کد خبر: 569518
|
۱۴۰۱/۰۵/۲۸ ۲۳:۴۰:۴۲
| |

بهروز بهزادی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد:

روزنامه‌نگاران نباید از حرفه‌ای کار کردن عقب‌نشینی کنند/ سانسور که به خودسانسوری می‌رسد کار روزنامه‌نگار نیست

اگر اکثر مصاحبه‌ها شبیه مصاحبه لیلاز باشد و جرات انتشارش نیز وجود داشته باشد و اگر یادداشت‌ها نیز شبیه یادداشت‌های امروز عبدی و لیلاز باشد، اطمینان دارم مخاطبان به خواندن رسانه‌ها تمایل پیدا می‌کنند.

روزنامه‌نگاران نباید از حرفه‌ای کار کردن عقب‌نشینی کنند/ سانسور که به خودسانسوری می‌رسد کار روزنامه‌نگار نیست
کد خبر: 569518
|
۱۴۰۱/۰۵/۲۸ ۲۳:۴۰:۴۲

بهروز بهزادی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد، در یادداشتی نوشت: امروز دو یادداشت جذاب و خواندنی داریم؛ یکی «درباره گفت‌وگوی لیلاز» از عباس عبدی و دیگری «گندم‌نمای جو فروش» از فیاض زاهد. این دو یادداشت درباره گفت‌وگوی سعید لیلاز با روزنامه اعتماد و اعتمادآنلاین است. گفت‌وگویی که روز 26 مرداد ماه منتشر شد و... موجی از اظهارنظرهای موافق و مخالف را به دنبال داشت. گفت‌وگویی که در این زمان عسرت رسانه‌ها نشان داد که اگر یک بسته مطبوعاتی دارای جذابیت‌هایی باشد که خوانندگان یا مخاطبان را راضی کند، مردم میل به خواندنش می‌کنند و حتی سوژه گفت‌وگوهای کارشناسی و مردمی می‌شود که همین اتفاق افتاد. بگذار مثالی برای‌تان بزنم. چندی پیش در میان جماعتی بودم که به یک میهمانی آمده بودند و مثل همیشه درباره مشکلات جامعه از سیاست گرفته تا اقتصاد، از مدیران کارنابلد تا اقتصادی که گرفتار تورم است، صحبت می‌کردند. مدتی که گذشت یکی از آنان رو به من کرد و گفت بیایید از بهزادی بپرسیم که روزنامه‌نگار است و البته مسائل مهم را مثل بقیه روزنامه‌نگاران پنهان می‌کند و در روزنامه‌ چیزی نمی‌نویسد. من گرچه مدت‌هاست سعی دارم درباره مسائل کشور که البته جزو تخصص من نیست چیزی نگویم و ننوسم، ولی درباره این موضوع چون مربوط به کار رسانه بود، تذکراتی دادم.

به دوستان گفتم، آیا شده است از جایی گذر کنید بوی کباب یا قورمه‌سبزی و در واقع غذاهای خوشبو ذائقه شما را بنوازد و هوس خوردن به سرتان بزند؟

رسانه‌ها هم اگر گزارش، گفت‌وگو، مقاله یا یادداشت‌هایی که ذهن شما را به خواندن یا گوش دادن و دیدن تحریک کند منتشر کنند، مثل همان بوی هوسناک اغذیه ذهن شما را تحریک به دانستن و خواندن می‌کنند. البته در آن جمع غیرحرفه‌ای چیزی از علت‌های مشکل بازار مطبوعات نگفتم و موضوع را به کارکرد مطبوعات مختلف کشاندم و بحث را تمام کردم ولی در اینجا با پوزش از همکارانی که کار فکری رسانه را با کار شکم مقایسه کردم، باید بگویم که ما روزنامه‌نگاران باید از حرفه‌ای کار کردن عقب‌نشینی نکنیم. سانسور که به خودسانسوری می‌رسد کار روزنامه‌نگار نیست بگذاریم دیگرانی این کار را بکنند. بسیاری از سانسورها مثل سانسور شورای امنیت ملی لازم‌الاتباع است ولی اینکه در نوشتن نگران باشیم و هر خوراک مطبوعاتی را پاک و پاکیزه کنیم و تحویل مخاطب دهیم بیشتر بسته‌های رسانه‌ای همین‌طور می‌شود که حالا داریم.

اگر همه گزارش‌های ما شبیه آنهایی باشد که روز شنبه در انجمن صنفی مطبوعات معرفی شدند و لوح تقدیر و جایزه گرفتند حتی با گلایه‌هایی که نویسندگان‌شان از سانسور داشتند و فرصت نشد به آنان بگویم همین که گرفتار اتوسانسور نبودند از آنان سپاسگزارم. اگر اکثر مصاحبه‌ها شبیه مصاحبه لیلاز باشد و جرات انتشارش نیز وجود داشته باشد و اگر یادداشت‌ها نیز شبیه یادداشت‌های امروز عبدی و لیلاز باشد، اطمینان دارم مخاطبان به خواندن رسانه‌ها تمایل پیدا می‌کنند.

من اطمینان دارم خود همکاران من در تاثیرگذاری مطالب رسانه‌ها بهترین داورها هستند و باید در این داوری قاطع عمل کنند. مطلبی که نتواند مخاطب را جذب رسانه کند، جایش سبد کاغذهای باطله است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها