگطلب بودن ندارد. حتی یک حشره اگر نیش نداشته باشد کسی از آن نمیترسد چه رسد به به یک کشور.
اجازه نمیدهیم آقایان پای میز مذاکره کشور را بفروشند
امروز پیادهنظام آمریکا همین بحث سیاست خارجی در کشور ما است اینها جاده صافکن آمریکاییها هستند. اینکه آقایان بخواهند پشت میزهای مذاکره کشور را بفروشند ما در مورد این آقایان افشاگری خواهیم کرد که نهایت کار، دادگاه است.
امروز صنایع نانو ما به 45 کشور دنیا از جمله ژاپن که کشوری صنعتی است صادر میکنیم و این در حالی است که ما همه چیز را از صفر شروع کردهایم و به اینجا رسیدهایم.
خود ژاپنیها به من حرفهایی زدهاند که اگر بازگو کنم بسیاری از این سیاستمداران ما باید خجالت بشکند ژاپنیها میگویند ما همه چیز داریم اما بالاترین آمار خودکشی را داریم و این به خاطر سرخوردگی است که مردم ما نسبت به آمریکاییها پیدا کردهاند. زنهای ژاپنی در اوکیناوا مورد تجاوز قرار میگیرند.
آنها میگویند ما همه چیز داریم و هیچ چیز نداریم. آنها میگویند ما تولید داریم اما اعتماد به نفسمان را از دست دادهایم. اینها میخواهند اعتماد به نفس ملت ایران را از این ملت بگیرند و این خطر است.
مشکل امروز ما پول نیست بلکه مشکل تصمیمگیری و نحوه هزینهکردها است ما پول و تولید داریم اما آقایان نمیخواهند این چرخ تولید در داخل بچرخد و به عنوان مثال عدس مورد نیاز ما را از کشوری مثل کانادا وارد میکنند که هر اقدام ضد حقوق بشری علیه کشور ما انجام میدهد.
همانطور که گفتم حبوبات کشور کانادا در کشور ما به وفور یافت میشود و کاناداییها از این طریق هم پول ما را میبرند و هم اهانت میکنند؛ چه کسی این حبوبات را از کانادا وارد میکند آیا در دنیا غیر از کانادا کشوری نیست که حبوبات داشته باشد.
مخالفت وزارت صنایع با تولید چادرمشکی در کشور
امروز واردات بذر کشاورزی ما صددرصد وابسته است. امروز بذر خیار در کشور ما دانهای هزار تومان به فروش میرسد و اجازه نمیدهند در حوزه بذر محصولات کشاورزی ما در داخل تولید و پیشرفت داشته باشیم.
یا در مورد پارچه چادر مشکی اجازه نمیدهند این صنایع در کشور رشد کند و پارچه چادر مشکی ما را کره و ژاپن تأمین میکنند بارها تولیدکنندگان آمدهاند و گفتند و ما میتوانیم چادر مشکی تولید کنیم اما خود وزارت صنایع نمیگذارد که این صنعت رشد کند چرا که واردات این کالا سود فراوانی برایش دارد.
دیدگاه تان را بنویسید