کد خبر: 677635
|
۱۴۰۳/۰۷/۱۵ ۰۸:۴۴:۰۶
| |

پیشنهاد یک دیپلمات بازنشسته؛ سازمان جهانی همکاری گروه‌های مقاومت مشروع تشکیل شود

نصرت‌الله تاجیک نوشت: تاسیس سازمان جهانی همکاری گروه‌های مقاومت مشروع ایجاد قدرت نرم جدید و از پارامترهای مهم معادله به‌هم زننده توازن منطقه‌ای و بین‌المللی بعد از تحولات ناشی از توفان الاقصی و رویارویی مستقیم ایران و اسراییل در دو عملیات موشکی وعده صادق یک و دو است.

پیشنهاد یک دیپلمات بازنشسته؛ سازمان جهانی همکاری گروه‌های مقاومت مشروع تشکیل شود
کد خبر: 677635
|
۱۴۰۳/۰۷/۱۵ ۰۸:۴۴:۰۶

«سازمان جهانی همکاری گروه‌های مقاومت مشروع (در شرف تاسیس)» عنوان یادداشت نصرت‌الله تاجیک برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت پهنه ژئوپلیتیکی و تنهایی استراتژیکی که کشور ایران در طول تاریخ از آن در زحمت بوده، برای افزایش عمق استراتژیکش و دسترسی به منافع و اهداف خود و ازجمله وسعت بخشیدن به این پهنه ژئوپلیتیکی تا مدیترانه، براساس قانون اساسی و رویکرد انسانی و دینی خویش سرمایه‌گذاری مادی و معنوی زیادی در خاورمیانه نموده و این منطقه را به مزیت نسبی سیاست خارجی خود تبدیل کرده است و اگر بتواند با رویکردهای صحیح به محافظت و بهره‌برداری از این سرمایه‌گذاری بپردازد یقینا سودآوری فراوان مادی و معنوی دارد که برای تبیین ابعاد این موضوع و دلایل این ادعا یاداشت دیگری نیاز است. با این رویکرد نام نهادن گروه‌های مقاومت مشروع به عنوان گروه‌های نیابتی یک خطای فاحش و با اهدافی خاص صورت گرفته! زیرا گروه‌های مقاومت برای رفع اشغالگری با قدرت غاصب که در طول دوران تاسیس، خود را به هیچ یک از قوانین پایبند نمی‌بیند، مبارزه می‌کنند و ایران از آنها حمایت می‌کند و نه آنکه آنها برای منافع ایران بجنگند!

تحولات یک‌ساله اخیر خاورمیانه با انجام عملیات توفان‌الاقصی و اشغال مجدد نوار غزه توسط اسراییل و ارتکاب جنایات متعدد نسل‌کشی، تنبیه دسته‌جمعی، جابه‌جایی وسیع انسانی و کشتار بیش از 40 هزار نفر از ساکنین این ‌باریکه که بیشترشان   زنان و کودکان هستند و هم‌اکنون اتفاقاتی که در لبنان به وقوع پیوسته و می‌رود یک جنگ منطقه‌ای با پتانسیل تبدیل به جهانی را رقم بزند، شرایطی را به وجود آورده تا با استفاده از قدرت نرم خون تازه‌ای به کالبد مقاومت مشروع ضد اشغالگری تزریق شود. نهالی که در دهه شصت شمسی در لبنان در پس حمله اسراییل به لبنان و برای کرامت بخشیدن به مردم لبنان، کاشته شد با خون مجاهدان بسیاری ازجمله شهید حسن نصرالله آبیاری شده و هم‌اکنون یک بازیگر موثر در سیاست خارجی کشورها در منطقه و صحنه بین‌المللی شده است، اما این کافی نیست و برای طی مسیر پر سنگلاخ مبارزه آزادی‌بخش  نیاز به تولید قدرت نرم بیشتری از طریق سامان دادن به فعالیت‌های حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک است. تا به موازات استفاده از سخت افزار از قدرت نرم سازمان‌های غیردولتی نیز استفاده بهینه شود.

