گزارش ویدئویی «اعتمادآنلاین» از زندگی حرفهای نجف دریابندری:
نجف دریابندری، مترجمی به وسعت دریا
نجف دریابندری، نویسنده و مترجم، پس از یک دوره طولانی بیماری در سن 91 سالگی درگذشت.
اعتمادآنلاین| نجف دریابندری، نویسنده و مترجم، در سن 91 سالگی درگذشت. سهراب دریابندری، فرزند نجف دریابندری، در صفحه شخصی خود با اعلام این خبر نوشت: نجف دریابندری، پس از بیماری طولانی درگذشت. ضمن تسلیت به همه دوستداران او، تقاضا میکنم به دلیل جلوگیری از بیماری به منزل ایشان مراجعه نکنند.
نجف دریابندری، برای بسیاری از ادبدوستان و علاقهمندان فرهنگ، چهرهای شناختهشده و اثرگذار بود و درگذشت او که یکی از بازماندههای دنیای مترجمی این سرزمین بود، ضایعهای است بیحد و ناگفتنی.
دریابندری را این اواخر بیشتر به واسطه تهیه و گردآوری «کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز» که کتابی دو جلدی در زمینه آشپزی و نسبت آن با فرهنگ و تمدن است، میشناختند. او این کتاب را با همراهی همسر هنرمندش فهیمه راستکار، صداپیشه توانمند و فقید، گردآوری کرده بود. اما علاقهمندان جدی ادبیات او را به خاطر ترجمه کتابهای خاطرهانگیزی چون «پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی و «هاکلبری فین» اثر مارک تواین به یاد میآورند. دریابندری یکی از کسانی بود که پنجرهای به سمت دنیای ادبیات معاصر جهان برای مخاطب ایرانی گشود و بسیاری از ما را به آثار درخشان روز آشنا کرد.
نجف دریابندری، فرزند خلف ظلمآبادی، یکم شهریور 1308 در آبادان متولد شد. پدرش ناخدا و راهنمای کشتی بود. آنها در آبادان جزو خانوادههای شناختهشده و متمول بودند. هرچند خیلی زود با فوت پدرش در سال 1314 همه چیز عوض میشود و به قول نجف دریابندری آنها «از یک خانواده اعیان به خانواده فقیر آبادان» تبدیل میشوند. او بعد از فوت پدرش سال نهم مدرسه را رها میکند و مشغول به کار میشود.
حضور انگلیسیها در تأسیسات نفتی شهر آبادان و تردد آنها در سطح شهر و کاربرد زیاد زبانشان نجف را به یادگیری زبان انگلیسی علاقهمند کرد و به طور خودآموز به فراگیری این زبان پرداخت. یادگیری زبان انگلیسی موجب شد تا او مترجمی دقیق و امانتدار به زبان شود.
از نظر او ترجمه عملی است که مترجم با تمرین و ممارست آن را به دست میآورد. دریابندری میگوید: ترجمه علم نیست بلکه عمل است و کاری است که آدم با آموزش منظم یا غیرمنظم یاد میگیرد. او معتقد بود مترجم باید متن را به صورتی ترجمه کند که خود نویسنده اگر همزبان مترجم بود آن متن را به آن صورت مینوشت.
دریابندری در سال 1332 اولین اثر خود را که ترجمه «وداع با اسلحه» ارنست همینگوی بود، برای چاپ به تهران فرستاد. همزمان با چاپ این کتاب در سال 1333، به دلیل فعالیتهای سیاسی در آبادان به زندان افتاد و بعد از یک سال به زندان تهران منتقل شد.
خودش میگوید در دورانی که در حال گذراندن محکومیت حبس ابدش بود با هواپیما به زندان قصر تهران منتقل شد و دوباره دادگاه تشکیل دادند که اینبار حبس ابد او به پانزده سال تقلیل پیدا کرد و یک سال بعدتر با اعتراض به حکم پیشین، 15 سال حبس نیز به چهار سال تخفیف پیدا کرد. در این زمان او ترجمه «تاریخ فلسفه غرب» اثر برتراند راسل را شروع کرد و نمایشنامهای از اسکاروایلد و مارک تواین را هم به فارسی برگرداند.
دریابندری بعد از تحمل چهار سال حبس، در سال 1337 از زندان آزاد شد و کمی بعد به عنوان سردبیر در انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد. در آنجا به ترجمه آثار ادبی رماننویسان و نمایشنامهنویسان معروف آمریکایی پرداخت و کتابهایی چون «پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی و «هاکلبری فین» نوشته مارک تواین را ترجمه کرد.
دریابندری پس از 17 سال کار در موسسه فرانکلین به رادیوتلویزیون ملی رفت و در آنجا به ترجمه متون فیلمهای خارجی پرداخت، اما پس از انقلاب اسلامی از این کار نیز کناره گرفت و تنها به ترجمه آثار فلسفی و ادبی مشغول شد.
محمدعلی موحد مهمترین ویژگی دریابندری را در ترجمه و نوشتن خودآموز بودن او میداند.
هنر دریابندری در نوشتن، بیشتر در مقدمهها و گفتوگوهایش نمایان شده است. او برای هر کتابی که ترجمه کرده - از وداع با اسلحه و پیرمرد و دریا گرفته تا تاریخ فلسفه غرب - مقدمهای نوشته که آن مقدمه راهگشای خوانندگان آثار اوست. آنها که نجف دریابندری را میشناختند بر شیوه و سلوک شادمانهاش در زندگی تاکید میکنند. او انسانی است که در همه ناملایمات و تلخیهای زندگیاش سرشار از شادی و شوخطبعی بوده است.
احمد کساییپور، نویسنده و مترجم، معتقد است که شاهکارهای دریابندری همیشه بوی خوش زندگی میدهند. کساییپور میگوید که آثار نجف بر غنای فرهنگ ما افزوده و نیروی زندگی را در وجود ما دمیده است.
ناصر تقوایی، کارگردان ایرانی، مهمترین ویژگی نجف دریابندری را در این میداند که او مترجمی را به عنوان کسب و کار انتخاب نمیکند. تقوایی میگوید: «ترجمه عشقِ زندگیاش بود. کتابی را که خوانده بود، مال خود میکرد و یک بار تحریرش میکرد و این میراث نجف دریابندری است در ادبیات ما و نه تنها در ادبیات ما که در بقیه هنرها.»
از ترجمههای فراوان و ارزشمند نجف دریابندری میتوان به ترجمه گور به گورِ ویلیام فاکنر؛ رگتایم، نوشته ای.ال. دکتروف؛ پیامبر و دیوانهیجِبران خلیل جِبران؛ بازمانده روز، نوشته کازو ایشیگورو؛ آنتیگونه، نوشته سوفوکل؛ تاریخ فلسفه غرب، نوشته برتراند راسل و برفهای کلیمانجارو، نوشته ارنست همینگوی اشاره کرد.
نجف دریابندری با ترجمه آثار بزرگان ادب و فرهنگ جهان، پنجرهای رو به ما گشود که همیشه گشوده و ماندگار است برای همه نسلها.
دیدگاه تان را بنویسید