گزارش «اعتمادآنلاین» از تنشهای خانوادگی در دوران کرونا:
توفان کرونا بر روان خانه و خانواده / از نبود آموزشهای روانی برای مبارزه با کرونا تا فقدان خانههای امن برای زنان و کودکان
واهمه از آینده و ترس و نگرانی بابت کرونا، در ماههای اخیر مهمترین موضوع تماس مردم با اورژانس اجتماعی بوده است. موضوعی که با گذشت حدود 10 ماه از شیوع این اپیدمی، نگرانی برای کنترل تنشها در خانه طی این روزها و همچنین سلامت روان در دوران پساکرونا را مهمتر از همیشه جلوه میدهد.
اعتمادآنلاین| 2 برابر شدن تماسهای مردمی با صدای مشاور، تنها در هشت ماه اخیر گواه روشنی است بر اینکه جامعه بحرانزده در مقابل کرونا عمیقاً نیازمند حمایت است. از یک میلیون و 500 هزار تماسی که با صدای مشاور گرفته شده ، نگرانی درباره آینده، ترس از ابتلا به ویروس، کنشهای مربوط به سوگ، ناامیدی، افسردگی، بیقراری و تشدید اختلالات روانی از جمله دلایل تماسها بودهاند.
مشکلات معیشتی، بیکار شدن بسیاری از افراد جامعه پس از بحران کرونا، تغییرات متفاوتی که در حوزه آموزش رخ داد و تحصیل آنلاین را پیش روی دانشآموزان، دانشجویان و خانوادههایشان گذاشت از یک طرف و مشکلات مالی و اقتصادی، از دست دادن عزیزان خانواده و دوستان و آشنایان به خاطر ابتلا به کرونا و ضعیف شدن توان فیزیکی افراد به خاطر این بیماری، حتی ماهها پس از بهبود هم از سوی دیگر سبب شده تا شدت معضلات روحی بیش از همیشه نمود یابد. اما روند این مشکلات و بروندهی آنها در فضای جامعه و خانواده به چه شکل بوده است؟
از افزایش خشونت خانگی تا تماس خانوادههای کادر درمان با صدای مشاور
ابتدای امسال بود که نه فقط در ایران که در کل دنیا آمار خشونت خانگی افزایش یافت . آماری که همواره، زنان، کودکان و سالمندان اصلیترین قشر آسیبپذیر در این حوزه را به خود معطوف میکنند. در همان روزها تعدادی از مسئولان سازمان بهزیستی از افزایش سه برابری آمار تماسهای اختلافات زن و شوهرها در قرنطینه با صدای مشاور یا همان 1480 خبر دادند و گفتند تعداد تماسها با خط 123 یا همان اورژانس اجتماعی هم از اسفند 1398 تا فروردین 1399 افزایش چشمگیر پیدا کرده و درباره بیشتر شدن کودکآزاری و همسرآزاری هشدار دادند.
آن زمان بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی ، مشکلات اقتصادی و بیکاری در دوران شیوع کرونا را یکی از اصلیترین عوامل تاثیرگذار بر افزایش خشونتهای خانگی برشمرد. از سوی دیگر، 20 درصد افرادی که در سامانه اینترنتی خودارزیابی روانشناختی بهزیستی مشکلاتشان را مطرح کردهاند استرسهای متوسط و شدید را تجربه کردهاند. نکته قابل توجه اینکه 1700 تماس در ماههای اخیر، مشخصاً از سوی خانوادههای کادر درمان بوده است؛ خانوادههایی که در ماههای اخیر، به واسطه حضور یکی از نزدیکانشان در کادر درمان، شدیدترین تنشهای جسمی ر روحی را متحمل میشوند.
پدر، مادر، فرزند؛ هر کدام به نحوی درگیر آثار روانی کرونا
رضا مدتهاست در خانه به سر میبرد. سالن خانه، اتاق کارش شده است. بچهها هم همان چند قدمی مدام در حال بازی کردن و تماشای تلویزیون هستند. و این موضوع ماههاست که آرامش را از او دریغ کرده است: «دیگر هر روز به اندازه یک سال میگذرد. تنش در خانه ما بسیار اوج گرفته و تحمل هیچ کسی را ندارم. دلم میخواهد فقط چند ساعت برای خودم باشم.»
گیتی هم دقیقاً همین مشکل را دارد. با اینکه کارهای خانه آنها اشتراکی انجام میشود، اما مسئولیت دختر هشتسالهاش بیش از گذشته روی دوشهای او سنگینی میکند: «تا پیش از این روزها مدرسه میرفت. خیلی از عصرها هم کلاس داشت. حالا همه این کلاسها لغو شده است. برخی هم آنلاین برگزار میشود، اما مسئولیت او دیگر صدچندان شده و هیچ فرصتی برای خودم یا همسرم ندارم.»
شرایط فقط برای والدین دشوار نیست. نوجوانان و کودکان هم خستهاند. هانیه به تازگی کنکور داده و بعد از سالها زحمت، حالا از پشت مانیتور در کلاسهای دانشگاه شهید بهشتی شرکت میکند: «باورم نمیشود بعد از آن همه رویایی که برای دانشگاه رفتن داشتم، حالا باید از اتاق خودم و از پشت مانیتور پای کلاس نبشینم. همکلاسیهایم را نمیشناسم و واقعاً شرایط دلگیر است. تازه تصور کنید این وسطها با پدر و مادرتان هم درگیر شوید. دیگر نمیشود اوضاع را تحمل کرد.»
توصیه یک رواندرمانگر: تمرین تابآوری و احترام به حریم خصوصی یکدیگر را فراموش نکنید
بهروز رجبی رواندرمانگر معتقد است تمرین آرامش و صبوری و تابآوری مهمترین تکنیکهایی است که باید در این دوران مد نظر خانوادهها به ویژه زوجین قرار گیرد. او در گفتوگو با اعتمادآنلاین توضیح میدهد: «شرایط برای همه بغرنج است. مشکلات اقتصادی در کنار واهمه از بیماری حجم زیادی استرس تولید میکند که اگر مسلح به جنگ با آن نرویم، قطعاً یک شکست بزرگ در پیش خواهیم داشت. اسلحه اصلی هم در این مبارزه آرامش و صبر و تابآوری است. در دورانی که خانوادهها و به ویژه زن و شوهرها در کنار نگرانیهای سابق زندگی خود باید با یک مشکل جدید و بزرگ هم دستوپنجه نرم کنند، کوچکترین تنشها میتواند منجر به جنگی بزرگ شود. در نتیجه، هیچ چیزی به اندازه آرامش و صبر نمیتواند به ما کمک کند. از سوی دیگر، زوجین باید به موضوع تابآوری هم توجه کنند. تکنیکهای سادهای مثل خوردن آب سرد، چند نفس عمیق، ایستادن جلوی آینه و گفتوگوی شخصی و شمردن از یک تا 50، سادهترین روشها برای جلوگیری از وقوع یک بحران جدی است.»
رجبی همچنین به اهمیت حریم شخصی هم میپردازد: «خیلی از زن و شوهرهایی که تا چند ماه پیش تنها چند ساعت در روز را کنار هم بودند حالا به خاطر دورکاری کل شبانهروز کنار یکدیگرند. همین مساله به تنهایی میتواند مشکل ساز شود. در نتیجه فراموش نکنید که ماندن 24ساعته در یک خانه به معنی انجام تمام کارها به طور مشترک نیست. یک زمانی همسر شما دلش میخواهد مطالعه کند، اما شما دوست دارید فیلم تماشا کنید. یک روز شاید شما اشتها به ناهار خوردن نداشته باشید. یکدیگر را تحت فشار نگذارید که همه این کارها را با هم انجام دهید. به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید و به هم فرصت تنهایی بدهید.»
روانشناس کودک و نوجوان: برای گذر از این بحران از متخصصان کودکان کمک بگیریم
مشکل اما زمانی حادتر میشود که علاوه بر زن و شوهر، کودک یا نوجوانی هم در خانه حضور داشته باشد. سارا گودرزی روانشناس کودک و نوجوان با اشاره به افزایش برخوردهای فیزیکی در ماههای اخیر با کودکان در خانوادهها به اعتمادآنلاین میگوید: «وقتی بدانیم که میزان تنش با کودکان و نوجوانان در خانهها تا چه اندازه افزایش پیدا کرده و حتی برخی والدین از برخوردهای فیزیکی هم استفاده کردهاند، به خوبی خواهیم فهمید که کرونا تا چه حد روی زندگی ما اثر گذاشته است. بچههایی که به جای مهد و مدرسه و دانشگاه حالا در خانه هستند خودشان شرایط روحی مناسبی ندارند و در مقابل والدینی قرار میکیرند که آنها هم هزار و یک مشکل دارند. خودتان تصور کنید در صورت آگاهی نداشتن، چه بلایی سر آن خانواده خواهد آمد.»
گودرزی مسئولیت والدین را سنگین توصیف میکند و از آنها میخواهد برای پیش بردن این دوران از متخصصان در این زمینه کمک بگیرند: «شاید ما در حالت عادی والدین خوبی باشیم و اتفاقاً اطلاعات خوبی هم از نحوه تربیت داشته باشیم. اما شرایط بحرانی همچون این روزهای کرونایی تمام معادلات را به هم میزند. پس بهتر است از متخصصان در این زمینه کمک بگیریم. با اورژانس اجتماعی تماس بگیریم. از روانشناسان سوال کنیم. در اینترنت دنبال پاسخ پرسشهایمان برویم و مشورت کنیم. هیچ ایرادی ندارد اگر خسته شده باشیم و ندانیم که کار و راه درست چیست.»
جای خالی فعالیت آزادانه و داوطلبانه انجمنها
در همان اوایل شیوع کرونا و سروصدای اخبار درباره افزایش آمار خشونت خانگی در کشورهای مختلف، بحث انجمنهای فعال در این زمینه، فقدان فعالیت گسترده و متنوع این انجمنها در ایران را حسابی به رخ کشید؛ وقتی ویدئویی درباره یک زن منتشر شد که با استفاده از علامت اختصاری به دوستش میفهماند که تحت خشونت خانگی است. یا زمانی که کدهای رایجی به عنوان علامت آسیبهای اینچنینی به زنان در فرانسه معرفی شد تا مثلاً وقتی به داروخانه میروند با اعلام این کد خبر دهند که در چه شرایط آسیبزایی به سر میبرند. اورژانس اجتماعی، بهزیستی و چند صدای مربوط به تماسهای مشاورهای اگرچه فعالیت میکنند، اما کافی نیستند.
مشاوره تخصصی هم نیازمند منابع مالی است که هر خانوادهای از پس آن برنمیآید. در چنین شرایطی، این انجمنها و انجیاوها هستند که فلسفه ماهیتشان نمود مییابد چون قرار است به طور داوطلبانه فعالیت و به کسانی که نیازمند چنین حمایتهایی هستند خدمات دهند. خانههای امنی که باید در تمامی شهرهای کشور فعالیت کنند و مأمن و پناهگاه زنان و کودکان آسیبدیده باشند.
دیدگاه تان را بنویسید