  اکنون سازمان‌های غیردولتی نقش فزاینده‌ای در روابط بین‌المللی پیدا نموده و بازیگران جدیدی در سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هستند و از حقوق مردم و سرزمین خود به خوبی دفاع می‌کنند. ازسوی دیگر عملیات دوران ساز 7 اکتبر و تبعات آن از جمله شکست هیمنه امنیتی رژیم صهیونیستی و متعاقبا حمله جنون‌آمیز اسراییل به غزه و جنایاتی که مرتکب شد و ورود گروه‌های مقاومت در عراق، یمن و لبنان در حمایت از مردم غزه و حمله به منافع اسراییل برای برقراری آتش‌بس که امریکا طی چند مرحله تحقق آن را در شورای امنیت وتو کرده است، از یک طرف و جو جهانی ایجاد شده علیه این جنایات از سوی دیگر زمینه مساعدی برای به‌کارگیری قدرت سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک سازمان یافته‌ای را به عنوان پشتوانه گروه‌های مقاومت مشروع فراهم کرده است.  اقداماتی همچون دادخواست آفریقای جنوبی در دیوان کیفری بین‌المللی در لاهه علیه اسراییل به عنوان نسل‌کشی در غزه و وتوی چند باره درخواست آتش‌بس در غزه توسط امریکا در شورای امنیت و مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل برای آتش‌بس موقت و عدم توجه اسراییل به درخواست عمومی آتش‌بس از سوی کشورها و این مصوبات، این شرایط نوین را در منطقه به وجود آورده و نیازمند اجرای طرح‌های تکمیلی نو برای استفاده از فضای جدید است.

اقدامات گروه‌های مقاومت و مخصوصا انصارالله یمن در دریای سرخ و هدف گرفتن شاهرگ اقتصادی اسراییل نشان داد که باید از موضع قدرت با اسراییل روبه‌رو شد. اما این قدرت را باید در بستر تعاملات بین‌المللی و هنجارهای جهانی قرار داد تا جلوی سوءاستفاده غرب و امریکا را گرفت. اما همان‌گونه که از قبل پیش‌بینی می‌شد، به هر نحوی که ماجرای غزه تمام شود اسراییل به سراغ حزب‌الله، انصار‌الله و گروه‌های مقاومت در عراق خواهد رفت این امر متحقق و رژیم صهیونیستی روز به روز عملیات خود را افزایش و تبدیل به نقطه‌زنی و تنگ‌تر کردن حلقه نموده و استراتژی ترور که دست برتر اسراییل از ابتدای تاسیس بوده را در پیش گرفته است. مصاحبه وزیر خارجه لبنان با سی‌ان‌ان یک سند است و نشان می‌دهد لبنان، شهید حسن نصرالله، امریکا، فرانسه، حتی نتانیاهو آتش بس 21 روزه را پذیرفته بودند اما یک روز بعد اسراییل با حمایت کامل امریکا راه‌حل ترور را بر دیپلماسی ترجیح داده و با ریختن 80 تن بمب سنگر شکن او را به شهادت برساند و در مرحله بعد با حمله به محل جلسه رهبران حزب‌الله که آقای هاشم صفی الدین هم در آنجا بوده در جنوب بیروت با ریختن 100 تن بمب که 50 تن آن سنگرشکن بوده و سپس تهدید هلال احمر لبنان برای عدم اقدام در نجات زیر آوار ماندگان در کنار بی‌عملی جامعه جهانی، باعث وخامت بیشتر اوضاع شده. استراتژی ترور اسراییل در دمشق، تهران، بیروت و انفجار پیجرها تحول خطرناکی در آداب جنگ بود و منطقه و جهان را وارد مرحله جدید می‌کند. باز بودن دست نتانیاهو برای جنگ در غزه، کرانه باختری و لبنان و مخصوصا انفجار پیجرها حاوی پیام اصلی امریکاست و نه حرف‌هایی که سیاستمدارانش می‌زنند! 

این عملیات نشان داد که هیچ تضمینی برای امن بودن تجهیزات و مواد هسته‌ای کشورها نیست و همه آنها در خطر هستند و یک فاجعه برای بشریت است اما اسراییل نشان داده به چیزی جز موجودیت و اهداف خود نمی‌اندیشد! در چنین شرایط اسراییل درصدد برامد این دستاوردهای استراتژی ترور خود را برای تغییر توازن منطقه‌یی علیه ایران به‌کار ببرد! که باعث عکس‌العمل موشکی ایران شد! زیرا ایران می‌دانست یکی از ابزارهای تولید قدرت نرم استفاده به موقع از اهرم‌های قدرت سخت و نرم است. تا هیبت قدرت که از خود قدرت موثرتراست، فرو نریزد! ایران اجازه نداد حمایت و کمک صد در صدی امریکا که مسبب اصلی افزایش تنش است، از اسراییل باعث شود قدرت بازدارندگی ایران در اثر این اقدامات اسراییل تضعیف شود! اما نکته مهم و اساسی و طبعا کم‌هزینه‌تر و مشروع استفاده از قدرت نرم و دیپلماسی در تداوم راه است.  زیرا آنچه از نام و فعالیت گروه‌های مقاومت به اذهان عمومی در داخل و خارج منطقه متبادر می‌شود، فعالیت نظامی و تسلیحاتی است و این هم زمینه ذهنی فعالیت آنان را سخت می‌کند و هم آنها را از ظرفیت سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی برای استفاده از حق دفاع مشروع و ظرفیت‌های حقوقی و بین‌المللی و مشخصا نمایندگی در سازمان‌های بین‌المللی سیاسی -  حقوقی محروم می‌کند.

بنابراین برای از بین بردن نقاط ضعف مذکور و استفاده از ظرفیت‌های سازنده گروه‌های مقاومت و اثرات هم‌افزایی آنها در احقاق حق مردمی که در فلسطین، مصر، اردن، سوریه و لبنان تحت تاثیرات سیاست‌ها یا سیطره روزمره اسراییل قرار دارند گروه‌های مقاومت بدون دخالت دولت‌ها با تاسیس سازمان جهانی همکاری گروه‌های مقاومت مشروع به منظور همکاری‌های لجستیکی، حقوقی، سیاسی تبلیغی و رسانه‌ای می‌تواند سامان مناسب و کارا‌تری را به فعالیت گروه‌های منفرد مقاومت بدهد و چتری مشروع و قانونی به عنوان یک نهاد حقوقی و بازیگر غیردولتی بر سر گروه‌های مقاومت باشد.  این سازمان که بعد از تاسیس متعاقبا توسط کشورهایی مورد شناسایی قرار می‌گیرد، دارای اساسنامه‌ای خواهد بود که به عنوان یک سازمان غیردولتی در سازمان‌های ذی‌ربط منطقه‌ای و بین‌المللی ثبت می‌شود، دبیرخانه، تشکیلات و سازماندهی، بودجه‌بندی و اخذ حق عضویت همچون سایر سازمان‌های رسمی نظامی خواهد داشت و از وظایف، مسوولیت‌ها و حقوق کامل یک سازمان منطقه‌ای تخصصی برخوردار خواهد بود. نماینده نزد سازمان‌های مشابه، سازمان‌های ذی‌ربط منطقه‌ای و بین‌المللی و سایر کشورهای حامی، مهم و تاثیرگذار کمک‌کننده خواهد داشت و دارای یک شخصیت حقوقی کامل است.

در صورت شکل‌گیری و تحقق این پیشنهاد یک قدرت نرم تعیین‌کننده در کنار ظرفیت‌های سخت‌افزاری گروه‌های مقاومت اعم از آموزش، نوآوری، سازماندهی اقدامات دسته‌جمعی، حمایت از یکدیگر چنانچه مورد تعدی قرار گرفته و... شکل بگیرد و ظرفیت‌ها و تاثیرات فعالیت‌های آنان را دو چندان می‌کند. تاسیس این سازمان ایجاد قدرت نرم جدید و از پارامترهای مهم معادله به‌هم زننده توازن منطقه‌ای و بین‌المللی بعد از تحولات ناشی از توفان الاقصی و رویارویی مستقیم ایران و اسراییل در دو عملیات موشکی وعده صادق یک و دو است. طبعا با وجود چنین سازمانی و استفاده از ظرفیت‌های حقوقی و دیپلماتیک آن، وزن اقدامات سیاسی و حقوقی افزایش پیدا می‌کند و احتمال به خطر افتادن صلح و امنیت منطقه و جهانی کمتر می‌شود.  ان‌شاءالله!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها