عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی
امیددرمانی دولتی معنا ندارد/ امید اسم رمز حمایت از وضع موجود شده است
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی با اشاره به بحث افزایش امید در مردم در وضعیت موجود گفت: وظیفه دولت آن نیست که با حرف امید به جامعه تزریق کند، باید صادقانه با مردم صحبت کرده و بگوید که آیا واقعا خودش امیدوار است یا خیر. شرط بازگشت امید به جامعه توسط دولت صداقت و اثبات کارآمدی است.
اعتمادآنلاین| عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره لزوم تزریق امید به جامعه بیان کرد: دلیل هجمههای اخیر به دولت درباره عامل اصلی ناامیدی مردم آن نیست که تنها دولت عامل پیدایش وضعیت فعلی است بلکه چون دست مردم و فعالین سیاسی و اجتماعی به سایر ارکان تصمیمگیر کشور نمیرسد، دولت قربانی شده است.
عبدی معتقد است وظیفه دولت آن نیست که با حرف امید به جامعه تزریق کند هرچند در ادامه میگوید دولت باید صادقانه با مردم صحبت کرده و بگوید که آیا واقعا خودش امیدوار است یا خیر. او شرط بازگشت امید به جامعه توسط دولت را صداقت و اثبات کارآمدی میداند. مهمترین قسمتهای گفتوگو با عباس عبدی را در زیر میخوانید:
*افزایش امید در جامعه مانند ریختن آب در حوض نیست که به راحتی بتوان آن را افزایش داد. امید دو مقوله دارد؛ بخش نخست امید متعلق به مردم عادی است که کار چندانی از آنها ساخته نیست. این قشر باید به انتظار حاکمیت و دولت نشسته و ببیند که حاکمیت چه برنامهای برای آنها دارد. اگر کار مناسبی از سوی حاکمیت یا دولت برای این قشر انجام شود، آنها امیدوار خواهند شد و اگر عکس این اتفاق رخ دهد، منجر به ناامیدی میشود.
*بخش دیگر امید متعلق به نخبگان و کنشگران است. این قشر لزوما مانند مردم عادی به موضوع امید نگاه نمیکنند. امید این قشر نه به دولت و حاکمیت بلکه به خودشان است. این قشر علاوه بر توجهی که به خود برای انجام اقدامات دارد، به موضوع مهمتری نیز توجه دارد و آن فشاری است که این قشر برای اصلاح امور میتواند به حکومت وارد کند.
*حاکمیت باید به نحوی عمل کند که مردم به آن اعتماد پیدا کنند سپس امیدوار شوند. اعتماد عمومی به حاکمیت چگونه حاصل میشود؟ پاسخ روشن است. بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل میشود. این دو رکن اساسی اعتماد است. زمانی که من فرد صادق و کارآمدی را مشاهده کنم، به او اعتماد خواهم کرد. بنابراین اگر دولت میخواهد مردم امیدوار باشند، راهی جز برخورد صادقانه با مردم ندارد. مقصود من از دولت کل ارکان حاکمیت است.
*دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و میتواند از موانع و بحرانهای موجود عبور کند. اما متاسفانه واقعیت آن است که چنین موضوعی اکنون در حکومت وجود خارجی ندارد. دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره میشود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد.
*امیدوار کردن مردم با سخنرانی وظیفه دولت نیست. عملکرد و نه سخن دولت ریشه این امیدواری است. اولین پرسش این است که آیا دولت خودش به آینده امیدوار است که حال قصد امیدوار کردن مردم را دارد؟ آقای جهانگیری صادقانه بگویند آیا خودش به آینده امیدوار است؟ از چهره مشخص میشود که آیا یک فرد به آینده امید دارد یا ندارد. سیاستی با عنوان امید درمانی دولتی وجود ندارد که حال بخواهیم صرفا با صحبت کردن جامعه را امیدوار کنیم.
*شاهد اختلافات گسترده در دولت هستیم. در کدام دولت این حجم از اختلافات وجود داشت؟ وزیر بهداشت علیه یک وزیر دیگر صحبت میکند وزیر راه علیه دیگری است.
*به بخشهای دیگر حاکمیت کاری ندارم و بعید میدانم بخشهای دیگر به سهولت اصلاح شوند اما حداقل انتظار ما از دولت آن است که ابتدا خود را اصلاح کرده و سپس به مردم امید دهد.
*لازمه زنده نگه داشتن امید صداقت، مبارزه با مشکلاتی مانند فساد و ناکارآمدی و تشکیل یک مجموعه مدیران پرتحرک و مسوولیتپذیر است. متاسفانه دولت کنونی توانایی کار کردن ندارد. این مدیران برای شرایط نرمال و عادی شاید دولت مناسبی باشد اما برای شرایط کنونی مناسب نیستند.
*مردم تمایزی میان دستگاه قضایی، مجلس، دولت قایل نبوده و مجموعه قوا را یک پکیج قلمداد میکنند. بنابراین لازمه این مهم آن است که تمامی ارکانهای حاکمیت و هر سه قوه از امید در جامعه صیانت کنند اما در شرایط کنونی دست ما تنها به دولت میرسد نه سایر قوا و ارکانهای حاکمیت. باقی ساختارهای حاکمیت هر کاری که دوست دارند انجام میدهند و حرفشنوی نیز ندارند.
*در شرایطی که در روزهای آتی حسن روحانی به عنوان رییسجمهور ایران عازم نشست سالانه سازمان ملل است، ناگهان سه نفر که ابعاد پرونده آنها برای افکارعمومی مشخص نیست، اعدام میشوند. چرا این اقدامات صورت میگیرد؟ فعلا زور ما به سایر ارکان نمیرسد و آنها نیز مشغول فعالیتهای خودشان بوده و این رفتارها نیز هزینههایی را به کشور تحمیل میکند.
*درباره عملکرد سایر ارکان واقعیتی که با توجه به تاریخ وجود دارد، آن است که این ارکان آیندهنگر نیستند اما درباره دولت میتوان انتظاراتی داشت. دلیل این انتظارات نیز آن است که ملت به دولت رای داده. اینکه مسوولی بگوید چون به دولت رای دادهاید وضعیت همین بوده و باید تحمل کرد چه معنایی دارد؟ چطور زمانی که نیاز به رای مردم دارند این صحبتها مطرح نمیشود؟
*اگر به دولت نقد میکنیم به این معنا نیست که بخشهای دیگر حاکمیت خالی از مشکل هستند، خیر. اوضاع آنها ممکن است بدتر نیز باشد اما در شرایط فعلی دست ما فقط به دولت میرسد.
*امید نخبگانی یعنی دولت اگر میتواند 4 اقتصاددان معرفی کند که از سیاستهای اقتصادی دولت دفاع کنند. نمیتواند. این نشان میدهد بخش مهمی از نخبگان اقتصادی در تصمیمگیریهای مهم نقشی ندارند. در حوزه اجتماعی و فرهنگی نیز این شرایط حاکم است. در حوزه سیاست خارجی با علم بر این موضوع که همه تصمیمگیریها بر عهده دولت نیست انتقادات جدی وجود دارد. دولت در این حوزه میتواند فعالتر باشد. با انجام اقدامات مناسب دولت به نخبگان ثابت میکند تا حد توان به وظایف خود عمل میکند. اگر دولت این اقدامات را انجام دهد امید نخبگان زنده میشود و به جامعه نیز سرریز خواهد شد.
*نقاط ضعف دولت فعلی آنچنان زیاد است که سبب شده نقاط ضعف سایر قوا آنطور که باید دیده نشود زیرا دولت ویترین حاکمیت است. دولت اگر خود را ترمیم کند، نقط ضعف سایر ارکان حکومت شفافتر خواهد شد که این مهم منجر به اصلاح سایر ساختارها نیز میشود. عبور از بحران به معنای دارا بودن برنامه و اتحاد در کل دستاندرکاران حکومتی است و اگر این مهم محقق شود امید به اندازه کافی به جامعه تزریق خواهد شد.
*اولین کاری که دولت باید انجام دهد، تشکیل چند ستاد بحران است. مهمترین ویژگی این ستادها باید آن باشد که نیازی به هول دادن از بیرون نداشته باشند بلکه این ستادها هستند که باید نیروهای بیرونی را به کار گیرند و به حرکت درآورند.
*اکنون شرایط به گونهای است که اگر کسی پیشنهادی دارد باید با هزار مشقت به گوش دولت برساند که در انتها نیز به آن پیشنهاد بیتوجهی میشود.
*به نظر من دولت در شرایط کنونی نیاز به 4 ستاد بحران دارد.
*نخست ستاد بحران سیاست خارجی. اینکه تصور کنیم تمامی مشکلات عرصه بینالمللی توسط این نحوه عملکرد وزارت امور خارجه قابل حل خواهد بود دور از ذهن است.
*دومین ستاد بحران باید ستاد فرماندهی اقتصادی باشد. حال شاید فرماندهی کلمه مناسب نباشد اما باید معلوم شود که جامعه در سیاست اقتصادی به چه کسی مرجعی است، با وزیر اقتصاد، که الان اصلا وزیر اقتصاد نداریم، با رییس سازمان برنامه و بودجه؟ با چه کسی طرف هستیم؟ اقتصاد ایران به ستادی نیاز دارد که از نخبگان و کاشناسان اقتصادی تشکیل شده یا از آنها حرفشنوی داشته باشد.
*سومین ستاد بحران، ستاد سیاست داخلی است. به عقیده من سیاست داخلی یکی از مهمترین مسائلی است که اصلا به آن توجه نمیشود.
*در کنار این سه ستاد، ما به ستاد بحران رسانه نیز نیاز داریم. با فشارهای رسانهای و تبلیغاتی که در شرایط کنونی علیه کشور و دولت وجود دارد، این دولت نمیتواند از خود دفاع کند. بنابراین دولت اگر میخواهد به جامعه امید تزریق کند، در وهله اول باید تزریق کارایی در آن صورت پذیرد.
*دلیل لوث شدن کلمه امید، دستمالی بیش از حد این کلمه است و مردم در این باره حق دارند. «امید» نتیجه یک موضوع دیگر است نه آنکه به خودی خود بار معنایی داشته باشد. همانطور که گفته شد، امید سیرابی است و نه آب. کسی میتواند ایجاد امید کند که خودش امیدوار باشد. ناامیدی که در شرایط کنونی وجود دارد، ناشی از وجود ناامیدی است که از سوی مسوولان به مردم سرریز شده است. این تصور که مردم ناامید شده و مسوولان امیدوارند صد درصد غلط است.
*به نظر من کاربران فضای مجازی حق دارند نسبت به کلمه امید واکنش منفی نشان دهند زیرا امید بار معنایی خود را مانند اخلاق از دست داده است. در جامعهای که مسوولان با عملکرد خود وظیفه تزریق امید را دارند، ناامید هستند، صحبت از امید چه فایدهای دارد؟ متاسفانه امید اسم رمز حمایت از وضع موجود شده و هیچکس حاضر به پذیرش آن نیست.
*من هم که از امید حرف میزنم، اتفاقا منظورم عکس این معنا است. امیدی که من از آن حرف میزنم اسم واقعی تغییر وضع موجود به دست خودمان است. اگر قرار باشد من هم به مردم بگویم انشاءالله گربه است، درست نیست. متاسفانه ما ایرانیها به جای مقابله با مفهوم، کلمه را از بار معنایی تهی میکنیم.
*ما میخواهیم از امروز به دولت امیدوار شویم. دقیقا به کدام شاخصه دولت باید امیدوار شویم؟ دولت همین موضوع ساده را توضیح دهد برای من کفایت میکند.
*امید ما محصول عملکرد این دولت نیست بلکه محصول ارادهای است که قصد اصلاح وضعیت را دارد.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید