شاهنامه برای اولین بار در ایران از دید موسیقی بررسی میشود
یک استاد موسیقی گفت: یکی از مقالات من در زمینهی سازهای شاهنامه است و با تحقیق و بررسی به گنجینهی بزرگی از سازها برخورد کردم که با توجه به تاریخچهی طولانی آنها باید به نام ایران ثبت شوند.
اعتمادآنلاین| در ادبیات ریتمی وجود داشته که این وزن و نظم در موسیقی نیز وجود دارد، با بررسی اوزان شاهنامه به پرکاربردترین نمونهی بحر به نام «بحر متقارب» برخورد کردم که این میزان و وزن ها، حس حماسی را در اشعار ایجاد میکنند. یکی از مقالات من در زمینهی سازهای شاهنامه است و با تحقیق و بررسی به گنجینهی بزرگی از سازها برخورد کردم که با توجه به تاریخچهی طولانی آنها باید به نام ایران ثبت شوند.
به گزارش ایسنا، اینها بخشی از صحبت های دکتر اصغر جنابی موسیقی دان و پژوهشگر اهل تبریز هست.
او در سال 1363 در تبریز متولد شد و موسیقی را از 11سالگی با ساز «نقاره» آغاز کرد و سلفژ و مقدمات صداسازی را در محضر استاد «خسرونژاد آریا» فرا گرفت و بعد از گذراندن دوره هایی بنا به پیشنهاد ایشان، راهی «کنسرواتور کومیتاس» در ارمنستان شد و از محضر پروفسور «والری هاروتونیان» یکی از استادان بنام در صداسازی بهره برد و بعد از اتمام دورههای لیسانس و فوقلیسانس با درجه ممتازی و کسب درجهی استادی بعد از 120 ساعت اجرای زنده در یک سال، در همان دانشگاه در دورهی دکتری با موضوع تز«موسیقی در شاهنامه» فارغالتحصیل شد.
او همچنین در زمان تحصیل باب آشنایی را با مایسترو پروفسور «نودار اندگولاجه» (خواننده مطرح اپرا در دنیا و نمایندهی مکتب بلکانتو در خاورمیانه) در گرجستان گشود که این افتخار زمینه موفقیتهای دیگر را نیز برای وی بههمراه داشت؛ او همچنین در مسابقات بینالمللی ارمنستان بین 11 کشور، مقام دوم را کسب کرده و در استان قزوین، مقام اول جشنواره فجر را به دست آورده و بهعنوان خواننده برتر شناخته شد، وی در کنار تدریس به تحریر کتاب «زبان آواز» و «زبان موسیقی» مشغول است که به زودی منتشر خواهند شد.
دکتر جنابی در حال حاضر تنها نماینده مکتب بلکانتو در ایران است که در این زمینه به تدریس و مشاوره نیز میپردازد.
وی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: پدرمن ارتشی بود و سربازی به اسم «یعقوب اعتمادی» داشت که به دنبال جبران مهر و محبت پدر بود و به همین علت نوازندگی نقاره را به من یاد داده و من نیز بسیار استقبال میکردم چرا که پدر من به علت صدای خوبی که داشت، در محافل و مراسم خوانندگی میکرد و من نیز با این هنر آشنا بوده و لذت میبردم.
وی ادامه داد: ابتدا نقاره نوازی را شروع کردم اما بعد یک مدت من را راضی نکرده و به اصرار پدر به سراغ کلاس های پیانو استاد سلیمی رفتم که به علت نبود وسع مالی برای خریدن پیانو، با مشکلات زیادی مواجه شدم اما پدر همواره یک سخن معروف داشت که فردی که بخواهد نوازندگی کند، با هر سازی مینوازد.
این استاد موسیقی افزود: پس از مشورت با چندین استاد و همچنین انجام آزمون، به سراغ آواز رفتم؛ رشتهای که به سازی نیاز نداشته و بدون اطلاع خانواده، شهریهی کلاس پیانو را به این آموزشگاه پرداخت میکردم.
وی با بیان اینکه در کنار درس، آواز را ادامه دادم، گفت: در این رشته مهارت زیادی را بدست آوردم تا جایی که استاد آواز من، خسرو نژاد آریا، ادامه تحصیل در خارج از کشور را پیشنهاد داد که اوایل خانواده راضی نبوده اما با اصرار دایی و استاد راضی شدند.
وی بیان کرد: استاد، کشور ارمنستان را پیشنهاد کردند که البته با اساتید دیگری چون پروفسور یدیگاریان نیز مشورت کردم و پروفسور یک سخن معروف داشت که اگر آب در یک جا باقی بماند، میگندد پس ادامه بده و من این سخن را همواره به هنرجویان و دانشجویان خود توصیه میکنم.
جنابی با تشریح مراحل تحصیل خود خاطرنشان کرد: در ارمنستان تحصیلات آکادمیک را ادامه دادم و دوره های لیسانس و فوق لیسانس را با درجهی ممتازی پشت سر گذاشتم.
وی همچنین ادامه داد: بعد اتمام دورهی فوق لیسانس به پیشنهاد اساتید دورهی دکترا را شروع کرده و طبق مشورتی که داشتم، پژوهشگری از موسیقی شرق را به من معرفی کردند و با راهنمایی این استاد، تز«موسیقی در شاهنامه» را برای دورهی دکترا انتخاب کردم.
وی در رابطه با تز دکترای خود نیز بیان کرد: برای تکمیل کردن تحقیق خود زورخانه ها، تئاتر، نقاشی و ادبیات آن دوره را بررسی کرده و به دنبال یافتن موسیقی شاهنامه بودم.
این موسیقیدان یادآور شد: در این راستا با اپرای رستم و سهراب «مرتضی حنانه» آشنا شدم و آثار زیادی را گشتم اما نت های آثار ملی و سنتی ایران را پیدا نکردم چرا که این آثار در قالب وزنی یا دستگاهی اجرا شده که فقط شعر آن برای فردوسی بود و این موضوع بسیار من را آزرده خاطر کرد.
وی با اشاره به بحر متقارب اشعار فردوسی اضافه کرد: در ادبیات یک ریتمی وجود داشته که این وزن و نظم در موسیقی نیز وجود دارد و با بررسی اوزان شاهنامه به پرکاربردترین نمونهی بحر به نام «بحر متقارب» برخورد کردم که این میزان و وزن ها، حس حماسی را در اشعار ایجاد میکنند.
وی در رابطه با یکی از مقالات خود خاطرنشان کرد: یکی از مقالات من در زمینهی سازهای شاهنامه است و با تحقیق و بررسی به گنجینهی بزرگی از سازها برخورد کردم که با توجه به تاریخچهی طولانی آنها باید به نام ایران ثبت شوند.
رجبی در خصوص نقش موسیقی در زندگی انسان متذکر شد: موسیقی یکی از عوامل تاثیرگذار در زندگی انسان است که احساسات درونی افراد را به جامعه منتقل میکند.
وی زیبایی خاصی را در آمیخته شدن موسیقی با ادبیات و عرفان دانست و گفت: موسیقی خالص ترین و عالی ترین هنری است که هر سرزمینی موسیقی و هنر خاص خود را داشته و متاثر از شرایط آن جامعه است.
وی بیان کرد: بر خلاف غرب در ایران چندان به موسیقی اهمیت داده نشده است اما باید به این حوزه اهمیت بیشتری را داد تا آیین و فرهنگ خود را با ادبیات آمیخته و به غربی ها نشان داد.
این استاد موسیقی با اشاره به تاثیرات موسیقی ادامه داد: افزایش رشد حیوانات، تاثیر در باردهی گیاهان و یا حتی افزایش کیفیت شیردهی گاو ها نمونه هایی از تاثیرات موسیقی بوده که باید در تمامی ابعاد مورد استفاده قرار گرفته و در درمان بیماری ها و گفتار درمانی نیز استفاده شود.
وی با تاکید به اهمیت یادگیری موسیقی افزود: هدف ما ترویج موسیقی غرب نیست بلکه به رخ کشیدن ادبیات، عرفان، دین، فرهنگ و تاریخ کشور بوده تا با کنترل آن، در مسیر مثبتی قدم گذاشت.
وی در خصوص مشکلات موسیقی کشور خاطرنشان کرد: در شمال غرب و غرب کشور، دانشکدهی موسیقی، سینما و تئاتر وجود ندارد، پس فرهنگ و هنری که از این طریق در جامعه رشد کرده به ما القا شده و انتخاب و تفکرات افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.
جنابی مطالعهی کتب «بزرگان» و «موسیقی ایران از انقلاب مشروطیت تا جمهوری اسلامی» را توصیه کرده و در خصوص وضع موسیقی کشور گفت:حال موسیقی کشور بد و مشکی است چرا که ارکسترها فعال نبوده و موزیسین های خوب کشور نیز به دلیل شرایط موجود، کشور را ترک میکنند.
وی با تاکید به اهمیت تاسیس مدرسهی موسیقی در کشور بیان کرد: سرود ملی که با شنیدن آن بغض در گلوی ما ایجاد میشود، ناشی ازآلات موسیقی با نوای انسانی است که در ادبیات، شعر، تئاتر، نقالی و موسیقی آوازی کشور استفاده میشود.
این موسیقیدان در پایان تاکید کرد: امیدوارم روزی فرا رسد که اگر خبرنگاری وضعیت موسیقی کشور را جویا شد، بگویم که سبز است و نیاز به پرسش ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید