«اعتمادآنلاین» از نشست «بررسی وضعیت اجتماعی و حقوقی کودکان درگیر HIV» گزارش میدهد:
صابری، وکیل دادگستری: به کودکان مبتلا به HIV باید خدمات حقوقی هم داده شود/ دانشور، پزشک: از حدود 2 میلیون بارداری موفق در سال، میزان انتقال ایدز به نوزاد 4دهم درصد است/ کلهر، مددکار: زنگ خطر ابتلای کودکان به HIV مدتهاست به صدا درآمده است
نشست «بررسی وضعیت اجتماعی و حقوقی کودکان درگیر HIV» روز سهشنبه، 15 بهمنماه، در انجمن حمایت از حقوق کودکان برگزار شد.
اعتمادآنلاین| علی صابری وکیل دادگستری، مزدک دانشور پزشک و انسانشناس پزشکی، و زینب کلهر مددکار اجتماعی سخنرانان نشست «بررسی وضعیت اجتماعی و حقوقی کودکان درگیر HIV» بودند.
وکیل دادگستری: بیماران مبتلا به HIV در روستای چنارمحمودی را هم کتمان میکردند
صابری در ابتدای این نشست، با اشاره به پروندههای خونهای آلوده صحبتش را آغاز کرد: «متاسفانه کتمان، اصلیترین واکنشی است که مسئولان ما در چنین شرایطی نشان میدهند؛ یعنی همه چیز را رد میکنند. مربوط به امروز و دیروز هم نیست. همان سالها وقتی من روی موضوع خونهای آلوده کار میکردم هم همین اوضاع بود. وقتی ایدز وارد ایران شد نیز همین کار را کردند. مدتها گفتند نه، اصلاً این بیماری به ایران نیامده و وقتی که آمار از یک تعدادی گذشت تازه شروع کردند به پذیرفتن اصل ماجرا. همین چند ماه پیش در روستای چنارمحمودی لردگان هم همین اتفاق رخ داد.»
او ادامه داد: «نباید فراموش کرد که ارائه هرگونه خدمتی به کودکان مبتلا به HIV نه خدمت و لطف و محبت بلکه وظیفهای است که تمامی آحاد جامعه باید خود را در قبال آن مسئول بدانند؛ یعنی از حاکمیت گرفته تا سازمانهای مردمنهادی که در این حوزه فعالیت میکنند باید نسبت به این قشر حساس باشند.»
او همچنین با طرح یک پرسش مهم در تقابل با کودکان مبتلا به HIV گفت: «موضوعی که باید به دقت در این مبحث مورد بررسی قرار گیرد مساله ادغام و جداسازی است. این پرسش مهم و برجسته که بچههای مبتلا به HIV را باید مثلاً در مدارس جداگانه درس داد یا اینکه باید در مدارس عادی و کنار بقیه دانشآموزان باشند؟ پرسشی که در مورد دوجنسهها هم مطرح میشود که اساساً این افراد باید چگونه در مدارس حاضر شوند؟ حقوق انسانی چه میگوید؟ عموماً روانشناسان و جامعهشناسان معتقدند نباید جداسازی رخ دهد. اگرچه ادغام مشکلات و دردسرهای خاص خودش را هم دارد، اما به جایش آموزش همگانی صورت میگیرد و آثار مخرب روحی و روانی جداسازی را هم به همراه نخواهد داشت.»
این وکیل دادگستری در پایان صحبتهایش به انجمنهای فعال در حوزه کودکان توصیه کرد: «کودکی که به بیماری HIV مبتلا شده هیچ نقشی در این اتفاق نداشته است و به همین دلیل نباید مساله او را به روابط نامتعارف یا مسائل اخلاقی پیوند زد. از سوی دیگر، توصیه من به NGOها این است که در کنار آموزشهای فرهنگی و ارائه خدمات متفاوت، خدمات حقوقی را هم در برنامههای خود بگنجانند.»
پزشک: دستگاههای چک زنان باردار به خاطر تحریم در دسترس نیست
مزدک دانشور، پزشک و انسانشناس، دومین سخنران این جلسه بود. او با اشاره به تغییر سیاستهای تنظیم خانواده در سال 88 گفت: «بعد از سال 88 و آغاز دولت دوم محمود احمدینژاد، سیاستهای تند و تیزی علیه تنظیم خانواده به اجرا درآمد. تمامی لوازم جلوگیری از بارداری را از خانههای بهداشت جمعآوری کردند و حتی بعد از سال 2015، تنها آمارهای ما در حوزه مرگومیر مادران باردار، آن چیزی است که نهادهای بینالمللی ارائه دادهاند و چیزی از آمارهای داخلی و تفکیک استانی در دست نیست، چون اجازه تحقیق نمیدادند. در همین شرایط هم حدس زده میشود که ابتلای زن به بیماری HIV از طریق شوهر، و به دنبال آن انتقال به نوزاد، افزایش پیدا کرده باشد. سالانه یک و نیم تا 2 میلیون بارداری موفق در کشور اتفاق میافتد و اگر درصد انتقال را طبق آمارها، 4دهم درصد در هر سال حساب کنیم، رقم نهایی ابتلا به ایدز حقیقتاً جای تامل دارد.»
او ادامه داد: «از سوی دیگر، دستگاههای «رپیتتست» یا «رپیتچک»ی که تا چند سال پیش در کشور وجود داشت و نشان میداد وضعیت مادر و نوزاد از نظر ابتلا به ایدز چگونه است حالا به خاطر تحریمها به سختی قابل دسترسی است و این هم بر نگرانیها افزوده است. از همین رو با در اختیار گذاشتن لوازم جلوگیری از بارداری در خانههای بهداشت و به ویژه در روستاها و مناطق محروم و همچنین استفاه مجدد از ابزارهایی همچون رپیتچکها میتوان تا حد زیادی با ابتلای جدید به این بیماری مقابله کرد.»
کودکان اصلیترین قربانیان خشونت هستند
دانشور با وصف مفهوم خشونت و نتیجه آن در تقابل با کودکان گفت: «رساندن هرگونه آسیب جسمی یا روانی به یک فرد یا جمعیتی انسانی خشونت تعریف میشود. برای ایجاد خشونت باید قصد و نیت و عمد وجود داشته باشد. چه این نیت منفی باشد چه مثبت. مثلاً فردی که به واسطه دیدگاه مذهبی خود دخترش را ختنه میکند تا از آلودگی دور بماند نیت بدی ندارد، ولی باز هم مرتکب خشونت میشود. اما گاهی افراد را به خاطر نژاد، رنگ پوست، دین یا جنسیت آنها آزار میدهیم. پس با این تعاریف، حتماً لازم نیست افراد دچار اختلال روانی باشند تا دیگران را آزار دهند و خشونت اعمال کنند بلکه تفکرات ما هم میتواند منجر به خشونت بر دیگران شود. اصلیترین قربانیان خشونت نیز همواره و در هر جامعهای کودکان هستند.»
این پزشک به موضوع حاشیهنشینان هم پرداخت: «در حال حاضر در ایران حدود 18 میلیون حاشیهنشین وجود دارد. این افراد افقی در حوزه شهری ندارند. پیشرفتی برای خود متصور نیستند. در طبقه متوسط جامعه جایی ندارند و در نتیجه بینشان اقتصاد سیاه شکل میگیرد. مایه اساسی اقتصاد سیاه هم خشونت است. در چنین جامعهای، خشونت به واسطه رابطه فرادست و فرودست بیشتر دیده میشود و باز هم این کودکان هستند که در جایگاه فرودست مورد خشونت واقع میشوند.»
مددکار: رفتارهای پرخطر والدین عامل ابتلای کودکان به HIV است
زینب کلهر که چند سالی است در حوزه مددکاری کودکان مبتلا به HIV فعالیت میکند عنوان کرد: «انسانها در بازه زمانی یک تا نهایتاً 12 سال کودک محسوب میشوند و در این رده سنی، درصد انجام رفتارهای پرخطری که در نتیجه ایدز را در پی داشته باشد تقریباً صفر است. پس اصلیترین عامل ابتلای کودکان به HIV والدین آنها هستند. بنابراین در تقابل با کودکانی که با بیماری ایدز درگیرند، دیگر نباید حتی ذرهای تبعیض دیده شود چون آنها نقشی در بیماری خود نداشتند.»
او توضیح داد: «این بیمایر بیش از درد جسمی برای کودکان آزار روحی و روانی به همراه دارد. آن هم وقتی از سوی جامعه طرد میشوند. از آنجا که حاکمیت اقدام عملیاتی جدیای برای این کودکان انجام نمیدهد، خوب است که بدانیم خودمان میتوانیم چهکار کنیم. آن هم در شرایطی که مثلاً لوگوی بیماری HIV از یک اسکلت ترسناک به یک روبان قرمز تبدیل شده است.»
طردشدگی یکی از پیامدهای ابتلای کودکان به HIV است
کلهر با تقسیمبندی کودکان مبتلا به ایدز تاکید کرد: «کودکان مبتلا به ایدز عموماً در سه نوع خانواده دیده میشوند. یک دسته هستند که کودکشان ناخودآگاه به بیماری مبتلا شده؛ مثل خون آلوده. در این خانوادهها عموماً سطح سواد و فرهنگ بالاتر است و اطرافیان بهتر کودک را میپذیرند و ما شاهد پدیده طردشدگی اجتماعی نیستیم. دسته دوم، کودکان خانوادههای آسیبپذیر هستند. کودکانی که والدینشان به اعتیاد مبتلا هستند و روابط جنسی ناسالم دارند.»
این مددکار اجتماعی در ادامه دسته سوم را شرح داد: «دسته سوم کودکان کار و خیابان را شامل میشود. گروهی که مدتهاست زنگ خطرشان به صدا درآمده و گوش هیچکس به آن بدهکار نیست. به گفته رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران و بر اساس پژوهشی که سال 91 روی 100 کودک کار 10 تا 18ساله انجام شد، حدود پنج درصد کودکان به HIV مبتلا بودند؛ بیش از 15 درصد از آنها اعتیاد به مخدر داشتند که 4.5 درصد از اعتیادها از نوع اعتیاد تزریقی بود. دقیقاً بعد از این تحقیقات بود که دیگر اجازه پژوهش در این زمینه را هم ندادند. دکتر مینو محرز، آن سال از این پژوهش به نام مین HIV یاد کردند. حالا این مین منفجر هم شده است، ولی هیچ کس به آن توجه نمیکند.»
او صحبتهای خود را اینطور به پایان برد: «اطلاعرسانی و آموزش بهترین روشی است که میتواند این مساله را کنترل کند. به ویژه آموزش در مناطق محروم. اگرچه آموزش به تنهایی کافی نیست و باید از چند روش به طور همزمان استفاده کرد. همچنین، افزایش ارتباط بخش بهداشت باروری با بخش HIV میتواند نتایج خوبی در این زمینه به همراه داشته باشد.»
دیدگاه تان را بنویسید